پس از امام اشعری در ادامه اندیشه و مکتب فکری وی بسیار از علماء، متکلمین و اساتید جلیل القدر که در تمام عالم اسلام از نظر برتری اندیشه و توان علمی و استعداد عقلی مشهور بودند پا به عرصه وجود گذاشتند و به علّت وجود پربرکت آنان، سروری علمی جهان اسلام از دست معتزله خارج شده، به کف با کفایت علمای اهل سنّت رسید.
در قرن چهارم، قاضی ابوبکر باقلان (م-۴۰۳هجری) و شیخ ابواسحاق اسفراینی (م-۴۱۸هجری) بزرگترین متکلمان نامدار و دانشمندان با عظمت بودند. در قرن پنجم، علامه ابو اسحاق (متوفی بسال ۴۷۶) و امام الحرمین ابوالمعالی عبدالملک جوینی (م-۴۶۸هجری) در جهان علم برتر و سرآمد زمانی بودند. علامه ابواسحاق شیرازی، در مدرسه نظامیه بغداد رئیس جامعه مدرسین بود، خلیفه وقت عباسی المقتدر بالله ایشان را به عنوان فرستاده ویژه خود نزد ملکشاه سلجوقی فرستاد. وی از بغداد تا نیشابور (مقر ملک سلجوقی) مورد استقبال مردم هر شهر قرار میگرفت، مردم از شوق ایمان و ارادت خاک زیرپای ایشان را به عنوان تبریک بر میداشتند و کالا و اسباب تجاری خود را به ایشان هدیه میکردند، شیرینی، میوه، پارچههای با ارزش مثل باران بر سر وی میبارید. هنگامی که به نیشابور رسید تمام اهالی شهر به استقبال وی از شهر بیرون آمدند، امام الحرمین غاشیه از علمای بزرگ نیشابور ایشان را بر دوش خود نهاده صادقانه راه میرفت و میگفت من به اینکار افتخار میکنم[۱].
در دوران سلطنت آلب ارسلان سلجوقی و وزارت خواجه نظام الملک طوسی، در کشور پهناور اسلامی امام الحرمین دارای بزرگترین جایگاه و مرتبه علمی بود، ایشان در نیشابور خطیب و بر موقوفات رئیس جامعه مدرسین مدرسه نظامیه بغداد بود. مؤرخ نامدار ابن خلکان مینویسد: «وبقی على ذلک قریباً من ثلاثین سنه غیر مزاحم ولا مدافع مسلم له المحراب والمنبر والخطابه والتدریس ومجلس التذکیر یوم الجمعه»[۲].
ترجمه: «ایشان تا مدّت سی سال به همین صورت در میدان علم و دین نظیر و همتایی نداشته و تنها خودشان زینتبخش محراب و منبر و عهدهدار منصب خطابه، تدریس و وعظ و سخنرانی بودند».
وی در بلندی مرتبه و رسوخ و نفوذ در میان مردم به حدی موفق بود که یک بار ملک شاه سلجوقی در مورد رؤیت هلال عید اعلام تائید کرد، امام چون رویت هلال ماه از نظر امام الحرمین ثابت نشده بود اعلام کرد که اگرچه ابوالمعالی (لقب ملکشاه سلجوقی) میگوید فردا عید فطر است، اما از نظر من فردا جزو ماه رمضان است و کسی که میخواهد بر فتوی من عمل کند روزه بگیرد، ملکشاه از ایشان توضیح خواست در جواب فرمود که اگرچه اطاعت از دستورات امور سلطنتی شما بر ما فرض است، اما احکامی که به فتوا ارتباط دارند، پادشاه بایستی از من کسب تکلیف کند، زیرا در مورد احکام شرعی فتوای علما مساوی با حکم شاه در امور سلطنتی است و مسئله روزه گرفتن و عید کردن مبتنی بر حکم بر فتوا است و به پادشاه وقت در این مورد ارتباطی ندارد. چنان که پادشاه سلجوقی بار دیگر اعلام کرد که دستور من نادرست بوده و حکم امام الحرمین درست است[۳].
هنگامی که امام الحرمین وفات کرد تمام بازار نیشابور بسته شد، منبر مسجد جامع شکسته شد و شاگردان وی تقریباً چهارصد نفر بودند، همه آنان قلم و دواتهای خود را شکستند و همه مردم به یکدیگر تسلیت گفته دلداری میدادند و تا مدّت یکسال غم ایشان زنده بود[۴].
توسط نظام الملک طوسی که معتقد به مکتب اشعری بود و سمت وزارت کشور پهناور اسلامی را به عهده داشت و گسترش و رونق اشاعره در زمان سلطنت ملک شاه سلجوقی نفس ناطقهای بود، مکتب اشاعره گسترش و رونق زیادی یافت و از مقدار زیاد حمایت و پشتیبانی دولت برخوردار گردید، برقراری مدارس نظامیان بغداد و نیشابور که عموماً سرپرستان و اساتید این مدارس اساتید اشعری بودند استحکام یافت، مکتب اشعری در میدان علم استحکام و وسعت زیادی یافته، مدرسه نظامیه بغداد در جهان اسلام بزرگترین دارالعلوم بود. همۀ مردم آن را با نگاه عظمت میدیدند و درس دادن و درس گرفتن در این مدرسه برای علما و طلاب افتخار بسیار بزرگی بود، و این مدرسه از نظر تاثیرپذیری طلاب و تمامی مردم به عقاید و افکار اشاعره وظیفه مهمی به عهده داشت.
[۱]– طبقات شافعیه الکبری ج۳ ص۵۱ و ۵۲٫
[۲]– ابن خلکان ج۱ ص۴۰۸٫
[۳]– اخلاقی جلالی ص۱۱۵ و۱۱۹٫
[۴]– ابن خلکان ج۱ ص۴۰۸٫