علت مخالفت حضرت علی با واقعه سقیفه

مسلماً این نکته، مهم‌ترین و اولین سئوالی است که به ذهن شما خطور می‌کند. براستی برای من جای تعجب است که چگونه دست تقدیر باعث شد ۷۰ روز قبل در غدیر خم چنان اتفاقی بیفتد و سپس حضرت علی به خاطر حضور در مراسم تدفین پیامبر، در سقیفه حاضر نشده و پس از آن، مخالفت و انتقاد ایشان از شیوه انتخابات (نه اصل انتخابات) تا همه این موارد دست به دست هم بدهد و علمای شیعی در طی قرون بعدی بتوانند سناریوی خود را بر پایه این جریانات، جفت و جور کنند! این دو جریانی که در واقع، هیچ ارتباطی با یکدیگر نداشته و از زبان حضرت علی و اطرافیان ایشان و سایر اصحاب پیامبر صلی الله علیه وسلم در هیچ تاریخ معتبری از وجود رابطه بین این دو موضوع، صحبت و حتی اشاره‌ای بعمل نیامده است. (یعنی ارتباط بین واقعه غدیر و سپس انتخاب ابوبکر و مخالفت حضرت علی با شیوه انتخابات نه اصل انتخابات یا فرد منتخب) اکنون در پاسخ این سئوال، بهتر است به جای تحلیل از روی تعصبات فرقه‌ای و شرایط فعلی از زبان حضرت علی علیه السلام  علت این مخالفت و انتقاد را جویا شویم:

حضرت علی در تمامی اشعار و سخنان و خطبه‌ها و اشارات و نامه‌ها در خصوص موضوع خلافت می‌فرمایند: چون ما به پیامبر اکرم، نزدیک‌تر بودیم سزاوار نبود بدون مشورت با ما دست به انتخاب خلیفه بزنند و ما را نادیده بگیرند. و این موضوع بدون حتی یک استثناء همین گونه از جانب ایشان، نقل شده است!.

نکته مهم دیگر این که حضرت علی، منتقد یا حداکثر مخالف این طرز رای گیری و انتخاب حاکم و خلیفه بدون مشورت با بنی‌هاشم و نزدیکان پیامبر بودند ولی پس از پاره‌ای گفتگوها و اطمینان از اینکه راه پیامبر صلی الله علیه وسلم به دست حضرت ابوبکر و حضرت عمر ادامه خواهد یافت با کمال میل و اراده با حضرت ابوبکر و پس از آن با حضرت عمر دست بیعت می‌دهند. و پس از آن مرتب، طرف مشورت قرار گرفته و در کنار آنها بوده‌اند. گو اینکه هیچگونه سخن یا مخالفتی از ایشان با خلافت حضرت عمر در ایام خلافت حضرت عمر، در تاریخ ثبت نشده است.

مقاله پیشنهادی

محبت صحابه رضی الله عنهم

از علامت‌های ایمان عبارت‌اند از: محبت داشتن به تمام صحابه با قلب، و تعریف و …