علت حکم کردن بر دار به اسلام یا کفر

علت حکم کردن بر دار به اسلام یا کفر

با بررسی کلام علماء معلوم می‌شود که آن‌ها دو سبب را برای حکم بر سرزمین‌ بیان می‌کنند:

اول: قوّت و غلبه.

دوم: نوع احکامی ‌که بر آن تطبیق می‌شود.

ابن حزم می‌گوید: «و قول رسول الله ص که می‌فرماید: «أنَا بَرِیءٌ مِنْ کُلِّ مُسلِمٍ أَقَامَ بَینَ أَظهُرِ المُشرِکِینَ»؛ «من از هر مسلمانی که بین مشرکین زندگی کند بیزارم» آنچه که ما گفتیم را مشخص می‌کند، و اینکه پیامبر منظورش از آن دارالحرب بوده، وگرنه پیامبر عاملانش را بر خیبر مستقر می‌کرد، در حالی که همه‌ی آن‌ها یهودی بودند، و زمانی که اهل ذمه در سرزمین‌شان غیر از آن‌ها زندگی نمی‌کند پس ساکنان آن بخاطر فرمانروایی بر آن‌ها یا تجارتی در بین آن‌ها کافر یا فاسق نامیده نمی‌شود، بلکه او مسلمان نیکوییست و سرزمین‌شان سرزمین‌ اسلام است نه دارالشرک، زیرا که سرزمین‌ به کسانی منسوب می‌شود که بر آن غلبه و حکم دارند و مالک آن می‌باشند».

و از ابویوسف و محمد بن الحسن رحمهما الله روایت است: «زمانی که احکام شرک را در آن ظاهر کردند پس سرزمین‌شان دارالحرب می‌شود، زیرا سرزمین‌، به ما یا به آن‌ها به اعتبار غلبه و قوّت نسبت داده می‌شود، پس هر جایی که حکم مشرکین چیره باشد آنجا قوّت از آن مشرکین می‌باشد، پس دارالحرب است، و هر سرزمینی که در آن حکم اسلام چیره باشد پس قوّت در آن از آن مسلمین است».([۱])

و شوکانی می‌گوید: اعتبار در سرزمین‌ با چیرگی کلمه می‌باشد، پس اگر اوامر و نواهی برای اهل اسلام بود طوری که کافران نتوانند کفرشان را چیره کنند مگر با اجازه‌ی اهل اسلام، پس این دارالإسلام است، و ظهور خصلت‌های کفری در آن ضرری نیست، زیرا که با قوّت و غلبه‌ی کفار ظاهر نشده است، همانگونه که اهل ذمه از یهود و نصاری و معاهدینی که در دارالإسلام ساکن‌اند مشاهده می‌کنیم، و زمانی که امر برعکس باشد پس حکم هم برعکس است».

[۱]– المبسوط: ۱۰/۱۱۴٫

مقاله پیشنهادی

خیار(داشتن اختیار در معامله)

حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …