- بسیاری از آههایی که میشنویم تحریف شدهاند. (استانیسلاو یرزی لی)
- ﴿مُّحَمَّدٞ رَّسُولُ ٱللَّهِۚ وَٱلَّذِینَ مَعَهُۥٓ أَشِدَّآءُ عَلَى ٱلۡکُفَّارِ رُحَمَآءُ بَیۡنَهُمۡ﴾ [الفتح: ۲۹]. «محمد فرستاده خداست و آنانکه همراه اویند با کفار شدید و بین هم مهربانند».
- آنکه تواناتر است آسانتر میبخشد. [حضرت علی علیه السلام].
اگر بگوییم یکی از علل تنفر شدید عوام از حضرت عمر، همین موضوع است شاید سخن گزافی نگفته باشیم گرچه متاسفانه این افسانه یکی از روایاتی است که در متون تاریخی بسیار شک برانگیز و مخدوش است برای اینکه:
- تناقض در افراد: گاه در یک متن واحد (مانند کتاب جعلی سلیم) در رابطه با این موضوع چندین نقل قول مختلف وجود دارد از قرار اینکه قنفذ به همراه خالدبن ولید به سمت خانه حضرت علی حرکت کردند و قنفذ با ضربه غلاف شمشیر موجب آزار دختر رسول خدا و شهادت محسن شد / حضرت عمر با ضربه تازیانه اینکارها را انجام داد / حضرت زهرا گریه کنان از درون خانه به جلوی مهاجمین آمد و آنها برگشتند و…
- تناقض در محل و موقعیت مکانی: شاید یکی از جالبترین طنزهای تاریخ همین موضوع باشد. دقت کنید: حضرت عمر همراه عدهای به طرف خانه حضرت فاطمه حمله کرد. افسانه از همان اولش با دروغ و غلو شروع میشود: خانه! و شنونده بیچاره خانهای مانند خانه خودش با باغچه و حیاط و اتاقهای متعدد و دری با قفلی آهنی و محکم در نظرش مجسم میشود! ولی خانهای در کار نبوده! محل زندگی فاطمه اتاقکی بوده (و حتی اتاق هم نه!) در ضلع غربی مسجد مدینه در کنار بقیه اتاقهای زنان پیامبر. خانه عایشه با یک دیوار فاصله در کنار خانه فاطمه بوده است. از این موضوع میگذریم و به دروغ بعدی میپردازیم: حضرت عمر همراه عدهای به سوی خانه علی حمله کرد و علی را با طناب بست و کشان کشان به سوی مسجد براه افتادند! ولی: اتاق فاطمه داخل مسجد بوده و درب آن مستقیماً داخل صحن مسجد باز میشده یعنی صحن حیاطش، همان صحن مسجد بوده. شما میگویید ابوبکر پس از بیعت در سقیفه همراه دار و دستهاش به مسجد مدینه وارد شد در حالیکه هنوز نزدیکان پیامبر صلی الله علیه وسلم سرگرم کفن و دفن آن حضرت بودند پس: ۱- آنها در خانه عایشه بودند نه در خانه فاطمه، زیرا همه متفق القولند که پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم در اتاق عایشه رحلت کردند. ۲- آیا عایشه اجازه باز کردن در خانه خودش را نداشته که حضرت عمر بخواهد با زور وارد شود و آنجا را آتش بزند؟ ۳- اینهمه آدم چگونه در این اتاق کوچک جا شده بودند؟ ۴- حضرت عمر از داخل مسجد به سوی کجا براه افتاد و علی را از کجا به کجا کشان کشان آوردند؟! اتاق فاطمه که همانجا داخل مسجد بوده است!!!و درش هم مستقیم به صحن مسجد باز میشده؟[۱] (البته به زودی ثابت میکنیم که در آن زمان آن اتاقها در هم نداشته است و به جای در، پارچه آویزان میکردهاند!).
- تضاد با عقل سلیم و آیات محکم الهی: میگویند نام جنینی که سقط شد محسن بوده عرب کی و کجا برای کودکی که هنوز به دنیا نیامده و جنسیت او معلوم نبوده اسم میگذاشته است؟ اگر هم میگویید طبق علم غیب میدانستهاند مگر حضرت علی در پاسخ آن شخصی که میگویند مگر شما علم غیب داری نمیفرمایند که علم غیب یعنی اینکه داخل رحمها چیست نر است یا ماده شقی است یا سعید و… و اینها منحصرا نزد خداست. (آیات آخر سوره لقمان)
- ممکن است محقق شیعه بگوید حضرت علی یک خانه دیگر هم کنار قبرستان بقیع داشتهاند که پس از رحلت پیامبر صلی الله علیه وسلم به آنجا نقل مکان میکنند! (البته از لابه لای متون تاریخی همه چیزی میتوان بیرون کشید) ولی:
- این سخن بسیار ضعیف است و فقط در یک متن تاریخی آمده است. و تمام متون دیگر میگویند اتاق فاطمه داخل همان مسجد مدینه بوده است.
- اکثر متون شما حمله به خانه فاطمه را در همان روز رحلت پیامبر صلی الله علیه وسلم میدانند. (تعداد کمی هم یکی دو روز پس از آن).
- علی و خاندانش به گفته شما به قدری فقیر بودهاند که طبق آیات سوره دهر سه روز متوالی غذای خود را به فقیر و یتیم و اسیر دادند به نحوی که حسن و حسین به حالت مرگ افتاده بودند آنوقت شما معتقدید: خانه دوم!!!.
- حضرت علی شاید در زمان خلافت حضرت عمر ابن خطاب که غنایم به مدینه سرازیر شده خانه دیگری خریداری نموده باشند.
- امام صادق در حدیثی میگوید اگر کسی خانهای داشته و نیازی به آن نداشته باشد و آنرا به برادر نیازمندش ندهد خدا هیچ نظری به او ندارد. آنگاه با وجود اصحاب صفه که حتی جا و مکان هم نداشتند: خانه دوم. و اگر هم خانه تحت تصرف کسی بوده آیا حضرت علی همان روز وفات پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم، حکم تخلیه خانه را صادر میکنند؟
- پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم از آویختن پردهای رنگین جلوی اتاق فاطمه خشمگین میشود و در جایی دیگر تقاضای دخترش برای استخدام کنیز را رد میکند آنگاه: خانه دوم؟
- پیامبر صلی الله علیه وسلم در آخرین وصیت در گوشی به دخترش میگوید تو اولین کسی هستی که از خاندان من به من ملحق میشوی در صورتیکه اگر محسن، شهید شده باشد محسن، اولین نفری بوده که به پیامبر ملحق شده است. و اگر بگویید جنین، شخص حساب نمیشود، میپرسیم: چطور شهید حساب میشود؟
- اگر مادری حامله باشد و خبر مرگ قریب الوقوع خودش را بشنود حداقل نگران جنین داخل شکم خودش میشود ولی ما در تاریخ میخوانیم که حضرت فاطمه(س) با شنیدن این خبر، خوشحال شدند و لبخند زدند! نکته دیگر اینکه از سرنوشت کودک خود و اینکه آیا زنده میماند یا نه، چه کسی به او شیر میدهد چه کسی او را بزرگ میکند و… از پیامبر اکرم، سئوال نمیکنند.
- هیچ سخنی از حضرت فاطمه در این رابطه (یعنی سقط محسن) در تاریخ ثبت نشده حتی در خطبه (جعلی فدکیه) که پس از این وقایع، شیعه معتقد است حضرت فاطمه در مسجد مدینه و در حضور ابوبکر ایراد کردهاند در صورتیکه بهترین مدرک برای رسوا کردن مخالفین و برانگیختن مردم و آگاه کردن آنها اشاره به همین موضوع بوده است. که بهانه تقیه نیز درکار نیست!.
- در متون معتبر تاریخی آمده که پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم، اسم محسن را روی او گذاشته و داخل گوش او اذان گفتهاند یعنی اینکه محسن در زمان حیات پیامبر صلی الله علیه وسلم زنده بوده است.
[۱]– تفصیل مطلب را در کتاب شهید دکتر علی شریعتی: تاریخ و شناخت ادیان ج ۱ ص ۳۳۱ مطالعه کنید.