علائم و نشانه‌هایی که در کتاب‌های فقهی احناف استعمال می‌شوند

 

  1. «لهُ»: ضمیر «له» به امام ابوحنیفه برمی‌گردد.
  2. «عنده»: اگر مرجع ضمیر، قبل از «عنده» مذکور نباشد، مراد امام ابوحنیفه است، و ضمیر به ایشان برمی‌‌گردد.[۱]
  3. «عِندهُ» و «عَنهُ»: تفاوت میان این دو واژه، در این است که «عنده» بر مذهب، و «عنه» بر روایت، دلالت می‌کند. پس هرگاه فقهاء گفتند: «هذا عند ابی‌حنیفه» این جمله دلالت بر مذهب امام ابوحنیفه می‌کند و هرگاه «عنه» گفتند مراد این است که از امام ابوحنیفه، روایتی این چنین آمده است.[۲]
  4. «لهما» یا «عندهما» یا «مذهبهما»: مراد مذهب صاحبین (دو یار امام ابوحنیفه، ابویوسف و محمد) می‌باشد.
  5. «اصحابنا»: مراد ائمه‌ی ثلاثه (ابوحنیفه، ابویوسف و محمد) است.
  6. «الثانی»: مراد امام ابویوسف است (یعنی امام دوم در مذهب).
  7. «الثالث»: مراد امام محمد بن حسن شیبانی است (یعنی امام سوم در مذهب)
  8. «المشایخ»: مراد بزرگان و مشایخی است که امام ابوحنیفه را درنیافته‌اند.
  9. «العامه»: مراد عامه‌ی مشایخ و فقهاء است. و برخی نیز گفته‌اند: مراد از «العامه»: فقهاء و بزرگان عرصه‌ی علم و دانش عراق می‌باشد.
  10. «قالوا» (گفتند): این واژه در جایی استعمال می‌شود که فقهاء با هم اختلاف نظر دارند.
  11. «ح»: در مذهب احناف، مراد از این نشانه، «شیخ حلبی» می‌باشد.

[۱]– مقدمه عمده الرعایه (۱/۱۷) و مصادر الفقه الحنفی، دکتر حامد ابوطالب ص ۱۲۸

[۲]– همان

مقاله پیشنهادی

خیار(داشتن اختیار در معامله)

حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …