اهل سنت و الجماعت ـ در هر زمان و مکانی بدون هیچ تفاوتی این ویژگیها را به همراه دارد.
برای خواننده محترم به وضوح روشن میگردد که آنچه میگویند که «سلفیگری مرحلهای زمانی بود، نه مذهبی اسلامی!!» دروغ است، چون مذهب سلف صالح ـ اهل سنت و الجماع ـ بر دو اساس بزرگ مشتمل است که عبارتند از: الگوی نیکو و صالح، و شیوهای شرعی نبوی .
الگو مسلمین سه قرن اول اسلام یعنی صحابه و تابعین و پیروانشان از ائمه مجتهدین که صادقانه و مخلصانه از صحابه و تابعین پیروی کردهاند، هستند که به خوب بودن این دوران گواهی داده شده است و این شیوه راهی است که در این زمانهای مبارک در فهمیدن نصوص قرآن و سنت استفاده شده است و آن شیوه علمی در فراگرفتن و فهمیدن اسلام و عمل کردن به آن و حاکم قرار دادن آن است. و این شامل همه بخش های علوم شریعت از قبیل فقه و استنباط و استدلال و علوم اعتقادی و ایمان و سلوک میباشد.
پس سلفیگری کلمهی جامعه و مانع است که به معنی بازگشت به اسلام راستین از راه ائمه، است و سلفیگری یعنی سنت خالص که رسول اکرم آورده که از شائبههای تمدنهای گذشته و بدعتهای فرقههای گمراه پاک و به دور است. پس تردیدی نیست که سلفیگری دعوت حق است و انتساب به آن حق است و انتساب به سلف و عمل به شیوه و راه رهنمود آنان برکت و رستگاری و نجات و موفقیت و سعادت هر دو جهان را به همراه دارد. پس اگر کسی سلفی نامیده شود این انتساب به سلف و چنین اسمی برای کسی که سلف صالح را الگوی خود قرار داده پسندیده و درست است و به شهادت پیامبر صلی الله علیه و سلمسلف بهترین افراد این امت هستند.
اما اگر کسی خود را سلفی بنامد و دارای اعتقاد و عمل سلف نباشد، این تعریفی نیست، بلکه نکوهش و نفاق است. چون مفاهیم و معانی اعتبار دارد نه کلمات و واژهها و به دلخواه نیست بلکه سلفیگری یعنی اعتقاد و گفتار و کردار.