عقیده در لغت

عقیده از عقد گرفته شده یعنی بستن و محکم کردن و بستن با قدرت، و یعنی به هم پیوستگی و یعنی اثبات، و یعنی یقین و باور قطعی. و کلمه عقد، ضد باز شدن است و می‌گویند: عقده یعقده، عقداً یعنی بست آن را و می‌بندد آن را و بستن. و از همین گرفته شده عقده یمین و نکاح، یعنی بسته شدن سوگند و نکاح. چنان که الله متعالی می‌فرماید: «Ÿلا یُؤاخِذُکُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فی‏ أَیْمانِکُمْ وَ لکِنْ یُؤاخِذُکُمْ بِما عَقَّدْتُمُ الْأَیْمانَ»[۱]

(خداوند شما را به خاطر سوگندهای بیهوده‌ای که بدون اراده از زبانتان بیرون می‌آید مؤاخذه نمی‌کند، ولی شما را در برابر سوگندهایی که از روی قصد و اراده بر زبان جاری می‌کنید مؤاخذه می‌نماید)

و عقیده یعنی حکمی که معتقد به آن در آن شکی ندارد و عقیده در دین یعنی باور و اعتقاد نه عمل، مانند باور به وجود الله و فرستاده شدن پیامبران.

و جمع کلمه عقیده، عقائده است.[۲]

 و خلاصه‌اش یعنی آنچه انسان به آن باور قلبی و یقین دارد، به آن عقیده گفته می‌شود چه حق باشد چه باطل.

 

[۱] . مانده/۸۹

[۲] . ن ک به کتاب‌های لغت: لسان العرب، القاموس المحیط، و العجم الوسیط، ماده عقد

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …