شیعه اهل سنت را متهم میکنند که آنها اهل بیت را دوست ندارند و با اهل بیت دشمنی میورزند، بنابراین شیعه اهل سنت را ناصبی و خوارج مینامند، ولی حقیقت این است که مذهب اهل سنت، مذهب مستقلی است، و مذهب نواصب و خوارج مذهبی دیگر است. در مورد محبّت و دوستداشتن اهل بیت مذهب اهل سنت میانهروترین مذهب است:
– شیعه در محبّت اهل بیت غلو و افراط مینمایند و برخی پیرامون قبرهای اهل بیت طواف میکنند و آنان را به فریاد میخوانند تا ضرر و زیان را از آنها دور نمایند و به آنها سود و فایده برسانند، و بعضی گمان میبرند که ائمه غیب میدانند … الخ.
– اما ناصبیها! با اهل بیت دشمنی مینمایند و آنها را دوست ندارند، و بعضى از خوارج علی را کشتند و علیه او شوریدند و سخن گفتند.
اما اهل سنّت همه به اتفاق دوستداشتن اهل بیت و رعایت حقوق آنهارا واجب و ایمان میدانند، و توهین با سخن و عمل را به آنها حرام و نفاق میدانند، اما در اهل بیت غلو نمیکنند، بنابراین اطراف قبرهایشان طواف نمینمایند، چون خداوند تنها به طوافنمودن در اطراف کعبه فرمان داده است، و چون که طواف یک عبادت است و عبادت را باید فقط و تنها برای خدا انجام داد … و همچنین اهل سنت ادّعا نمیکنند که اهل بیت غیب میدانند زیرا که خداوند میفرماید: ﴿قُل لَّا یَعۡلَمُ مَن فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِ ٱلۡغَیۡبَ إِلَّا ٱللَّهُۚ﴾ [النمل: ۶۵].
«بگو: کسانى که در آسمانها و زمین هستند غیب نمىدانند جز خدا».
و همچنین برای عموم مسلمانان عادی مسلّم و بدیهی است که جایز نیست انسان دست به خودکشی بزند، تا چه برسد به علما، پس اگر امام غیب میداند، این به معنی آن است که او میداند که چه میخورد و چه مینوشد، پس امامی که غیب میداند چگونه دیگران او را مسموم میکنند و او میمیرد؟!.
و خداوند متعال میفرماید: ﴿وَلَا تَقۡتُلُوٓاْ أَنفُسَکُمۡۚ إِنَّ ٱللَّهَ کَانَ بِکُمۡ رَحِیمٗا﴾ [النساء: ۲۹].
«و خودکشى نکنید! خداوند نسبت به شما مهربان است».
و پیامبر صلی الله علیه و سلم میفرماید: «وَمَنْ تَحَسَّى سُمًّا فَقَتَلَ نَفْسَهُ فَسُمُّهُ فِی یَدِهِ یَتَحَسَّاهُ فِی نَارِ جَهَنَّمَ خَالِدًا مُخَلَّدًا فِیهَا أَبَدًا».
«هر کس سمّ بخورد و خودش را بکشد، سمّش در جهنم در دست اوست و او آن را میخورد و برای همیشه در جهنم است».
و آیا جایز است که کودکان خردسال به جایی برده شوند که کشته شوند و حال آن که خداوند میفرماید: ﴿وَلَا تَقۡتُلُوٓاْ أَوۡلَٰدَکُمۡ﴾ [الإسراء: ۳۱]. «و فرزندانتان را مکشید؟!».
بلکه پیامبر صلی الله علیه و سلم که برترین و گرامیترین انسان نزد خداست، چنان که خدا به او فرمان داده میگوید: ﴿وَلَوۡ کُنتُ أَعۡلَمُ ٱلۡغَیۡبَ لَٱسۡتَکۡثَرۡتُ مِنَ ٱلۡخَیۡرِ وَمَا مَسَّنِیَ ٱلسُّوٓءُۚ﴾ [الأعراف: ۱۸۸].
«و اگر از غیب باخبر بودم، سود فراوانى براى خود فراهم مىکردم، و هیچ بدى (و زیانى) به من نمىرسید».
و با آنچه گفته شد معلوم میشود که معتقد بودن به اینکه ائمه غیب میدانند اشکالات زیادی را به دنبال دارد[۱].
و عقیدۀ اهل سنت در مورد اهل بیت در کتابهایشان از قبیل کتابهای حدیث و عقائد و فقه بیان شده است، و صاحب هر کتابی آن را در جای مناسبش بیان میکند، در کتابهای حدیث ابوابی دربارۀ فضائل اهل بیت آمده است و در کتابهای عقیده فصلهایی در بیان باوری که نسبت به آنها باید داشت ذکر شده است، و در کتابهای فقه احکام مربوط به آنهابیان شده است مانند حرام بودن زکات برای آنها، و غیر از اینها[۲].
و خلاصه کلام در عقیده اهل سنت در مورد اهل بیت همان است که شیخ الإسلام ابن تیمیه در کتاب العقیده الواسطیه[۳] بیان کرده است، و این کتاب او گرچه خیلی مختصر است اما او در آن میگوید: (و اهل سنّت اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و سلم را دوست میدارند، و وصیّت پیامبر خدا صلی الله علیه و سلم را در مورد آنها همواره به خاطر دارند که در روز غدیر خم گفت: (در مورد اهل بیت خودم شما را سفارش میکنم که در رفتار با آنها خدا را مدنظر داشته باشید، در مورد اهل بیت خودم شما را سفارش میکنم که در رفتار باآنهاخدا را مدنظر داشته باشید)[۴].
و همچنین وقتی عباس عموی پیامبر صلی الله علیه و سلم به او شکایت نمود که بعضی از قریش بر بنیهاشم ستم میکنند، فرمود: (سوگند به کسی که جانم در دست اوستآنهامؤمن کامل نخواهند شد تا آن که شما را به خاطر خدا و خویشاوندی من دوست بدارند)[۵]، و فرمود: (خداوند از فرزندان اسماعیل کنانه را برگزید، و از کنانه قریش را برگزید و از قریش بنیهاشم را برگزید و از بنیهاشم مرا برگزید)[۶].[۷].
یعنی یکی از اصول اهل سنت دوستداشتن اهل بیت است، و آنها به دو دلیل اهل بیت را دوست میدارند یکی ایمانشان و دوّم خویشاوندی که با پیامبر دارند، پس وقتی آنها هم مؤمن هستند و هم خویشاوند پیامبر هرگز اهل سنت نسبت به آنان کینه نمیورزند. و اگر کافر باشند ما آنها را دوست نمیداریم گرچه از خویشاوندان پیامبر باشند، ابولهب عموی پیامبر صلی الله علیه و سلم است اما به هیچ صورتی جایز نیست که ما او را دوست بداریم، بلکه باید به خاطر اینکه کافر بوده و پیامبر را اذیت میکرده است از او متنفّر باشیم[۸].
[۱]– (بلکه این عقیده طعنه و اعتراضی است بر ائمه. که آنها از آن پاک هستند) مترجم.
[۲]– و حکم کسانی بیان شده که به آنها ناسزا بگوید و به آنان آزار برساند.
[۳]– و این عقیده و باوری است که اهل سنت در کتابهایشان بیان نمودهاند، به عنوان مثال نگاه کنید به: الانصاف الباقلانی: ص ۱۱۲، الفرق بین الفرق: ص ۳۶۰، التبصیر فی الدین ص ۱۹۶، شرح العقیده الطحاویه: ص ۷۳۷، منهاج السنه النبویه ۲/۷۱)، جواب اهل السنه النبویه: ص ۱۵۱٫
[۴]– مسلم کتاب فضائل الصحابه: ۲/۹۱۸، باب من فضائل علی: ح ۲۴۰۸٫
[۵]– احمد در فضائل الصحابه این را روایت کرده است، و محقق کتاب سخنی طولانی در مورد آن ارائه داده است، اما معنی درست است چون که آیه بر آن دلالت مینماید.
[۶]– مسلم کتاب الفضائل، فضل نسبت النبی صلی الله علیه و سلم ح ۲۲۷۶٫
[۷]– مجموع الفتاوی: ۳/۱۵۴٫
[۸]– ن ک: شرح العقیده الواسطیه ابن عثیمین: ۲/۲۷۴ – ۲۷۵٫