- ابوحنیفه میگوید: (و صفات خداوند ذاتی و افعالی هستند، صفات ذاتی مثل: زنده بودن، قادر بودن، عالم بودن، ناطق بودن، شنوا بودن، بینا بودن و اراده داشتن. صفات فعلی مثل: خلق کردن، رزق و روزی دادن، آفریدن، بوجود آوردن، ساختن و امثال اینها، و خداوند همواره دارای این اسماء و صفات است.)[۱]
- ابوحنیفه میگوید: (و خداوند همیشه با فعلش، انجام دهنده است و فعل خدا صفتی همیشگی میباشد، و خداوند متعال انجام دهنده است و انجام دادن صفتی همیشگی میباشد و مورد فعل واقع شده مخلوق است و فعل خداوند متعال مخلوق نیست.)[۲]
- ابوحنیفه میگوید: (کسی که بگوید نمیدانم خدایم در آسمان است یا در زمین، حقیقتاً کافر است و همچنین اگر شخصی بگوید، خداوند بر عرش است و نمیدانم عرش در آسمان است یا در زمین حقیقتاً کافر است.)[۳]
- و زنی از ابوحنیفه در مورد اینکه خدایی که تو میپرستی کجاست؟ سؤال کرد و ابوحنیفه در جوابش گفت: (خداوند پاک و منزه و بلند مرتبه در آسمان قرار دارد نه در زمین)، مردی از ابوحنیفه پرسید: آیا این فرموده خدا ﴿وَهُوَ مَعَکُمۡ أَیۡنَ مَا کُنتُمۡۚ﴾[الحدید:۴] را دیدهای، ابوحنیفه گفت: این مثل همان چیزی است که تو برای مردی نامه مینویسی و در آن میگویی من با تو هستم و در حالی که تو از او دور و غائب هستی).[۴]
- ابوحنیفه میفرماید: (دست خدا بالای دستهاست مثل دستهای مخلوقاتش نیست.)[۵]
- ابوحنیفه میفرماید: (خداوند پاک و منزه و بلند مرتبه در آسمان قرار دارد نه درزمین، مردی به ابوحنیفه گفت: آیا فرموده خدا﴿وَهُوَ مَعَکُمۡ أَیۡنَ مَا کُنتُمۡۚ﴾[الحدید:۴] را دیدهای، ابوحنیفه گفت: این مثل همان چیزی است که تو برای مردی نامهای مینویسی و در آن میگویی، من با تو هستم و در حالیکه تو از او دور و غائب هستی)[۶].
- ابوحنیفه میفرماید: (حقیقتاً خداوند سخن میگوید و امکان ندارد موسی (علیه السلام) سخن گفته باشد.)[۷]
- ابوحنیفه میفرماید: (و خداوند با سخنش، سخنگوست و سخن گفتن صفتی همیشگی است.)[۸]
- ابوحنیفه میفرماید: (و خداوند سخن میگوید ولی نه مثل سخن گفتن ما).[۹]
- ابوحنیفه میفرماید: (و موسی÷ سخن خداوند متعال را شنید، همچنانکه خداوند میفرماید:﴿وَکَلَّمَ ٱللَّهُ مُوسَىٰ تَکۡلِیمٗا ١۶۴﴾[النساء:۱۶۴] (و خداوند حقیقتاً با موسی آن گونه که شایسته سخن گفتن است، سخن گفت).[۱۰]
- ابوحنیفه میفرماید: (و قرآن سخن خداوند است در کتابها نوشته و در دلها نگهداری و بر زبانها تلاوت و بر پیامبر صلی الله علیه وسلم نازل شده است).[۱۱]
- ابوحنیفه میفرماید: (و قرآن مخلوق نیست).[۱۲]
[۱] – الفقه الاکبر، ۳۰۱٫
[۲] – الفقه الاکبر، ۳۰۱٫
[۳] – الفقه الابسط، ۴۶ – ابن تیمیه، مجموع الفتاوی ۵/۴۸ – ابن قیم، اجتماع الجیوش الاسلامیه، ۱۳۹- ذهبی، العلو، ۱۰۱-۱۰۲، ابن قدامه، العلو، ص۱۱۶، ابن أبی العز، شرح الطحاویه، ص۳۰۱٫
[۴] – الاسماء و الصفات، ص۴۲۹٫
[۵]– الفقه الابسط، ص۵۶٫
[۶]– الاسماء و الصفات، /۱۷۰٫
[۷]– الفقه الأکبر، ص۳۰۲٫
[۸]– الفقه الاکبر، ص۳۰۱٫
[۹]– الفقه الاکبر، ص۳۰۲٫
[۱۰] – الفقه الاکبر، ص۳۰۲٫
[۱۱] – الفقه الاکبر، ص۳۰۱٫
[۱۲] – الفقه الاکبر، ص۳۰۱٫