چه بسا قلب های بیماری که صاحبش آن را احساس نمی کند
و [چه بسا] قلب های مسخ شده، و قلب هایی که پوشیده شده [و سایه ی تاریکی بر آن ها افتاده] باشد،
و چه بسا قلبهایی که با تمجید مردم فریفته شده و قلب هایی که به خاطر ستر و پوشش خداوند بر آن ها، مغرور گشته اند.و [چه بسا قلب هایی که] با نعمت های الهی نسبت به آن ها، به طمع می افتند،
و همه ی این ها عذاب و خواری می باشد؛ حال آن که شخص نادان آن را بزرگواری و کرامت می پندارد
کَم مِن قَلبٍ مَنکُوسٍ وصاحبُهُ لا یشعُرُ ؟ وقَلبٍ مَمسُوخٍ وَقَلبٍ مَخسُوفٍ بهِ ؟
وکَم مِن مَفتُونٍ بثَناءِ النَّاسِ علیهِ ومَغرُورٍ بسِترِ اللهِ علیهِ ؟ ومُستَدرَجٍ بنِعَمِ اللهِ علیهِ
وکُلُّ هذِهِ عُقوباتٌ وإهاناتٌ ویظُنُّ الجاهلُ أنَّها کَرامهٌ
🗞لدَّاءُ وَالدَّوَاء لــــــ{ ابْنُ الْقَیِّمِ ُالجَوزِیه } ص ۱۲۰