عـالم قـبر (۲)

قبض روح مؤمن

از أبو هریره رضی الله عنه روایت است که پیامبر ﷺ فرمودند:
«إنَّ الله تعالى قال: من عادى لی ولیّاً فقد آذنته بالحرب، وما تقرَّب إلیَّ عبدی بشیءٍ أَحبُ إلیَّ مما افترضت علیه، وما یزال عبدی یتقرب إلیَّ بالنوافل حتى أحبه، فإذا أحببته کنتُ سمعه الذی یسمع به، وبصره الذی یبصر به، ویده التی یبطش بها، ورجله التی یمشی بها، ولئن سألنی لأعطیّنه، ولئن استعاذنی لأعیذنّه، وما ترددت عن شیء أنا فاعله، ترددی عن نفس عبدی المؤمن، یکره الموت، وأنا أکره مساءته».
«کسی که با دوست و ولىّ من دشمنى کند، من با او اعلان جنگ می‌کنم، و بنده‌ی مؤمن با هیچ چیز محبوبى نزد من، بهتر از فرائض نزدیک نمی‌شود، و بنده‌ی من همیشه با انجام نوافل (سنتها) به من نزدیک می‌شود تا اینکه من او را دوست می‌دارم، هنگامیکه من او را دوست داشتم، من گوش او می‌شوم که با آن می‌شنود، و چشم او می‌شوم که با آن می‌بیند، و دستش می‌شوم که با آن می‌گیرد، و پایش می‌شوم که با آن راه می‌رود، و اگر چیزى از من بخواهد به او می‌دهم، و اگر پناه بخواهد به او پناه می‌دهم، و من در انجام هیچ کارى متردد نشدم! مگر در قبض روح بنده‌ی مؤمنم، که او مرگ را نمی‌پسندد، و من اساءت و بدى به او را نمی‌پسندم» [رواه بخاری/۶۵۰۲].

ابن عثیمین رحمه الله در شرح این حدیث می‌گوید :
«یعنی خداوند متعال وی را در این چهار عضو (بدنش) توفیق (خیر) عطاء می‌کند؛ در گوشش وی را توفیق می‌دهد که جز رضای خدا را با آن نشنود، و همینطور در چشمش که جز آنچه را خدا دوست دارد با آن نبیند، و به حرام نظر نکند، و یا نظر حرامی با چشمم نداشته باشد، و با دستش کاری نمی‌کند جز آنچه را که خدا بدان راضی است، و همینطور پایش که جز به سوی آنچه خدا بدان راضی راه نمی‌رود، و جز به سوی خیر شتاب نمی‌کند، زیرا خداوندی را در این امورات توفیق می‌دهد. و معنی آن این نیست که الله، خودِ گوش و چشم و دست و پای او باشد! حاشا لله که این محال است» [شرح ریاض الصالحین].

مقاله پیشنهادی

آنچه به هنگام بازگشت از حج یا عمره یا غیره گفته می‌‌شود

عَنْ عَبْدِ اللهِ بْنِ عُمَرَ رضی الله عنهما قَالَ: کَانَ رَسُولُ اللهِ صلی الله علیه …