عزیمت در لغت، به معنی قصد بر وجه تأکید است، مثلاً در قرآن آمده است: ﴿فَنَسِیَ وَلَمۡ نَجِدۡ لَهُۥ عَزۡمٗا١١۵﴾ [طه: ۱۱۵]، «اما او ترک فرمان کرد و ما از او تصمیم و ارادهی استواری ندیدیم». منظور آیه این است که تصمیم مؤکدی از آدم ÷ برای عصیانِ پروردگارِ خود سر نزد. عزیمت در اصطلاح هم، به همان معناست که قبلاً به آن اشاره شد، ولی برخی از علما نیز در تعریف آن گفتهاند: عزیمت اسم هر آن چیزی است که اصلی از احکام شرعی است، بدون تعلّق به امور عارضی[۱] و معنی این تعریف، آن است که: عزیمت بر احکامی شرعیای اطلاق میشود که بدون توجّه به عذرهایی که ممکن است بر عموم مکلّفان عارض شود، برای همهی آنها تشریع شدهاند؛ پس عزیمتها احکامی اصلی هستند که ابتداءاً تشریع شدهاند تا قانونی عام برای همهی مکلّفان در شرایط عادی آنان باشد و در تشریع آنها به ضرورت یا عذری توجّه نشده است، مانند نماز و سایر عبادات. عزیمت به انواع حکم تکلیفی از وجوب، ندب، کراهت و اباحه منشعب میشود و محققین فقط زمانی اسم عزیمت را (بر احکام) اطلاق میکنند که در مقابل آن رخصتی قرار داشته باشد.
[۱]– التلویح، ۲/ ۱۲۷٫