خداوند متعال می فرماید: «وَإِن تُطِعْ أَکْثَرَ مَن فِی الأَرْضِ یُضِلُّوکَ عَن سَبِیلِ اللهِ إِن یَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلاَّ یَخْرُصُونَ» (انعام: ۱۱۶) «و اگر از بیشتر کسانیکه در روی زمین هستند اطاعت کنی، تو را از راه الله گمراه میکنند، زیرا (آنها) جز از گمان پیروی نمیکنند و جز به دروغ سخن نمیگویند.»
رسول خدا نیز به این مساله اشاره نمودند که پیروان منهج و راه و روش او و کسانی که در راه او استقامت نموده و ثابت قدم و پایدار هستند، گروهی اندک از این امت می باشند. رسول خدا فرمودند: «بَدَأَ الْإِسْلَامُ غَرِیبًا، وَسَیَعُودُ غَرِیبًا کَمَا بَدَأَ، فَطُوبَى لِلْغُرَبَاءِ»:[۱]«اسلام با غربت (منهج و تعداد افراد) آغاز شد و بزودی چنان که در آغاز غریب بود، (در منهج) غریب خواهد شد، پس خوشا به حال غربا و مژده باد آنان را.»
رسول خدا سوال شدند که غربا چه کسانی هستند؟ پس در روایتی فرمودند: «النُّزَّاعُ مِنَ الْقَبَائِلِ»:[۲] «کسانی که (برای اقامه دین و تمسک به آن) از قوم و قبیله خود جدا و دور افتاده اند.»
و در روایت دیگری فرمودند: «أُنَاسٌ صَالِحُونَ، فِی أُنَاسِ سُوءٍ کَثِیرٍ، مَنْ یَعْصِیهِمْ أَکْثَرُ مِمَّنْ یُطِیعُهُمْ»:[۳] «مردم نیکوکار اندک در میان مردم بد زیاد؛ کسانی که از آنها نافرمانی می کنند، بیشترند از کسانی که از آنها اطاعت می کنند.»
و در روایتی فرمودند: «الَّذِینَ یُصْلِحُونَ مَا أَفْسَدَ النَّاسُ»:[۴] «کسانی که آنچه مردم (در امر دین شان) فاسد کرده اند، اصلاح می کنند.»
و در روایتی آمده است: «الَّذِینَ یُحْیُونَ سُنَّتِی، وَیُعَلِّمُونَهَا عِبَادَ اللَّهِ»:[۵] «کسانی که سنت مرا زنده می کنند و آن را به بندگان الله می آموزند.»
ابن مسعود می گوید: «الجَمَاعَهُ مَا وَافَقَ الَحَقّ، وَإِن کُنْتَ وَحْدَکَ»:[۶] «جماعت آن گروهی است که با حق موافق است هرچند تو در آن تک و تنها باشی». (یعنی هرچند پیروان آن کم باشند.)
و برخی از سلف صالح گفتند[۷]: «عَلَیْکَ بِطَرِیقِ الْحَقِّ، وَلَا تَسْتَوْحِشْ لِقِلَّهِ السَّالِکِینَ، وَإِیَّاکَ وَطَرِیقَ الْبَاطِلِ، وَلَا تَغْتَرَّ بِکَثْرَهِ الْهَالِکِینَ»:[۸] «به راه حق پایبند باش و از اندک بودن رهروانش احساس تنهایی و نگرانی مکن و از راه باطل دوری کن و به زیاد بودن پیروان و رهروانش فریقته مشو».
[۱] – مسلم: ۳۷۲، از ابوهریره
[۲] – مسند احمد: ۱/۳۹۸؛ ابن ماجه: ۳۹۸۸؛ از عبدالله بن مسعود رضی الله عنه.
[۳] – مسند احمد: ۲/۱۷۷، از عبدالله بن عمرو
[۴] – مسند احمد: ۴/۷۳، از عبدالرحمن بن سنه
[۵] – مسند الشهاب: ۲/۱۳۸ از کثیر بن عبدالله مزنی از پدرش از جدش
[۶] – الباعث علی انکار البدع والحوادث، ص: ۲۷
[۷] – ابن عساکر در «تبیین کذب المفتری» ص: ۳۳۱ و آن را به فضیل بن عیاض نسبت می دهد.
[۸] – مدارج السالکین: ۱/۲۱-۲۲؛ اغائه اللهفان: ۱/۶۹