«یُجَاءُ بِالرَّجُلِ یَوْمَ القِیَامَهِ فَیُلْقَى فِی النَّارِ، فَتَنْدَلِقُ أَقْتَابُهُ فِی النَّارِ، فَیَدُورُ کَمَا یَدُورُ الحِمَارُ بِرَحَاهُ، فَیَجْتَمِعُ أَهْلُ النَّارِ عَلَیْهِ فَیَقُولُونَ: أَیْ فُلاَنُ مَا شَأْنُکَ؟ أَلَیْسَ کُنْتَ تَأْمُرُنَا بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَانَا عَنِ المُنْکَرِ؟ قَالَ: کُنْتُ آمُرُکُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَلاَ آتِیهِ، وَأَنْهَاکُمْ عَنِ المُنْکَرِ وَآتِیهِ».[۱]
«در روز قیامت مردی را میآورند و او را در آتش میاندازند پس رودههایش از (شکمش) خارج میشود و او را با آن رودهها همچون الاغی که دور آسیاب میچرخد، میچرخانند. اهل دوزخ بر دور او گرد میآیند و میگویند: ای فلانی چرا به چنین وضعی گرفتار شدید، آیا تو ما را به کارهای نیک امر نمینمودی و از کارهای بد نهی نمیکردی؟ او میگوید: بلکه شما را به کارهای نیک امر میکردم و خود آن را انجام نمیدادم و از کارهای بد باز میداشتم و خود آن را انجام میدادم».
[۱]– صحیح بخاری (۳۲۶۷).