عدم اطمینان در نقل و شنیدن و روایت اخبار

این بلایی است که روزگار ما بدان مبتلا شده، آن هم چه بلایی!

خداوند گذشتگان ما را مورد مرحمت خویش قرار دهد که هرگاه از چیزی سخن می‌رفت، می‌گفتند: «نام افرادی که مطلب را از آنان شنیده‌اید برایمان بیان کنید».[۱] و یا می‌گفتند: «اگر اسناد نمی‌بود، هرکه هر آنچه می‌خواست می‌گفت».[۲]

چه بسیارند خبرهایی که حقیقت آن‌ها واژگون گشته، یا جعل شده‌اند، قطعا راویان، آفت خبرهایند.

جای بسی شگفتی است که مردم در یک کار دنیایی، نهایت دقت و حساسیت را به خرج می‌دهند، مثلا اگر شاهدی را نزد قاضی در خصوص مال کمی ببینند، در مورد شاهد و عدالتش به جستجو می‌پردازند، اما اگر در مورد دعوتگران و علمای امت، مسائل و مطالب بزرگی بیان شود، در مورد آن تحقیق و جست وجو نمی‌کنند، از شخص روایت کننده سؤالاتی به عمل نیاورده، در خصوص مطلب نقل شده و درستی یا نادرستی آن تحقیق نمی‌کنند.

ای کاش! هرگاه شخصی را به عالمی یا دعوتگری یا مذهبی نسبت می‌داد، از او پرسیده می‌شد که: چه دلیلی داری؟ آیا با چشم خودت دیدی؟ یا با گوشت شنیدی؟ آیا این سخن را از کسی نقل می‌کنی که مورد اطمینان مردم است؟ یا شاهد و گواهی قطعی داری که گواهی دهد: سخنت راست و درست است؟ اگر دلیلش را بیان کرد صحت و درستی وجه الدلالۀ آن را مورد بررسی قرار می‌دهیم. اگر گفت: از مردم شنیدم که چنین می‌گفتند، یا چنان می‌گویند، به او می‌گوییم: تو یکی از این دو هستی، یا آدم ساده و زود باوری هستی، که به اتفاق تمام علمای امّت سخن یک نفر با چنین مشخصاتی پذیرفتنی نیست، یا شخص دروغگو و افترا زنی هستی که به هیچ وجه سخن چنین کسی مورد پذیرش نیست، و باید که از خداوند طلب بخشش و مغفرت نماید.

بدین ترتیب گفتار و سخن نادرست، و اسباب خصومت و تفرقه، در همان زمان و مکان تولدش به خاک سپرده می‌شود. اما اینکه می‌بینی بعضی از مبلغین تفرقه و فتنه جویان در صف انسان‌های متعهد و دانش پژوهان نفوذ کرده‌اند، تو را نفریبد، زیرا آنان بازیچه‌های دست شیطان‌اند که بدان وسیله، خواست و آرزویش را محقق می‌گردانند، بسیارند افرادی که مطلبی را می‌شنوند اما آن را به طریق دیگری می‌فهمند، سپس به شیوۀ دیگری نیز آن را رواج می‌دهند، – اگر در پس پردۀ آن، دشمنان و مزدورانی از فرزندان مسلمانان نباشند – هنگامی که آن مطالب را مورد بحث و بررسی قرار می‌دهی، می‌بینی چیزی جز یاوه و چرت و پرت نبوده است.

ولا حول ولا قوه إلا بالله

[۱]– أخرجه مسلم فی مقدمه صحیحه عن محمد بن سیرین (نووی ۱/۸۴).

[۲]– أخرجه مسلم فی مقدمه صحیحه عن عبدالله بن المبارک (نووی ۱/۸۷).

مقاله پیشنهادی

خیار(داشتن اختیار در معامله)

حکمت مشروعیت داشتن اختیار در معامله داشتن حق اختیار در معامله از محاسن اسلام است؛ …