عبادت خداوند در کنار قبر صالحان به شدت منع شده، چه رسد به اینکه صالحان به جای خداوند پرستش شوند(۲)

پرستش شوند: منظور این است خود قبر یا شخص صالح پرستش شوند؛ وقتی که قبرپرستان به جایی رسیدند که گمان کردند خودشان افراد نیکوکاری می‌باشند، پس کارهای زشت خود را نیز خوب دیدند. چنانکه خداوند متعال می‏فرماید: ﴿أَفَمَن زُیِّنَ لَهُۥ سُوٓءُ عَمَلِهِۦ فَرَءَاهُ حَسَنٗا﴾ [فاطر: ۸]. «آیا کسی که کردار زشتش در نظرش آراسته شده و آن را نیک می‌بیند،(مانند مؤمن نیکوکار است)؟».

 مؤلف تحذیر از فتنه‌ی قبرها را دسته بندی کرده و آن را در بابهای مختلفی آورده است تا در قلب جای بگیرد و برای آموزش نیز بهتر و واضح‌تر باشد و برای ترساندن بزرگ باشد. پس وقتی رفتن نزد قبر صالحان به نیت پرستش الله شامل چنین نهی و وعیدی است – که ذکر خواهیم کرد- پرستش اربابان غیرخدا و تکرار آن در روز، هفته و ماه چگونه است.

 مؤلف می‌گوید: در صحیح بخاری از عایشه‌ی صدیقه  رضی الله عنها روایت است که ام سلمه رضی الله عنها برای پیامبر صلی الله علیه و سلم بیان کرد که کنیسه‌ (عبادتگاه)ای  را در سرزمین حبشه دیده که در آن تصاویری وجود داشته است، پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: «آنان وقتی در میانشان مرد صالحی بمیرد بر قبرش مسجدی می‎سازند و این تصاویر را در آن مسجد می‎گذارند، کسانی که چنین می‎کنند بدترین مردم نزد خداوند به شمار می‎آیند[۱].

چون آنها دو فتنه را در کنار هم بر پا کرده بودند:

فتنه‌ی قبرپرستی و فتنه‌ی تصاویر.

گفته‌اش: (فی الصحیح)یعنی در صحیح بخاری و مسلم.

گفته‌اش: (أن ام سلمه) ایشان هند دختر أبی أمیه بن مغیره بن عبدالله بن عمرو بن مخزوم قریشی مخزومی است. پیامبر بعد از أبی سلمه در سال چهارم با او ازدواج کرد و گفته شده سال سوم. او با أبی سلمه به حبشه هجرت کرد و در سال ۶۲ هـ.ق درگذشت.[۲]

گفته‌اش: (ذکرت لرسول الله  صلی الله علیه و سلم) یعنی أم سلمه داستان این کنیسه را در زمان احتضار (نزدیک شدن وفات) پیامبر برای ایشان ذکر کرد همچنانکه در روایت صحیح واضح است.[۳]

و در صحیحین آمده که أم حبیبه و أم سلمه آن را برای رسول الله ذکر کردند.[۴]

گفته‌اش: (کنیسه) در روایتی دیگر آمده که «به آن ماریه گفته می‌شد[۵]» کنیسه با فتح کاف و کسر نون به معنای معبد نصاری است.

گفته‌اش: (أولئک) با فتحه کاف و کسر آن.

گفته‌اش: (إذا مات فیهم الرجل الصالح أو العبد الصالح) این امر والله أعلم شک و تردید از جانب بعضی از راویان حدیث است که آیا پیامبر صلی الله علیه و سلم چنین گفت یا چنان گفت و این بیانگر احتیاط در روایت، و جواز روایت حدیث بر اساس معنی می‌شود.

گفته‌اش: (بنوا على قبره مسجداً) یعنی محلی برای عبادت هرچند که نام آن مسجد نباشد مثل کلیسا‌ها و بارگاه ها.

گفته‌اش: (وصوّروا فیه تلک الصور) اشاره به آن تصاویری است که ام سلمه و ام حبیبه در کنیسه دیده بودند. چنانکه در بعضی از الفاظ حدیث آمده است و آنها از زیبایی و نقاشی‌های درون آن سخن گفته بودند.

گفته‌اش: (أولئک شرار الخلق عندالله) مقتضای این سخن، حرام بودن آنچه ذکر شد است همراه با لعنت است. بیضاوی می‏گوید: وقتی که یهود و نصاری به خاطر بزرگداشت‌ پیامبران، به سوی قبر آنها سجده می‌کردند و به سوی آنها نماز می‏خواندند و آنها را به بت تبدیل کرده بودند، پیامبر  صلی الله علیه و سلم آنان را لعنت کرد و مسلمانان را از انجام چنین کاری منع کرد.[۶]

قرطبی می‏گوید: در ابتدا آنها تصویر این بزرگان را به خاطر تأسی جستن از آنها و برای یادآوری کارهای خوبشان به تصویر کشیدند پس مثل آنها اجتهاد می‌کردند و خداوند را در کنار قبرشان پرستش می‏کردند ولی بعد از آنها گروهی آمدند که از منظور آنها خبر نداشتند و شیطان آنها را وسوسه کرد که پیشینیان شما این تصاویر را پرستش می‏کردند و آن را تعظیم می‌‏کردند پس پیامبر صلی الله علیه و سلم برای جلوگیری از چنین سرنوشتی مسلمانان را از آن منع کرد.[۷]

گفته‌اش: (فهولاء جمعوا بین الفتنتین …) این سخن شیخ الاسلام است[۸] که مؤلف از او نقل کرده است. یعنی کسانی که چنین عبادتگاه‌هایی بنا کردند این دو فتنه را با هم جمع کردند و بسیاری از مردم را به وسیله‌ی آنها گمراه کردند.

نخست: فتنه‌ی قبور. چون آنها با فتنه‌ی قبر صالحان آزمایش شدند و با بدعت آن را تعظیم کردند و به شرک انجامید و این بزرگترین فتنه‏ها و بلکه مبدأ فتنه‏هاست.

دوم: فتنه‌ی تندیس‌ها و تصاویر. وقتی آنها به فتنه‌ی قبر صالحان و تعظیم و بنای مسجد روی آن، آزمایش شدند و تصاویری را به خاطر هدفی که قرطبی گفت، در آن آویختند این امر به عبادت تصاویر غیرخدا انجامید و این دو فتنه سبب عبادت صالحانی همچون لات، ود، سواع، یغوث، یعوق، نسر و … شد.

 

[۱]– صحیح بخاری ۴۲۴ البغا و صحیح مسلم ۵۲۸ از عایشه.

[۲]–  شرح حال وی در الاصابه فی تمییز اسماء الصحابه ۸/۲۲۱٫

[۳]– صحیح بخاری ۱۳۲۴-البغا و صحیح مسلم ۵۲۹ از عایشه ل نقل شده که گفت: رسول الله در زمان بیماری‏ای که از آن شفا نیافت آن را فرمود…

[۴]– صحیح بخاری ۴۱۷ و مسلم در صحیحش ش ۵۲۸٫

[۵] _نگا: صحیح بخاری ش ۴۲۴_البغا وصحیح مسلم ش ۵۲۸

[۶]– حافظ در الفتح ۱/۵۲۵ و عینی در عمده القاری ۴/۱۷۴ و غیره سخن بیضاوی را نقل کرده‏اند.

[۷]– المفهم۲/۱۲۷-۱۲۸٫

[۸]– اغاثه اللهفان ۱/۱۸۴٫

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …