رسول الله (صلی الله علیه وسلم) سجدهاش را تقریباً به اندازه رکوع، طولانی میکرد، و گاهی موردی پیش میآمد که در طولانی نمودن آن مبالغه مینمود؛ چنانکه به نقل از بعضی صحابه آمده است که: یک مرتبه رسول الله(صلی الله علیه وسلم)در حالی که یکی از نوههای، حسن یا، حسین را بر دوش حمل میکرد برای نماز ظهر یا عصر تشریف میآورد، رسول الله در جایگاه قرار گرفت، کودک را سمت راست خود بر زمین گذاشت و به نماز ایستاد در میان سجدههای نماز، یکی را خیلی بیشتر از دیگر سجدهها، طولانی کرد (راوی میگوید) سر برآوردم، دیدم که کودک، سوار بر پشت رسول خدا میباشد. من به سجده برگشتم بعد از اینکه نماز به پایان رسید، مردم عرض کردند: ای رسول خدا شما یکی از سجدهها را بیش از حد معمول، طولانی نمودید، گمان کردیم اتفاقی برای شماافتاده یا اینکه دستور جدیدی از جانب خدا رسیده است؟ رسول الله(صلی الله علیه وسلم) فرمود: هیچ یک از اینها نبود، بلکه فرزندم بر پشتم سوار شده بود، دلم نیامد که او را پایین بیاورم. (۱)
همچنین در روایتی آمده است که: رسول اللهص در حال خواندن نماز بود، هنگامی که به سجده رفت حسن و حسین بر پشت ایشان پریدند، کسی خواست مانع شود، رسول اللهص اشاره نمود که با آنها کار نداشته باش، پس از اتمام نماز، آنها را در بغل گرفت و فرمود: هر کس مرا دوست دارد اینها را نیز دوست داشته باشد.(۲)
۱) – نسائی، ابن عساکر، (۴/۲۵۷/۱) و به تصحیح حاکم و موافقت ذهبی.
۲) – ابن خزیمه، (۸۸۷) با سند حسن از ابن مسعود. و بیهقی با سند مرسل. بیهقی برای آن چنین عنوانی آورده است: «باب دلیل بر این اشاره در نماز به گونهای که دیگران هدف او را درک نمایند، مفسد نماز نخواهد بود».