برخی از شیعیان در صحت صحیح بخاری و صحیح مسلم رحمهما الله شک دارند. دلیل اولشان این است که دست نویس اصلی این دو کتاب که به خط خود این دو نویسنده باشد، موجود نیست و دلیل دوم اینکه برخی از مفسران صحیح بخاری، بعضی احادیث را که در این کتاب نیست، تفسیرکرده اند. تقاضا دارم به این مسأله به طور کامل پاسخ دهید.
جواب:الحمدلله….
از مهم ترین چیزهایی که شایسته است مسلمان فرهیخته و کسی که میراث گذشته خود را مطالعه و بررسی می کند بدان توجه داشته باشد این است که وارد ساختن شبهات برای هرکسی و در مورد هر چیزی، امری ساده و بی زحمت است حتی در مورد امور مسلَّم و بدیهی ای که پایه های عقلی تفکر انسانها بر آن بنا شده است. تا جایی که برخی مبتلایان به شبهات، دچار سرگردانی و گمراهی شده و سرانجامِ کارشان به انکار وجود خویش و شک و تردید در تمام چیزهای پیرامونشان ختم شده است. امری که موجب شده این افراد به دلیل خروج از تعادل و توازن ذاتی انسانی، از آسایشگاه های روانی سر در آورند.
ما با بسیاری از شبهات برخورد می کنیم که در حقیقت تصورات غلط و بیهوده ای هستند که امروزه بسیاری اشخاص از آنها سخن می گویند؛ موضوعی که همواره ما را ناگزیر می سازد تا برای پی ریزی اصول و مبانی صحیح فکری در علوم و فرهنگ های مختلف وارد عرصه شویم. و سوالی که اینجا مطرح شده است یکی از نمونه های این امر است.
اگر مقصود شخص نسخه ی خطی اصلی است یعنی نسخه ای که به دست خود نویسنده نگاشته شده است، باید بگوییم با کدام عقل و منطقی می توان گفت که باید نسخه های اصلی کتاب ها موجود باشند تا صحت نسبت یک کتاب معین به نویسنده اش مورد پذیرش و تأیید قرار گیرد؟! از وقتی که انسان کتابت را شناخته است، چند کتاب در دنیا وجود داشته که چنین سخنان بیهوده و غلو آمیزی در مورد آنها تحقق یافته باشد؟
برای اینکه از افراط و بیراهه روی این فرد به خوبی آگاه شوید، مثالی می آوریم؛ شخصی را تصور کنید که با چنین تفکری به یک کتابخانه و یا انتشاراتی برجسته وارد شود و به مسؤول کتابخانه بگوید: “من نسبت هیچ یک از کتابهای موجود در این مجموعه های عظیم را با نویسنده شان نمی پذیرم مگر اینکه همان نسخه اصلی که نویسنده با خط خود نوشته است را بیاورید تا قلبا از صحت نسبت این کتاب ها به مؤلفشان اطمینان پیدا کنم.” بدون توجه به تمام ضوابط و روش های علمی عصر کنونی که سلامت کتاب ها و عدم جعل هویت نویسنده را تضمین می کنند. ضوابطی همچون ثبت رسمی کتاب ها در کتابخانه های ملی، کسب مجوز خروج از کشور، شهرت کتاب در میان نقاد، تواتر اطلاعات و گزارشات مربوط به کتاب و ضوابط علمی دیگری از این دست که در این زمینه کاربرد دارند.
به خوبی می دانیم که برخی از افراد متخصص در طرح شبهات، در باطن خود می دانند که آنچه مطرح می کنند چقدر نامعقول، مسخره و ساده لوحانه است اما در همین حال سعی دارند با اصرار، بر هرچیزی در هستی طرحی از شبهه بیندازند تا بلکه در قلب و ذهن برخی مردم جایی پیدا کنند و نتیجه هرچه که باشد، هرقدر ناچیز، برایشان کفایت می کند. مهم این است که قواعد بازی را به هم بریزند و مسیر تفکر صحیح را دچار آشفتگی کنند.
کتاب “صحیح بخاری” را همانطور که یکی از معروف ترین شاگردان امام بخاری رحمه الله به نام “محمد بن یوسف الفربری” (م ۳۲۰ هــ) نقل می کند نود هزار نفر از خود امام بخاری رحمه الله شنیده اند.[۱] شهرت روایات فربری به خاطر عمر طولانی او و نسخه ی کامل و دقیقی است که از این کتاب ارائه داده است. او در طول سه سال احادیث را از امام بخاری شنیده است و سپس جمعی از راویان معتبر، احادیث را از او دریافت کرده اند که شهرت این کتاب به خاطر اعتبار این راویان نیز می باشد. المستملی (م۳۷۶هــ)، یکی از راویان حدیث از محمد بن یوسف الفربری، می گوید: ” کتاب بخاری را از روی نسخه اصلی اش همانطور که نزد ابن یوسف بود، رو نویسی کردم. اما دیدم هنوز کامل نیست و جاهای سفید بسیاری در آن باقی مانده است از جمله شرح هایی که بعد از آنها چیزی نوشته نشده و یا احادیثی که شرح نشده اند. بنابراین برخی از آنها را به برخی دیگر اضافه نمودم.” [۲]
همچمنین جمعی از راویان معتبر صحیح بخاری را از فربری نقل کرده اند که از معروف ترین آنها می توان افراد زیر را نام برد:
المستملی (إبراهیم بن أحمد – م ۳۷۶ هــ)، الحموی خطیب سرخس (عبد الله بن أحمد- م۳۸۱ هــ)، أبو الهیثم الکشمیهنی (محمد بنمکی- م ۳۸۹ هــ)، أبو علی الشبوی (محمد بن عمر)، إبن السکن البزاز (سعید بن عثمان- م ۳۵۳هــ)، أبو زید المروزی(محمد بن أحمد- م ۳۷۱هــ)، أبو أحمد الجرجانی (محمد بن محمد- م ۳۷۳ هــ).
از شاگردان معتبر امام بخاری که احادیث کتاب صحیح را مستقیما از خود او شنیده و آن را با سلسله اسناد أحادیث به صورت مدون و فهرست بندی شده برای دیگران نقل کرده است، امام حافظ، فقیه و قاضی أبو إسحاق إبراهیم بن مَعقِل بن الحجاج النسفی (م ۲۹۵ هــ) می باشد و نسخه ی امام نسفی را إمام خطابی رحمه الله روایت کرده است. همانطور که در کتاب شرح خود می گوید: “بخش اعظم این کتاب را از روایت إبراهیم بن معقل نسفی شنیده ایم که خلف بن محمد بن إبراهیم آن را برای ما روایت کرد و گفت ابراهیم بن معقل آن را نقل نموده است.”[۳]
این مشهورترین و کاملترین شیوه در میان محدثین بوده است. آنها نوشته های خود را برای شاگردان خود می خواندند و یا شاگردانشان آثار خود را برای آنها قرائت می کردند. از این طریق آثار و تألیفات میان راویان و شاگردانشان انتشار می یافت نه از طریق تنها یک نسخه ی اصلی که دست نوشت مؤلف بوده وآن را برای خود نگه می داشته است با توجه به اینکه در آن روزگار مراکز چاپ و نشر وجود نداشت بلکه چاپخانه ها همان شیوه ی روایت های معتبر و موثق شاگردان راوی بوده است.
پس چه چیزی مطمئن تر از روایت راویان معتبر از نسخه های خطی که بر خود مؤلف خوانده شده و او آن را تأیید کرده است؟ همانطور که در مورد کتاب الصغانی گفته اند که او این نسخه را از همان نسخه ای که برای امام بخاری رحمه الله خوانده شده است نقل نموده است. [۴]
اما در مورد قدمت نسخه های خطی موجود، “منگانا” (mingana)، استاد اسبق دانشگاه منچستر، در مجله ی “کمبریج” در سال ۱۹۳۶ م اعلام کرد که قدیمی ترین نسخه خطی صحیح بخاری تا به امروز باقی مانده است که در سال ۳۰۷ هــ به روایت المروزی از الفربری نگاشته شده است.[۵]
از مشهور ترین نسخه های دست نویس کتاب صحیح که در عصر حاضر در دسترس داریم، نسخه ی أبی علی الصدفی (م ۵۱۴ هــ) است که آن را از روی نسخه ای به خط محمد بن علی بن محمود که نزد أبو ذر رحمه الله خوانده شده است، نوشته است. این نسخه نزد علامه طاهر بن عاشور بود که آن را از کتابخانه ی طبرق در لیبی به امانت گرفته بود. همچنین نسخه ی امام شرف الدین أبی الحسین علی بن أحمد الیونینی مروف به البعلّى الحنبلی (م ۷۰۱ هــ) از نسخه های خطی مشهور است که آن را با نسخه ی اصلی شنیده شده نزد أبوذر هِرَوی و نسخه اصلی شنیده شده نزد الأصیلى و نسخه اصلی إبن عساکر و و همچنین با نسخه نقل شده از أبی الوقت، در حضور امام نحوی، إبن مالک صاحب کتاب الفیه (م ۶۷۲ هــ) تطبیق کرده کرده است.
بدین ترتیب اگر بخواهیم تعداد نسخه های دست نویس صحیح بخاری که در کتابخانه های کتب خطی سراسر جهان توزیع یافته است و نزدیکی آنها با عصر تألیف این کتاب و کثرت راویان آن و اعتبار آنها و نیز تطبیق کتاب هایشان با کتاب های بزرگ و معتبر را برشمریم، سخن به درازا خواهد کشید. کافیست به یکی از کتابخانه هایی که نسخ خطی را نگه داری می کنند سری بزنید و در مورد صحیح بخاری سوال کنید تا به صدها نسخه خطی از آن با سلسله أسناد صحیح منسوب به امام بخاری دسترسی یابید. فهرست جامع نسخ خطیِ عربیِ اسلامیِ، به ۲۳۲۷ محل در کتابخانه های مختلف جهان ارجاع داده است که نسخه های دست نویس صحیح بخاری در آنها یافت می شود.[۶]
صحیح امام مسلم نیشابوری رحمه الله نیز از نظر شهرت و دامنه ی نشر آن، از صحیح بخاری کمتر نیست. همان طور که “کارل بروکلمان”، خاور شناس آلمانی می گوید: ” صحیح مسلم از لحاظ کثرت نسخه های خطی و موجود بودن در اکثر کتابخانه ها، تقریبا با صحیح بخاری برابری می کند.” [۷]
در اثبات صحت نسبت صحیح مسلم به امام مسلم رحمه الله مدارک بی شماری وجود دارد تا جایی که جمعی از علما در حدود هشت اثر را به سلسله اسناد کتاب صحیح مسلم اختصاص داده اند که از آخرین آنها کتاب “الکتانی” (م ۱۳۲۷ هــ) به نام “جزء أسانید صحیح مسلم” می باشد.
شیخ ” مشهور حسن سلمان” می گوید: “این کتاب را عده ای از مسلم فرا گرفته اند که از معروف ترین آنان إبراهیم بن محمد بن سفیان است که کتاب صحیح را جز در سه جا، از امام مسلم شنیده و آن را با نسخه ی دست نویس مسلم تطبیق داده است. او این نسخه را که برایش بسیار ارزشمند بود با خود به ری برد وآن را در اختیار أبو زرعه الرازی قرار داد و إبن واره آن را مطالعه و بررسی کرد. و گروهی این کتاب را با گوش دادن به منقولات سفیان فراگرفته و اجازه نقل و روایت احادیث را یافتند.
از میان آنها می توان الجلودی را نام برد که کتابش میان طلبه دست به دست می شد و برخی از آنها از آن نسخه برداری می کردند.
تعداد کثیری از این نسخه ها از نهایت صحت برخوردار بودند و بسیار روایت شده و مورد تطبیق قرار می گرفتند. به همین دلیل علما در مباحثات و مناقشات خود بدانها استناد کرده و در مسائل و مشکلات به آنها مراجعه می کردند.
در کتابخانه های مختلف جهان، نسخه های خطی بسیاری از این صحیح یافت می شود و تقریبا هیچ کتابخانه یا مرکز نشری نیست که این کتاب در آن وجود نداشته باشد. البته این نسخه ها از لحاظ تاریخ نگارش و ارزش و کیفیت با هم متفاوتند.
در کتابخانه قرویین در شهر فاس مراکش، نسخه بسیار نفیسی از این کتاب وجود دارد که دست نوشته ی إبن خیر الإشبیلی می باشد. او بارها آن را در معرض تطبیق و بحث و مذاکره گذاشته و برای دگران قرائت کرده است به طوری که این اثر بزرگترین نسخه ی اصلی موجود از صحیح مسلم در آفریقا به حساب می آید. بر آن با خط إبن خیر نوشته شده که او این کتاب را بر طبق أصول سه گانه، با نسخه ی أبی علی الجیانی مورد مقایسه و تطبیق قرار داده است.[۸]
اما در مورد این ادعا که بعضی از مفسران بخاری، برخی از أحادیث را که در صحیح بخاری نیست شرح کرده اند، باید بگوییم که حتی یک نمونه از چنین موردی در این کتاب ندیده ایم. تفاوت در روایات صحیح بخاری تنها در مواردی جزئی در سندها، یا در برخی از واژه ها و یا در باب ها و شروح آنها دیده میشود اما اینکه احادیث مشخصی در موضوع و بابی معین در برخی روایات آمده باشد و در روایات دیگر وارد نشده باشد در صحیح بخاری دیده نمی شود. و بر فرض اگر هم وجود داشته باشد، چیز عجیبی نیست. زمانی که پیامبر اسلام صلی الله علیه و سلم خود در قید حیات بود، راویان نزد او می آمدند. ده ها نمونه وجود دارد که برخی از صحابه حدیثی را با لفظی معین روایت می کردند و برخی دیگر با لفظی دیگر و برخی دیگر نیز حدیثی را روایت میکردند که دیگران آن را بخاطر نداشتند. اما این نه در اصل سنت و نه در اعتبار اصحابی که از نبی اکرم صلی الله علیه و سلم حدیث روایت کرده اند ایرادی وارد نمی کند. پس به طریق اولی، اینکه میان راویان مجموعه ی احادیث صحیح اختلافی وجود داشته باشد، نه در اصل صحت کتاب مشکلی ایجاد می کند و نه از ارزش احادیث و روایات آن می کاهد. بدون شک نبود آگاهی و تخصص در برخورد با میراث باقی مانده از گذشته، و عدم آگاهی نسبت به طبیعت علم تاریخ و دست نوشته های خطی، دلیل اصلی طرح این شبهات و تسلط جهل و کور دلی بر فرد می باشد. وگرنه هرکس که اندک تجربه و شناختی در این مجال داشته باشد، به یقین می داند که تفاوت روایات و نسخه های خطی کتب قدیمی، امری طبیعی است. چرا که در قدیم افراد بر دست نویسی تکیه داشتند، وسایل ارتباطی قوی وجود نداشت، نسخه نویسان در برخی قسمت ها به اصل کتاب مقید نبودند و همینطور نسبت به تغییرات و اصلاحاتی که خود مؤلف بر کتابش اعمال می کرد آگاهی نداشتند. در نتیجه میان نسخه های کتابی تفاوت پدید می آمد. همچنان که در “سنن ترمذی”، “سن أبو داوود”، “موطأ إمام مالک”، “مسند امام محمد بن حنبل” و حتی قبل از آنها در شعر جاهلی، کتابهای افلاطون و ارسطو و دیگر فلاسفه یونان و نیز در تورات و انجیل تفاوت هایی وجود دارد.
امید است عزیزان خواننده در پرتو این توضیحات کوتاه، نسبت به حقیقت شبهاتی که همواره مطرح می شود، هوشیاری لازم را پیدا کنند. اگر انسان عقل خود را به کار گیرد و اندگی آگاهی داشته باشد، سزاست که تمام این شبهات از او دفع گردند.[۹]
و الله أعلم.
———————-