نمونهای از شیوه رفتار اسلامی با فرزندان
از امتیازات شریعت اسلام این است که تنها در این دین تحقق عدل با رعایت حقوق مردم، کودکان و نسلهای بعد و آیندگان امّت لحاظ شده است و به همین دلیل اسلام از انسانها میخواهد تا کودکانشان را خوب تربیت کنند و تمام راههایی را که این هدف را تحقق میبخشند به ما نشان داده است.
در شرع مقدس اسلام اصل بر این است که کودکان با محبت و دوستی تربیت شوند و با آنها شیوهی وعظ و نرمی درپیش گرفته شود و اگر این شیوه کارگر نیفتاد، آنوقت است که به کارگیری مجازات و توبیخ و تنبیه بدنی ( که به کودک زیان نرساند)، جایز میباشد.
پیامبر صلی الله علیه وسلم میفرمایند:
“مروا أولادکم بالصلاه وهم أبناء سبع سنین، واضربوهم علیها لعشر، وفرقوا بینهم فی المضاجع”.
( فرزندانتان را در سن هفت سالگی به نماز امر کنید، در ده سالگی اگر نماز نخواندند آنان را بزنید و محل خواب آنها را از هم جدا کنید.) (رواه أحمد والحاکم عن ابن عمرو وصححه الألبانی ).
جواز تنبیه بدنی کودک منحصر به نماز نیست، بلکه این کار درتمام اوامر و آداب دینی و اخلاقی مانند روزه و راستگویی، و اطاعت پدر و مادر و غیر اینها مشروعیت دارد، دلیل آنچه گفتیم چیزی است که در پایان وصیت پیامبر صلی الله علیه وسلّم به صحابی جلیل القدر معاذ بن جبل رضی الله عنه آمده است: «…. وأنفق على عیالک من طولک، ولا ترفع عنهم عصاک أدباً، وأخفهم فی الله»: “و بر اهل و عیال خود (مطابق توان) خرج کن و برای تنبیه و ادب فرزندان عصا (چوبدستی ) را از آنها دور مکن و آنها را از الله بترسان” (رواه أحمد وقواه الألبانی فی “الصحیحه) این چیزی است که پیشینیان نیکوکار امّت از دین فهمیدند و در زندگی خود بدان عمل نمودند، عمر بن الخطاب رضی الله عنه یکی از فرزندانش با کنیه (ابو عیسی ) را به خاطر حفظ و پاک سازی باور توحیدی و تنزیه الله (سبحانه وتعالی) از داشتن پدر و فرزند، تنبیه فرموده. (رواه احمد وقواه الالبانی فی صحیحه)
امّا این نکته را فراموش نکنیم که نباید به سراغ زدن و تنبیه بدنی رفت مگر در حالتی که نصیحت و وجود الگوی درست و تذکر و یادآوری مستمر فایدهای نبخشیده باشد، البته در چنین شرایطی نیز تنبیه (بدنی) از روی ضرورت و انتخاب زیان کوچکتر (اخف الضررین) صورت میگیرد چون اصل بر تعامل با کودک از راه دوستی، محبت و شفقت و رحمت است.
دکتر خالد القریشی – عضو هیئت تدریس دانشگاه اسلامی امام محمد بن سعود – همچنین اضافه کرد که شفقت و رحمت بر کودکان و تعامل نیکو با آنان جزو سنتها و آداب پیامبر صلّی الله علیه وسلم است، و در این باره دلیلی واضحتر از حدیثی که ابوهریره (رضی الله عنه) روایت کرده وجود ندارد که: اقرع بن حابص(رضی الله عنه) پیامبر (صلی الله عیه وسلّم) را دیدند که حسن(رضی الله عنه ) را می بوسند خطاب به پیامبر، گفتند: “من ده فرزند دارم که تا به حال هیچکدام را نبوسیدهام) پیامبر صلی الله علیه وسلم در جوابش فرمود: “هر کس رحم و شفقت نکند مورد شفقت قرار نخواهد گرفت”، عایشه (رضی الله عنه) نیز میفرماید: “دستهای از اعراب بادیه نشین خدمت حضرت صلی الله علیه وسلم رسیدند و پرسیدند: آیا فرزندانتان را میبوسید؟ فرمودند: آری. آنها گفتند: ولی ما نمیبوسیم. پیامبرصلی الله علیه وسلم فرمودند: “اگر خداوند رحمت را از دلهایتان برداشته باشد از دست من چه کاری بر میآید؟)”(رواه مسلم)
شیوه ی اسلام در رفتار با کودکان این است، امّا در بعضی موارد لازم است که والدین در برخورد با کودک شدت و سختی را هم به کار گیرند چون در نصوص شرعی از پیامبر صلی الله علیه وسلم چنین دستوری روایت شده به عنوان مثال میتوان از امر پیامبر (صلی الله علیه وسلم) مبنی بر زدن کودکان بر ترک نماز در ده سالگی و غیره اشاره کرد.
پس از مراجعه و دقت در نصوص شرعی، میتوانیم قوانین و قواعدی برای استفاده از شدت عمل در تعامل با کودکان بنا نهیم که به قرار زیرند:
قاعده اول: باید تنبیه بدنی آخرین را ه حل باشد یعنی بعد از روشهای تربیتی دیگر مانند تذکر نرم و نصیحت.
قاعده دوم: باید زدن را از سنُ ده سالگی (و نه از سنّ پایینتر) شروع کرد.
قاعده سوم: مجازات باید متناسب با نوع جرم کودک باشد نه بیشتر.
قاعده چهارم: تنبیه به آزار و اذیت بچه نینجامد.
قاعده پنجم: جای مناسبی را باید برای تنبیه کودک در نظر گرفت، به گونهای که جلوی مردم و نزدیکان و غیر آنها نباشد.
قاعده ششم: والدین نباید فرزندان را در حالت عصبانیت تنبیه نمایند تا برکاری که انجام میدهند کنترل داشته باشند، و این را نیز متوجه باشند که زدن فقط هنگام نیاز و برای تأدیب و تهذیب فرزند است ، نه برای شکنجه و گرفتن انتقام از او.