اگر به تاریخ نگاه بکنیم در همه زمان ها مردمان عراق و بخصوص شیعیان امام علی و حسین مورد اعتماد اسلام نبوده اند.
همانگونه که امام علی در نهج البلاغه در موردشان میفرماید: « خطبه ۲۵-رنجش از یاران سست (علل شکست کوفیان و پیروزی شامیان)
اکنون جز شهر کوفه در دست من باقی نمانده است، که آن را بگشایم یا ببندم ای کوفه اگر فقط تو مرا باشی، آن هم برابر این همه مصیبتها و طوفانها!! چهره ات زشت باد…سپس ادامه داد: به من خبر رسیده که بسر بن ارطاه بر یمن تسلط یافت، سوگند به خدا می دانستم که مردم شام به زودی بر شما غلبه خواهند کرد. زیرا آنها در یاری کردن باطل خود، وحدت دارند، و شما در دفاع از حق متفرقید، شما امام خود را در حق نافرمانی کرده و آنها امام خود را در باطل فرمانبردارند. آنها نسبت به رهبر خود امانتدار و شما خیانتکارید، آنها در شهرهای خود به اصلاح و آبادانی مشغولند و شما به فساد و خرابی (آنقدر فرومایه اید) اگر من کاسه چوبی آب را به یکی از شماها امانت دهم می ترسم که بند آن را بدزدید نفرین به امت خیانتکار خدایا، من این مردم را با پند و تذکرهای مداوم خسته کردم و آنها نیز مرا خسته نمودند، آنها از من به ستوه آمده، و من از آنان به ستوه آمده، دل شکسته ام، به جای آنان افرادی بهتر به من مرحمت فرما، و به جای من بدتر از من بر آنها مسلط کن. خدایا، دلهای آنان را، آنچنان که نمک در آب حل می شود، آب کن. به خدا سوگند، دوست داشتم، به جای شما کوفیان، هزار سوار از بنی فراس بن غنم می داشتم که: (اگر آنان را می خواندی، سوارانی از ایشان نزد تو می آمدند مبارز و تازنده چون ابر تابستانی)».
(نهج البلاغه ،خطبه ی ۲۵)
در جایی دیگر در موردشان میفرماید:
« خطبه ۰۲۹-در نکوهش اهل کوفه ،،
ای مردم کوفه! بدنهای شما در کنار هم، اما افکار و خواسته های شما پراکنده است، سخنان ادعایی شما، سنگهای سخت را می شکند، ولی رفتار سست شما دشمنان را امیدوار می سازد، در خانه هایتان که نشستید، ادعاها و شعارهای تند سر می دهید، اما در روز نبرد، می گویید ای جنگ، از ما دور شو، و فرار می کنید. آن کس که از شما یاری خواهد، ذلیل و خوار است، و قلب رهاکننده شما آسایش ندارد، بهانه های نابخردانه می آورید، چون بدهکاران خواهان مهلت، از من مهلت می طلبید و برای مبارزه سستی می کنید، … و با کدام امام پس از من به مبارزه خواهید رفت؟ به خدا سوگند فریب خورده آن کس که به گفتار شما مغرور شود، کسی که به امید شما به سوی پیروزی رود، با کندترین پیکان به میدان آمده است، و کسی که بخواهد دشمن شما را با شما هدف قرار دهد، با تیری شکسته،تیراندازی کرده است به خدا سوگند! صبح کردم در حالی که گفتار شما را باور ندارم، و به یاری شما امیدوار نیستم، و
دشمنان را به وسیله شما تهدید نمی کنم. راستی شما را چه می شود؟ دارویتان چیست؟ و روش درمانتان کدام است؟ مردم شام نیز همانند شمایند؟ آیا سزاوارست شعار دهید و عمل نکنید؟ و فراموشکاری بدون پرهیزگاری داشته، به غیر خدا امیدوار باشید؟
(نهج البلاغه،خطبه ی ۲۹)
آری. امام علی در میان همچین کسانی خلافت میکرده و به یقین در میان هرکس خلافت کند از شیعیانش هستند همانطور که امام علی به این حقیقت اشاره میکند که که کوفیان همان شیعیان بودند،آنجا که در خطبه ی مذکور میفرماید:« با کدام امام پس از من به مبارزه خواهید رفت؟» گویا امام علی امامشان است و خود ایشان در مورد امام بعدی در موردشان سخن میگوید که همان حسنین هستند!پس ثابت میشود که کوفیانی که در زمان حضرت حسین موجب شهادتش شدند خود شیعیان بودند.
امام در جایی دیگر در مورد شیعیان کوفه که موجب قتل حسین شدند میفرماید:
« خطبه ۰۶۹-سرزنش یاران ،،
چه مقدار با شما کوفیان مدارا کنم؟ چونان مدارا کردن با شتران نو باری که از سنگینی بار، پشتشان زخم شده است، و مانند وصله زدن جامعه فرسوده ای که هرگاه از جانبی آن را بدوزند، از سوی دیگر پاره می گردد؟ هرگاه دسته ای از مهاجمان شام به شما یورش آورند، هر کدام از شما به خانه رفته، درب خانه را می بندید، و چون سوسمار در سوراخ خود می خزید، و چون کفتار در لانه می آرمید. سوگند به خدا! ذلیل است آن کس که شما یاری دهندگان او باشید، کسی که با شما تیراندازی کند گویا تیری بدون پیکان رها ساخته است. به خدا سوگند! شما در خانه ها فراوان، و زیر پرچمهای میدان نبرد اندکید، و من می دانم که چگونه باید شما را اصلاح کرد و کجیهای شما را راست کرد، اما اصلاح شما را با فاسد کردن روح خویش جایز نمی دانم، خدا بر پیشانی شما داغ ذلت بگذارد، و بهره شما را اندک شمارد، شما آنگونه که باطل را می شناسید از حق آگاهی ندارید، و در نابودی باطل تلاش نمی کنید آنسان که در نابودی حق کوشش دارید».
(نهج البلاغه،خطبه ی ۶۹)