شیعه و اذان (۲)

یعنی حجت خدا به آمدن محمد تمام شد. و نیز در نهج البلاغه حضرت امیر فرمود: «ختم به الوحی» یعنی وحی به حضرت محمد ختم شد. و نیز آن حضرت درباره قرآن و حجت کافی بودن قرآن فرموده: «أرسله بحجه کافیه». معلوم می شود اینان اعمالی دارند ضد قرآن و هم ضد امام علی ابن ابی طالب. و عالم نمایان ایشان یا نمی دانند و یا برای حفظ دکانهای خود بدعت ها را می بینند ولی به روی خود نمی آورند… »[۱]. برقعی همچنین می گوید: «… اشکال اول: شما آمدید حجت تراش شده اید و در اسلام هر کس را که خواسته اید حجت قرار داده اید. هر امامی از ائمه خود را حجت دینی و هر عالم نمایی را حجت الاسلام می خوانید. با اینکه حجت دینی را فقط خدای تعالی باید حجت بداند و حجیت او را تصویب کند. خدا در سوره نساء آیه ۱۶۵ فرموده که پس از انبیاء و مرسلین کسی دیگر حجت نیست و فرموده: ﴿رُسُلاً مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ لِئَلَّا یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّهٌ بَعْدَ الرُّسُلِ﴾. و شما به دروغ خود را پیرو علی می دانید و زیر نام علی هر چه خواسته اید اسلام را خراب کرده اید.

علی(رضی الله عنه) در نهج البلاغه در خطبه ۹۰ فرموده: «تمت بنبینا محمد (صلى الله علیه وسلم) حجته» یعنی حجت خدا به پیغمبر ما محمد (صلى الله علیه وسلم) تمام گردید. پس چرا شما در اذان و رادیوی خود بر ضد قرآن فریاد می زنید و می گویید: «أشهد أن علیاً حجه الله» و در زیارت نامه های جعلی خود که برای پیشوایان خود جعل کرده اید به هر یک از آنان خطاب کرده و می گویید: «السلام علیکم یا حجه الله» و برای امام معدوم الوجود موهوم لقب حجت بن الحسن تراشیده اید. آیا از خدا نمى ترسید که در مقابل کتاب او فریاد می زنید و بر ضد آیات آن اعلام می نمایید»[۲]

[۱] – رهنمود سنت در رد اهل بدعت نوشته ابوالفضل برقعی. پاورقی ص ۳۰۷٫
[۲] – رهنمود سنت در رد اهل بدعت نوشته ابوالفضل برقعی. پاورقی ص ۳۱۶٫

مقاله پیشنهادی

زهد رسول الله صلی الله علیه وسلم

عَنْ أبِی هُرَیْرَهَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم: «اللَّهُمَّ ارْزُقْ آلَ مُحَمَّدٍ …