بسم الله والحمد لله والصلاه والسلام على رسول الله وعلى آله وصحبه و سلم.
یکی از مسائلی که نزد بزرگان شیعه اهمیت فوق العاده ای داشته و همواره سعی بر جامه عمل پوشاندن به آن دارند، مخالفت ورزیدن هر چه بیشتر با معتقدات و عبادات اهل سنت و جماعت می باشد. آنها برای تحقق بخشیدن به این هدف، به عبارات اذان نیز رحم نکرده و آنرا تحت تحریف و تبدیل خود قرار داده اند. آنها در اثنای اذان پس از شهادت دادن به رسالت رسول الله (صلى الله علیه وسلم)، به ولی و حجت بودن علی ابن ابی طالب رضی الله عنه شهادت می دهند. و همچنین عبارت «حی علی خیر العمل» را نیز به اذان اضافه کرده و در پایان به جای یکبار «لا اله الا الله» گفتن، این عبارت را دوبار تکرار می کنند.
قبل از هر سخنی بایستی گفته شود اهل سنت و جماعت نیز علی ابن ابی طالب رضی الله عنه را یکی از پرهیزگارترین و با تقوی ترین اولیاء خداوند می دانند. اما این اعتقاد هرگز نمی تواند دلیل و انگیزه ای برای افزدون عبارات اذان باشد. چون اذان مانند سایر عبادات توقیفی می باشد. یعنی اینکه کم و کیف آنها تنها از جانب خداوند متعال تعیین و مشخص می گردد.
ما بایستی در اذان نیز مانند سایر عبادتها خود را مقید به فرمایشات و ارشادات خداوند متعال و پیامبر اسلام (صلى الله علیه وسلم) قرار دهیم. اگر روا می بود که هر فرقه و گروهی بنا بر تمایلات خویش و برای به کرسی نشاندن باورهای خود، عبادات اسلامی را دستخوش تبدیل و تحریف قرار دهد و اموری را به آنها اضافه و یا از آنها بکاهد، خدا می داند تا به امروز بر سر عبادات اسلامی چه آمده بود؟
بایستی توجه داشت افزودن این عبارات به اذان، در را به روی افزودن عبارات دیگری نیز باز می کند. به عنوان مثال می توان به رسالت سایر پیامبران علیهم السلام نیز در اثنای اذان شهادت داد.
و یا اینکه شهادت به ولی بودن حسن و حسین رضی الله عنهما را نیز به اذان اضافه کرد. و یا در پایان اذان سه بار و یا بیشتر عبارت «لا اله الا الله» را تکرار کرد. و یا…
اذان شیعه از قرن دهم هجری و در دوران سلطنت شاه اسماعیل صفوی بود که این تبدیل و تحریف را بطور رسمی در خود پذیرفت و این بدعتها را در خود جای داد. این بدان معنا است که امیر المومنین علی ابن ابی طالب و فرزندان برومند ایشان رضی الله عنهم اجمعین از این بدعت گذاری و نوآوری بری هستند. و به همین سبب سید مرتضی که یکی از بزرگترین علمای مذهب شیعه در قرن پنجم هجری بشمار می رود در این رابطه گفته است: «هر کس در اذان بگوید: أشهد أن علیاً ولی الله، فعل و عمل حرامی را مرتکب شده است». اما متاسفانه همانگونه که همگی ما مشاهده می کنیم تعصب کورکورانه و علاقه شدید به مخالفت ورزیدن با اهل سنت و جماعت سبب گشته ما نتوانیم در تمام دنیا حتی یک مسجد شیعه را بیابیم که در آن مانند زمان رسول الله (صلى الله علیه وسلم) و علی بن ابی طالب و فرزندان برومند ایشان اذان گفته شود.
در اینجا جالب است در رابطه با این مسأله به گوشه ای از سخنان دانشمند گرامی ابوالفضل برقعی که پس از دست یافتن به درجه اجتهاد در مذهب تشیع و ملقب شدن به آیت الله به اشتباهات موجود در این مذهب اعتراف کرده و به مذهب اهل سنت و جماعت گرویده است، اشاره ای داشته باشیم. ایشان می گویند: «… و چنانکه در وسائل الشیعه که از کتب معتبره شیعه است و همچنین کتاب مستدرک الوسائل در باب «کیفیه الأذان والإقامه» اذان رسول خدا (صلى الله علیه وسلم) و جبرئیل و امام صادق و باقر همه نقل شده در هیچکدام «علی ولی الله» ندارد. آن وقت در مجمعی از روحانیون شیعه همین را من تذکر دادم، به من جواب دادند که آقای میلانی که یک نفر مجتهد نمای ایشان است گفته شهادت به ولایت مکمل شهادتین است. من گفتم: این مکمل را رسول خدا و امام صادق و جبرئیل و علی و ائمه دیگر نمی دانستند و فقط میلانی که یک نفر عالم نمای صوفی مسلک بی خبر از قرآن است درک کرده است؟!! باضافه اینان می گویند: «أشهد أن علیاً حجه الله» و این صریحاً ضد قرآن و کلام خداست که در سوره نساء آیه ۱۶۵ فرموده: ﴿رُسُلاً مُبَشِّرِینَ وَمُنْذِرِینَ لِئَلَّا یَکُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّهٌ بَعْدَ الرُّسُلِ﴾. یعنی رسولان را فرستادیم برای بشارت و انذار تا پس از آنان، خلق را بر خدا حجتی نباشد. و خود علی (رضی الله عنه) در خطبه ۹۱ نهج البلاغه فرموده است: «تمت بنبینا محمد حجته»