سؤال کننده: مینا صالحی- سؤال شیعه:چرا رسول خدا صلی الله علیه وآله خالد بن ولید را با وجود آنکه عدهای از مسلمانان قبیله جذیمه را کشته بود کیفر نداد؟ اهل سنت، جنایات خالد را در قضیه کشتن مالک بن نویره در زمان ابوبکر، و قصاص نشدن وی را با این مسأله قیاس و توجیه می کنند .
پاسخ شیعه:
اولاً: بخشیدن خون مقتول و یا قصاص قاتل، در اختیار ولی مقتول است و هیچ کس؛ حتی پیامبر خدا صلی الله علیه وآله، ابوبکر و یا هر حاکم دیگری، حق بخشیدن خون را ندارند و اگر صاحب خون بخواهد قاتل را قصاص نماید، حاکم اسلامی وظیفه دارد که قاتل را قصاص و حکم اسلامی را اجرا نماید ؛ اما اگر صاحب خون قصد کشتن نداشته باشد و بخواهد با گرفتن دیه، از کشتن قاتل بگذرد، حاکم اسلامی طبق نظر ولی دم عمل خواهد کرد.
در قضیه بنی جذیمه، رسول خدا صلی الله علیه وآله، بعد از اطلاع و آگاهی از آن، امیر مؤمنان علیه السلام را اعزام کرد و تمام خسارات آنان ؛ حتی قیمت کاسه سگان آنها را نیز پرداخت نمود.
ثانیاً: علاوه بر پرداخت نمودن خسارتها و جلب رضایت افراد قبیله، بازهم رسول خدا اعلان بیزاری و برائت از این عمل اعمال ظالمانه خالد بن ولید می کند و مطابق با فرمان الهی: « فَإِنْ عَصَوْکَ فَقُلْ إِنىِّ بَرِىءٌ مِّمَّا تَعْمَلُون؛ اگر تو را نافرمانى کنند بگو: من از آنچه شما انجام مىدهید بیزارم ! » (شعراء ۲۱۶) دستها را به طرف آسمان بلند کرد ؛ به طوری که سفیدی زیر بغل آن حضرت معلوم بود عرض می کند:
اللهم إنی أَبْرَأُ إِلَیکَ مِمَّا صَنَعَ خَالِدٌ .
خدایا من از آن چه خالد انجام داده، بیزاری میجویم .صحیح البخاری
پاسخ اهل سنت:
داستان به این صورت بود که پس از فتح مکه، رسول الله صلی الله علیه وسلم گروهی را بفرماندهی حضرت خالد بسوی قبیله بنی جذیمه فرستادند تا آنها را به اسلام فرا بخوانند،
مردم قریش نام مسلمانان را صبایی ها گذاشته بودند، مثل امروز که مشرکین، مجاهدین را اشرار و موحدین را وهابی میگویند! و این نام صبایی به جای مسلمان،خوب جا افتاده بود و زبانزد همه بود.
و وقتی افراد قبیله بنی جذیمه لشکر خالد را دیدند و تاب جنگ را نیاوردند، گفتند صبایی شدیم! صبایی شدیم ! و حضرت خالد این را از آنها نپذیرفت و گفت چرا نمیگویند مسلمان شدیم؟
پس دستور کشتن آنها را داد، اما بسیاری از صحابه متوجه منظور قوم شدند و فهمیدند که منظور آنها از (صبایی شدیم) یعنی (مسلمان شدیم)، است و حاضر به کشتن اسیران خود نشدند و بین آنها اختلاف پدید آمد و به پیش رسول الله صلی الله علیه و سلم که آمدند و جریان را گفتند، حضرت محمد بشدت از کار خالد ابراز بیزاری و انزجار نمودند و دیه خون مقتولین مسلمان شده را دادند اما خالد را مجازات بدنی و یا مالی نکردند و حتی از فرماندهی لشکر نیز برطرف ننمودند و اینکه شیعه میگوید بعد از این واقعه ، مقامی به ایشان ندادند ؛ دروغ است و بعد از مدتی پیامبر صلی الله علیه سلم خالد را در راس لشکری به یمن فرستادند.
این بود تمامی داستان.
شیعه اگر میخواهد هدایت شود باید یک نکته مهم را دریابد: شیعه تا این نکته مهم را نداند، پس هیچ چیز را نمیداند!
و آن اینکه صحابه رضى الله عنهم، دانش آموزان کلاس درس زندگی بودند و استاد و معلم آنها، رسول الله صلی الله علیه و سلم بود.آری باید با این دید به آنها بنگریم.
دانش آموز اگر همه چیز را خودش بداند که به مدرسه نمیرود !
صحابه رضى الله عنهم اشتباه میکردند و رسول الله اشتباه آنها را تذکر میداد. اما شیعه چون دنبال عیب جویی است، این اشتباه ها را به حساب گناه و بد دیانتی صحابه مینویسد، اما این اصلا درست نیست!
شما در همین جواب شیعه ببینید، با آنکه خود شیعه قبول دارد،پیامبر در پاسخ به عمل خالد، دیه خون مقتولین را از بیت المال پرداخت و خالد را مجازات نکرد باز با حضرت خالد بد است ! چرا؟!
در فرض شیعه،خالد مرتکب قتل عمد شده، در این حالت حاکم باید از ولی دم بپرسد که میخواهد قاتل را قصاص کند یا دیه بگیرد و انتخاب با ولی دم است. آیا جایی در تاریخ هست که پیامبر چنین حق انتخابی به بنی جذیمه داده باشد و آنها خود دیه گرفتن را انتخاب کرده باشند؟
پس علمای شیعه دارند حرف باطلی را پیش میکشند
و حتی اگر وارثان، پول دیه را میخواستند، این پول را باید حضرت خالد؛ تا حد توانش و تا آخرین سکه پولش ؛ میپرداخت.
چرا دیه ای را که بر گردن خالد بود را پیامبر از بیت المال مسلمین پرداخت؟ آیا بیت المال مسلمین به نفع یک قاتل مصادره شد؟ پس این خود بهترین دلیل است که خالد بیگناه بود. و خطایش اجتهادی بود نه بیشتر.
گفتم که صحابه اشتباه میکردند، اما اشتباه گناه نیست، خاستگاه آنها،قبایل غیر متمدن بود، عادات جاهلی که یک روزه از بین نمیرود .
اسلام دین عرب ها نبود، اسلام آمد و عربها را صد درصد عوض کرد و از یک ملت بیرحم، ملتی متمدن و مهربان را ساخت. این فقط عربان نبودند که بیرحم بودند، تمام اقوام دنیا اگر دین الهی بدادشان نرسد، وحشی و بیرحم هستند . آیا وقایع بوسنی در قلب اروپا در زمان ما را از یاد بردیم صرب های وحشی به جوانان مسلمان دستور میدادند با مادران خود زنا کنند، و اگر فرمان را اجرا نمیکردند کشته میشدند !!!
در همین جنگ با بنی جذیمه، یکی از این اسیران داستان دردناکی دارد، وقتی حضرت خالد دستور داد اسیران را بکشند، جوانی از اسراء به زندان بانان خود گفت قبل از کشتنم، مرا به جایگاه زنان اسیر ببرید چون معشوقه من در بین آنهاست،من اصلا به خاطر او اینجا هستم و به جنگ شما کاری ندارم. او را به جایگاه زنان بردند، او متوجه زنی دراز قد شد و بین آندو کلمات ادیبانه و محب آمیز رد و بدل شد.
و بعد مرد را جلوی زن کشتند و زن خود را بر روی جسدش انداخت، و جیغ زد و قالب تهی کرد
این داستان را که برای رسول الله صلی الله علیه وسلم گفتند خطاب به آن مجموعه از صحابه فرمود:
” أما کان فیکم رجل رحیم ؟! “
آیا بین شما انسان مهربانی وجود نداشت ؟!!
( السلسله الصحیحه)
این جمله برای تعلیم صحابه های جدید است و در عین حال این بدترین نوع توبیخ . برای آنهاست
اصحاب قدیمی در مثل خاندان حضرت عمر در مکه مسلمان شده و در کلاس بالاتری بودند، چون دین را بهتر از خالد (که فقط دوسال بود که مسلمان شده بود )میدانستند. لذا آنها اسیران خود را نکشتند.
و خالد برای آموختن کامل، هنوز به زمان نیاز داشت، همین خالد در فتح دمشق، بعد از ماه ها محاصره توانست به درون شهر نفوذ کند،
مردم شهر که شکست را قطعی دیدند فورا تسلیم مسلمانان در طرف دیگر شهر شدند و امان خواستند و دروازه را گشودند،
با آنکه خالد بهانه داشت امابخاطر امان نامه فرمانده دیگر، به مردم شهر تعرضی نکرد و جان و مال رومی ها در دمشق محفوظ ماند .
چرا؟ چون حالا و در این زمان، خالد هم از مدرسه اسلام فارغ التحصیل شده و دین را بخوبی فرا گرفته بود.
ما که شیعه نیستیم تا معتقد باشیم، قدیسین ما در شکم مادر های خود، عالم دهر بوده اند و هرچیز را میدانسته اند!!
حالا شاید این سوال مطرح شود که چرا رسول الله صلی الله علیه وسلم عالمترین را فرمانده نمیکرد، دانا به دین، لزوما عالمترین به فنون جنگی نیز نیست، و قابلیت ای نظامی خالد را هیچکس نداشت. او شاید آشنا به منطقه هم بود.
در یکی از حکومتهای که نام اسلام را یدک میکشید، آخوندی مدیر بیمارستان بود و دکترها برای مسخره کردن او روزی در لیست مایحتاج بیمارستان، علاوه بر اسم دواها به انگلیسی نوشتندکوکاکولا و او امضاء کرد که بخرید، و آبروی آن حکومت را برد.
این مثال برای این بود که از عالم خیال بیرون بیاییم و هر چیز را صد درصد نخواهیم که کار بدتر میشود.
اگر فرمانده مسلمانان در جنگ بنی جذیمه لیاقتی کمتر از خالد میداشت شاید که کفارمسلمانان را شکست میدادند. و مصیبت بزرگتر میشد.
شکر خداوند که شیعه خودش صاحب دولتی شده، در این سی سال شما چی کردید ؟ آیا کارهای شما بهتر از عملکرد صحابه رضی الله عنهم است؟ یک کشور سالم و دست نخورده و با همه امکانات را مردم بشما دادند، الان بعد از سی حال ما در کجا هستیم خودتان بگویید و صحابه رضی الله عنهم از صفر شروع کردند و به کجا رسیدند ؟ شما بگویید .
همین مسلمانانی هم که اشتباها به دست خالد کشته شدند، از برکت رسول الله و خود خالد و افرادی امثال خالد مسلمان شده بودند، این همه خوبی را در صحابه نمیبینید یک اشتباهی اجتهادی را بزرگ کرده و در بوق و کرنا میدمید ؟!
اگر این غرض ورزی نیست ؟! پس چیست؟
مقاله پیشنهادی
زهد رسول الله صلی الله علیه وسلم
عَنْ أبِی هُرَیْرَهَ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم: «اللَّهُمَّ ارْزُقْ آلَ مُحَمَّدٍ …