مقدمه
شاید برای برخی افراد این اتفاق افتاده باشد که در اصول دین، وجود خداوند، قرآن و… شک کرده و دچار تردید شده باشند. این پدیده بیشتر در بین جوانان اتفاق می افتد که با وسوسه های شیطانی در اصول دین دچار شک و تردید می شوند.
اگر چنین حالتی برای کسی به وجود آمد نباید نگران شود، زیرا این یک امری طبیعی است و حتی شک گاهی خیلی هم خوب است و مقدمهای بر یقین می شود چون انسان عاقل هر چیزی را سریع قبول نمی کند و هر ادعایی را بدون دلیل نمی پذیرد بلکه ابتدا کمی شک می کند و برای برطرف کردن شک خود به تحقیق و مطالعه می پردازد در نتیجه شک خود را تبدیل به یقین می کند.
اما غالبا افراد در مقابل هر نوع جریان و پیامی که خودشان هم میدانند ضد دین است، تسلیم و مطیع می شوند، اما در مورد حقایق روشن دینی شک می کنند! یا برخی خیال می کنند که شک کردن در دین نوعی روشن فکری است به همین جهت بیشتر به دنبال شبهات و گروه های باطل ضد دینی هستند.
شک و تردید در مساله ای زمانی خوب و کارساز است که شک تبدیل به یقین شود اما اگر شک و تردید به خوبی جهت دهی نشود این شک نه تنها مفید نیست بلکه به ضرر انسان تمام خواهد شد تا جایی که سبب می شود فرد از دین خارج شود.
باید بداینم که شک، تردید، وسوسه از خطرات و فریب های شیطانی است و در مقابل یقین، ثبات و اطمینان از الطاف رحمانی و الهی است.
شیطان برای به انحراف کشیدن بندگان خداوند، از وسایل و حیله های متفاوتی استفاده می کند و از آنجایی که شیطان اهل کید و مکر است، روش گمراه نمودن افراد را بر اساس آمادگی آنها تشخیص داده و از همان راه وارد می شود.
علاوه بر تحریکاتی که از طرف شیطان متوجه انسان است ذهن بشر نیز بیشتر اوقات آرام و قرار ندارد و در مورد بیشتر مسائل کنجکاو است اگرچه این رویکرد مثبت و مفید است اما اگر این حس کنجکاوی به خوبی جهت دهی نشود و با روش صحیح صورت نگرید، خطرناک است.
ذهن انسان به خاطر ویژگی خاصی که دارد با هر پدیده ای که رو به رو می شود سؤال و مسأله ای را طرح می کند و خودش سعی می کند که پاسخ این سوالات را پیدا کند و از طرفی چون ابزار و توانش محدود است در نتیجه دچار سرگردانی و حیرت می گردد.
نویسنده و گردآورنده: امید خزاعی