تعریف: مبهمات جمع «مبهم» که اسم مفعول از «ابهام» است. و در اصطلاح: یعنی کسی که اسم او در سند یا متن حدیث مبهم بماند، یا کسی باشد که رابطه ای بین او با راوی برقرار است.
مثال:
مبهم به چهار قسمت تقسیم میشود، که به ترتیب شدت ابهام بصورت زیر مثال میآوریم:
الف: مرد یا زن؛ مانند حدیث ابن عباس: «أن رجلا قال یا رسول الله، الحج کل عام؟..» مردی پرسید که ای رسول خدا آیا حج هر سال انجام شود؟ که این مرد «اقرع بن حابس» است.
ب: پسر و دختر؛ که برادر و خواهر و پسر برادر و پسر خواهر و دختر برادر و دختر خواهر نیز به این نوع ملحق میشوند. مانند حدیثام عطیه که میگوید: «مشغول غسل دادن دختر رسول الله ج بودیم که ایشان آمدند و فرمودند: او را سه بار یا پنج بار یا هفت بار غسل دهید و اگر صلاح دانستید، بیش از این غسل دهید..» که اسم دختر «زینب» رضی الله عنها است.
ج: عمو و عمه؛ که دایی و خاله، و پسر یا دختر عمو و عمه، و نیز پسر یا دختر دایی و خاله نیز به آنها ملحق میشوند. مانند حدیث رافع بن خَدِیج از عمویش دربارهی نهی رسول خدا ج از معاملهی مُخَابَرَه ( معامله ای که در آن زمین دار زمین خود را در اختیار کشاورز قرار میدهد و در مقابل مقدار معینی از محصول مانند یک سوم یا یک چهارم را دریافت میکند).. اسم عموی رافع در این حدیث «ظُهَیر بن رافع» است. و مانند حدیث عمهی جابر که پدرش به سبب کشته شدن وی در غزوهی احد گریه کرد.. و اسم عمهی جابر «فاطمه بنت عمرو» است.
د: شوهر و همسر؛ مانند حدیثی که در صحیحین دربارهی وفات شوهر سُبَیعَه آمده، که اسم شوهرش «سعد بن خَولَه» بود، و مانند حدیث همسر عبدالرحمن بن زبیر که زیر عصمت و سرپرستی رفاعه قُرَظی بود و او وی را طلاق داد.. اسم او (همسر عبدالرحمن) «تَمیمه بنت وهب» است.
فوائد شناخت مبهمات:
الف: اگر ابهام در سند باشد؛ شناخت راوی، برای حکم بر صحت یا ضعف حدیث مهم خواهد بود؛ چنانچه راوی ثقه باشد حکم به صحت حدیث و اگر ضعیف باشد حکم بر ضعف آن داده خواهد شد.
ب: اگر ابهام در متن حدیث باشد؛ فوائد زیادی خواهد داشت که از جمله میتوان پی به شناخت صاحب قصه برد، و یا سوال کنندهای که از او اسمی برده نمیشود، و اگر در حدیث شخصیت بزرگواری وجود داشت با شناخت وی فضیلتش بر ما شناخته خواهد شد و یا بلعکس..
چگونه مبهم شناخته میشود؟
بوسیلهی یکی از دو امر زیر:
الف: در بعضی از روایات دیگر اسم او ذکر شده است.
ب: بعضی از سیره نویسان اسم وی را در کتابهایشان مینویسند.