باید گفت: که واژهی (اهل بیت) به جهت عموم و همهگیری لغوی خود، شامل همهmی خویشاوندان پدری پیامبر صلی الله علیه و سلم میگردد. و آن افراد به هنگام نزول آیه اضافه بر همسران پیامبر عبارت بودند از: قاسم، عبدالله، ابراهیم، زینب، رقیه، ام کلثوم و فاطمه. آیا اینها عضو خانوادهی پیامبر نیستند؟! آیا کسی میتواند که جسارت کند و یکی از اینها را از آن خانهی پاک و پاکیزه بیرون کند؟! آیا میتوان گفت که خداوند متعال نمیخواهد آنها را پاک گرداند و نجاست و پلیدیها را از آنان دور نماید؟! و آیا همهی آنان معصوم هستند!
سپس از جملهی خویشاوندان پدری پیامبر صلی الله علیه و سلم، عموهایش (حمزه سالار شهیدان و عباس بن عبدالمطلب) هستند. و عموزادههایش (جعفر، علی و عقیل) میباشند. و همچنین پسران عباس از جمله: پسرش عبدالله بن عباس میباشند. همهی آنها شامل لفظ (اهل بیت) میشوند. و شیعهی امامیه نیز کلمهی (ذی القربی) در آیهی خمس را همانگونه تفسیر کرده است. امامیه گفتهاند: ذی القربی عبارتند از تمام فرزندان عبدالمطلب اعم از پسر و دختر([۱]). آیا آنها معصوم هستند!
سپس فرزندان علی بسیارند؛ از جمله ی آنها (محمد بن حنفیه، عباس، عمر، زینب و ام کلثوم) هستند. پس چرا تنها به دو نفر از آنها که حسن و حسین هستند، اکتفاء میکنید، حال آنکه آیه عمومی و کلی است؟ و حدیث کساء همانگونه که برای ما روشن شده است، برای تخصیص نمیگنجد. همانا خداوند متعال قادر و توانا است – اگر قصد حسن و حسین داشت- میتوانست واژهای را به کار برد که صراحتا فقط بر آن دو نفر دلالت کند.
مسأله ی دیگر آنکه: حسن به اتفاق همه ی مذاهب از حسین فاضلتر و بزرگتر میباشد؛ بلکه او بزرگترین فرزند حضرت علی رضی الله عنه است. بنابر این، آیه شامل حال او هم میشود و ایشان دارای اولاد و نوه و ذریه میباشد، پس چرا (عصمت) نصیب هیچ یک از آنها نشده است؟ چه دلیلی باعث شد که (عصمت) به ذریهی حسین منتقل شود و به نسل حسن نرسد و قطع گردد! و چه چیزی اولاد حسین را طبق دلالت آن آیه به گفتهی شیعه (معصوم) قرار داده و أولاد حسن را به همانگونه طبق دلالت همان آیهی تطهیر(معصوم) به حساب نیاورده است، در حالی که همگی آنها بدون فرق و امتیازبندی داخل در حکم آن آیه هستند؟! بلکه لازم است که اولاد حسن استحقاق و و شایستگی بیشتری نسبت به آنها داشته باشند، به دلیل افضلیت و بزرگتر بودن حسن! و سپس باید گفت: که حسین اولاد و نوهی زیادی داشته، چرا (عصمت) بر یکی از آنها محدود و منحصر شده، که نه تک فرزند است، و نه از آنها بزرگتر است. و آنها اعم از آقا و خانم، جمع بسیار فراوانی هستند. سپس آن ذریت و نسل به صورت زنجیرهای یکی پس از دیگری ادامه یافته و سپس یکدفعه قطع و قیچی شده، اینهم در حالی که همهی آنها به (اهل بیت) نسبت داده میشوند؟! چه خبر است؟! آن قوم با چه زبانی سخن میگویند؟! و با چه صنف و قشری از مردم هستند؟!
آن گزینشی که نه از نظر لغت و نه از نظر عرف و نه از نظر شرع و بلکه نه از نظر قانون هیچ مجوز و توجیهی ندارد! جز خود خواهی بدون مدرک و دلیل هیچ چیز دیگری نیست. و باید گفت که تعامل دل بخواهی و خودسری بدون قاعده و قانون با آیات است!
[۱]– مثلا أصول الکافی تآلیف (کلینی) ۱/۵۴۰ را نگاه کن.