شفاعت(۸)

خداوند می‎فرماید: ﴿أَلَا لِلَّهِ ٱلدِّینُ ٱلۡخَالِصُۚ وَٱلَّذِینَ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِهِۦٓ أَوۡلِیَآءَ مَا نَعۡبُدُهُمۡ إِلَّا لِیُقَرِّبُونَآ إِلَى ٱللَّهِ زُلۡفَىٰٓ إِنَّ ٱللَّهَ یَحۡکُمُ بَیۡنَهُمۡ فِی مَا هُمۡ فِیهِ یَخۡتَلِفُونَۗ إِنَّ ٱللَّهَ لَا یَهۡدِی مَنۡ هُوَ کَٰذِبٞ کَفَّارٞ٣﴾ [الزمر: ۳].  «هان! دین و عبادت خالص (و تهی از شرک) از آنِ الله است. و آنان که دوستانی جز او برگزیده‌اند، (می‌گویند:) ما آنان را عبادت و پرستش نمی‌کنیم مگر برای آنکه (واسطه‌‌ی ما باشند و) ما را به الله نزدیک کنند. بی‌گمان الله در میان آنان پیرامون مواردی که با هم اختلاف دارند، داوری خواهد کرد. بی‌شک الله، کسی را که دروغگو و ناسپاس باشد، هدایت نمی‌بخشد». خداوند آنها را تکذیب می‎نماید و آنان را به خاطر این کارشان کافر قرار داده است.

و می‎فرماید: ﴿فَلَوۡلَا نَصَرَهُمُ ٱلَّذِینَ ٱتَّخَذُواْ مِن دُونِ ٱللَّهِ قُرۡبَانًا ءَالِهَهَۢۖ بَلۡ ضَلُّواْ عَنۡهُمۡۚ وَذَٰلِکَ إِفۡکُهُمۡ وَمَا کَانُواْ یَفۡتَرُونَ٢٨﴾ [الأحقاف: ۲۸]. «پس چرا کسانی که آنها را معبود و واسطه‌ی خویش برای تقرب و نزدیکی به الله گرفتند، به آنان یاری نرساندند؟ بلکه از نظرشان ناپدید شدند. و این(میانجی‌گری)، پندار دروغین آنان و سخن باطل و خودساخته‌‌ای است که سرِ هم می‌کنند».

پس مقصود مشرکین از پرستش کسانی که آنها را عبادت می‎کردند این بود که برایشان نزد خدا شفاعت کنند.

و گفته‌اش: ﴿مِن دُونِ ٱللَّهِ﴾  یعنی بدون اجازه و فرمان خدا و حال آن که هیچ کس نزد خداوند بدون اجازه‌ی او شفاعت نمی‎کند و همچنین کسی که برای او شفاعت می‎شود باید مورد پسند خدا باشد؛ ولی در اینجا، این دو شرط محقق نشده است، چون خداوند واسطه قرار دادن کسانی را که واسطه قرار داده می‎شوند و به فریاد خوانده می‌شوند را سبب اجازه و رضامندی خویش قرار نداده است، بلکه این را سبب ناخشنودی و خشم خویش دانسته است.

و گفته‌اش: ﴿قُلۡ أَوَلَوۡ کَانُواْ لَا یَمۡلِکُونَ شَیۡ‍ٔٗا وَلَا یَعۡقِلُونَ﴾ [الزمر: ۴۳]. «بگو: اگر چه واسطه‌هایتان، هیچ‌ کاری نتوانند انجام دهند و عقل و خردی هم نداشته‌  باشند (باز هم آنان را واسطه قرار می‌دهید؟)». [الزمر: ۴٣] یعنی آیا حتی اگر به این صورت باشند که شما مشاهده می‎کنید یعنی چیزهای جامدی که چیزی نمی‎دانند و همچنین مردگان، شفاعت می‎کنند در حالی که شفاعت را در اختیار ندارند؟ چنان‎که می‎فرماید: ﴿قُل لِّلَّهِ ٱلشَّفَٰعَهُ جَمِیعٗاۖ﴾ [الزمر: ۴۴]. «بگو: همه‌ی شفاعت و میانجی‌گری در اختیار الله است». یعنی شفاعت تمام در دست خداوند است و کسانی که آنها به فریاد می‎خوانند هیچ چیزی از شفاعت را در اختیار ندارند.

بیضاوی می‎گوید: «شاید این پاسخی باشد به شبهه‌ای که مطرح می‌کنند و می‎گویند واسطه‎ها افراد مقربی هستند و این بت‎ها تندیس و مجسمه آنها می‎باشد. و می‎گوید: شفاعت کاملاً در دست خداوند است و هیچ کسی بدون اجازه‌ی او شفاعت نمی‎کند و هیچ کس به طور مستقل از حق شفاعت کردن بر خوردار نیست[۱]».

و گفته‌اش: ﴿لَهُۥ مُلۡکُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۖ﴾ [الحدید: ۲].  «فرمانروایی آ‌سمانها و زمین از آنِ اوست». این را تأکید می‎کند که واسطه گرفتن جز از خدا باطل است، چون خداوند صاحب تمام هستی است و هیچ کسی نمی‎تواند در کار او بدون اجازه و رضامندی‎اش سخن بگوید: و شفاعت هم از زمره‎ی هستی است: پس وقتی صاحب و مالک شفاعت خداوند است، گرفتن واسطه‎ها و شفاعت کنندگانی غیر از او هر کسی باشد، باطل و نادرست است.

﴿ثُمَّ یُمِیتُکُمۡ ثُمَّ یُحۡیِیکُمۡ ثُمَّ إِلَیۡهِ تُرۡجَعُونَ﴾ [البقره: ۲۸]. «سپس به سوی او بازگردانیده می‏شوید». و خواهید دانست که واسطه‎هایی که مقرر می‎داشتید شفاعت نمی‎کنند و تلاشی که با پرستش آنها انجام می‎دادید نافرجام خواهد بود، بلکه این واسطه‎ها علیه شما خواهند شد و از عبادت شما اظهار بیزاری می‎نمایند، چنان‎که خداوند متعال می‎فرماید: ﴿کَلَّاۚ سَیَکۡفُرُونَ بِعِبَادَتِهِمۡ وَیَکُونُونَ عَلَیۡهِمۡ ضِدًّا٨٢﴾ [مریم: ۸۲]. «چنین نیست؛ بلکه عبادتشان را انکار خواهند کرد و دشمنشان خواهند شد». و خداوند متعال فرموده: ﴿وَیَوۡمَ نَحۡشُرُهُمۡ جَمِیعٗا ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذِینَ أَشۡرَکُواْ مَکَانَکُمۡ أَنتُمۡ وَشُرَکَآؤُکُمۡۚ فَزَیَّلۡنَا بَیۡنَهُمۡۖ وَقَالَ شُرَکَآؤُهُم مَّا کُنتُمۡ إِیَّانَا تَعۡبُدُونَ٢٨ فَکَفَىٰ بِٱللَّهِ شَهِیدَۢا بَیۡنَنَا وَبَیۡنَکُمۡ إِن کُنَّا عَنۡ عِبَادَتِکُمۡ لَغَٰفِلِینَ٢٩﴾ [یونس: ۲۸-۲۹]. «و روزی که همه‌ی آنان را حشر می‌کنیم و آن‌گاه به مشرکان می‌گوییم: «با معبودانتان، در جای خود بایستید». و بدین ترتیب آنها را از هم جدا مى‏سازیم‏ و معبودانشان می‌گویند: «شما، ما را پرستش نمی‌کردید. همین بس که الله، میان ما و شما گواه است که ما از پرستش شما بی‌خبر بودیم».

و می‎فرماید: ﴿ٱللَّهُ لَآ إِلَٰهَ إِلَّا هُوَ ٱلۡحَیُّ ٱلۡقَیُّومُۚ لَا تَأۡخُذُهُۥ سِنَهٞ وَلَا نَوۡمٞۚ لَّهُۥ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِی ٱلۡأَرۡضِۗ مَن ذَا ٱلَّذِی یَشۡفَعُ عِندَهُۥٓ إِلَّا بِإِذۡنِهِۦۚ یَعۡلَمُ مَا بَیۡنَ أَیۡدِیهِمۡ وَمَا خَلۡفَهُمۡۖ وَلَا یُحِیطُونَ بِشَیۡءٖ مِّنۡ عِلۡمِهِۦٓ إِلَّا بِمَا شَآءَۚ وَسِعَ کُرۡسِیُّهُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضَۖ وَلَا یَ‍ُٔودُهُۥ حِفۡظُهُمَاۚ وَهُوَ ٱلۡعَلِیُّ ٱلۡعَظِیمُ٢۵۵﴾ [البقره: ۲۵۵]. «الله؛ هیچ معبود برحقی جز او وجود ندارد؛ همیشه زنده­­ای است که اداره و تدبیر تمام هستی را در دست دارد و او را هرگز نه چُرت می­گیرد و نه خواب. هیچکس نمی­تواند نزدش شفاعت کند مگر به اِذنش؛ آنچه در آسمان­ها و زمین است، از آنِ اوست. گذشته، حال و آینده­ی آنان را می­داند و به هیچ چیزی از علم الهی احاطه نمی­یابند. کُرسی پروردگار، آسمان­ها و زمین را در برگرفته است و حفظ و نگهداریشان برای الله دشوار نیست و او بلندمرتبه و بزرگ است».

در این آیه مشرکینی که فرشته‎ها، پیامبران و بت‎هایی که تندیس صالحان بودند و غیره را بین خود و خداوند واسطه و شفاعت‌کننده قرار می‎دادند و گمان می‎بردند که این واسطه‎ها بدون اجازه‌ی خداوند شفاعت می‎نمایند، رد شده‎اند و خداوند باور آنها را رد کرده و بزرگی و عظمت خویش را بیان داشته است و این را متذکر شده که روز قیامت هیچ کسی نمی‎تواند سخن بگوید مگر کسی که به او اجازه سخن داده شود: ﴿یَوۡمَ یَقُومُ ٱلرُّوحُ وَٱلۡمَلَٰٓئِکَهُ صَفّٗاۖ لَّا یَتَکَلَّمُونَ إِلَّا مَنۡ أَذِنَ لَهُ ٱلرَّحۡمَٰنُ وَقَالَ صَوَابٗا٣٨﴾ [النبأ: ۳۸]. «روزی که جبرئیل و فرشتگان به صف می‌ایستند؛ و هیچ‌کس سخن نمی‌گوید مگر کسی که پروردگار رحمان(گسترده‌مهر) به او اجازه دهد و(در دنیا) سخن درست گفته و(به توحید، شهادت داده) باشد».

 و می‎فرماید: ﴿یَوۡمَ یَأۡتِ لَا تَکَلَّمُ نَفۡسٌ إِلَّا بِإِذۡنِهِۦۚ فَمِنۡهُمۡ شَقِیّٞ وَسَعِیدٞ١٠۵﴾ [هود: ۱۰۵].  «روزی که چون فرا رسد، هیچ‌کس جز به اجازه‌ی او سخن نمی‌گوید؛ پس برخی از ایشان، تیره‌بخت و برخی هم خوشبخت و رستگارند».

ابن جریر در تفسیر این آیه می‎گوید: «این آیه زمانی نازل شد که کافران گفتند: ما این بت‎ها را فقط بخاطر این می‎پرستیم که ما را به خدا نزدیک کنند. پس خداوند می‎فرماید: ﴿لَّهُۥ مَا فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِی ٱلۡأَرۡضِۗ﴾ [النساء: ۱۷۱][۲] «آنچه در آسمان­ها و زمین است، از آنِ اوست».

و در این آیه بیان شده که خداوند هر کسی را که بخواهد اجازه‌ی شفاعت می‌دهد که آنها [شامل] پیامبران، علما و غیره می‌شود و اجازه به امر و فرمان بر می‎گردد چنان‎که به پیامبر گفته می‎شود: شفاعت کن، شفاعت تو پذیرفته می‎شود. و همچنین مفسرین دیگری هم این را گفته‌اند.

 گفت: و فرموده‌ی خداوند: ﴿۞وَکَم مِّن مَّلَکٖ فِی ٱلسَّمَٰوَٰتِ لَا تُغۡنِی شَفَٰعَتُهُمۡ شَیۡ‍ًٔا إِلَّا مِنۢ بَعۡدِ أَن یَأۡذَنَ ٱللَّهُ لِمَن یَشَآءُ وَیَرۡضَىٰٓ٢۶﴾ [النجم: ۲۶]  «و چه بسیار فرشتگانی که در آسمان‌ها هستند و شفاعتشان هیچ سودی نمی‌بخشد مگر آنکه الله برای هر کس که بخواهد و بپسندد اجازه دهد».

ابو حیان می‎گوید: «کمْ» خبریه است و معنی آن تکثیر است و به سبب مبتدا بودن در موضع رفع قرار دارد و خبر آن «Ÿw ÓÍ_øóè?» است و غناء یعنی جلب فایده و دفع ضرر به سبب امری که در آن فایده است. کلمه‌ی «کم» مفرد است و معنای آن جمع است. پس وقتی شفاعت ملائکه‌ی مقرّب سودی نمی‎آورد و زیانی را دور نمی‎کند مگر بعد از اجازه و رضامندی خدا، پس چگونه بت‎ها برای عبادت کنندگان خود شفاعت می‎کنند؟[۳].

می‌گویم: این آیات ردّی است بر کسانی که ملائکه و بندگان صالح خدا را، با شفیع و واسطه قرار دادن و کارهای دیگر، پرستش می‎کنند، چون وقتی ملائکه و صالحان بدون اجازه‌ی خدا نمی‎توانند شفاعت کنند، پس به فریاد خواندن و عبادت آنها چه معنی دارد؟!

و همچنین خداوند به کسانی اجازه‌ی شفاعت شدن می‌دهد که خداوند گفتار و کردار آنها را می‎پسندد یعنی موحّدان و یکتاپرستان؛ نه افراد مشرک. چنان‎که خداوند متعال می‎فرماید:  ﴿یَوۡمَئِذٖ لَّا تَنفَعُ ٱلشَّفَٰعَهُ إِلَّا مَنۡ أَذِنَ لَهُ ٱلرَّحۡمَٰنُ وَرَضِیَ لَهُۥ قَوۡلٗا١٠٩﴾ [طه: ۱۰۹]. «‏در آن روز شفاعت، سودی نمی‌بخشد مگر شفاعت کسی که پروردگار رحمان به او اجازه دهد و گفتارش را بپسندد.». و خداوند جز توحید چیزی دیگر را نمی‎پسندد، چنان‎که می‎فرماید:  ﴿وَمَن یَبۡتَغِ غَیۡرَ ٱلۡإِسۡلَٰمِ دِینٗا فَلَن یُقۡبَلَ مِنۡهُ وَهُوَ فِی ٱلۡأٓخِرَهِ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِینَ٨۵﴾ [آل عمران: ۸۵]. «و هرکس دینی جز اسلام بجوید، هرگز از او پذیرفته نمی­­شود و در آخرت از زیان­­کاران خواهد بود».

و پیامبر صلی الله علیه و سلم می‎فرماید: «کسی روز قیامت مستحق شفاعت من خواهد بود که با قلبی خالص بگوید: لاإله إلاالله[۴]». پس پیامبر صلی الله علیه و سلم نفرموده است کسی مستحق شفاعت من است که مرا به فریاد بخواند، اگر مشرک بگوید: من می‎دانم که آنها جز با اجازه‌ی خدا شفاعت نمی‎کنند، اما آنها را می‎خوانم تا خداوند به آنان اجازه دهد که برایم شفاعت نمایند، در پاسخ گفته می‎شود خداوند شرک‌ورزیدن به خدا و به فریاد خواندن غیر الله را سبب اجازه دادنش به شفاعت و سبب رضامندی خویش قرار نداده بلکه این کار سبب خشم و نارضایتی خداوند است، از این رو در آیات زیادی از به فریاد خواندن غیر الله نهی فرموده، چنان‎که می‎فرماید:  ﴿وَلَا تَدۡعُ مِن دُونِ ٱللَّهِ مَا لَا یَنفَعُکَ وَلَا یَضُرُّکَۖ فَإِن فَعَلۡتَ فَإِنَّکَ إِذٗا مِّنَ ٱلظَّٰلِمِینَ١٠۶﴾ [یونس: ۱۰۶]. «و جز الله کسی یا چیزی را مخوان که نه سودی به تو می‌رساند و نه زیانی که اگر چنین کنی، به‌راستی از ستمکاران خواهی بود».

پس روشن شد که به فریاد خواندن صالحان از قبیل ملائکه، انبیاء و غیره شرک است همان‎طور که مشرکین آنها را به فریاد می‎خواندند تا برایشان نزد خدا شفاعت کنند و خداوند به خاطر این کار به آنها اعتراض نمود و اعلام داشت که این کار را نمی‎پسندد و به این فرمان نمی‎دهد. چنان‎که می‎فرماید: ﴿وَلَا یَأۡمُرَکُمۡ أَن تَتَّخِذُواْ ٱلۡمَلَٰٓئِکَهَ وَٱلنَّبِیِّ‍ۧنَ أَرۡبَابًاۗ أَیَأۡمُرُکُم بِٱلۡکُفۡرِ بَعۡدَ إِذۡ أَنتُم مُّسۡلِمُونَ٨٠﴾ [آل عمران: ۸۰]. «و(سزاوار هیچ پیامبری نیست که) به شما دستور دهد فرشتگان و پیامبران را در مقام ربوبیت قرار دهید. آیا(معقول است که) شما را پس از مسلمان شدن، به کفر فرمان دهد؟».

و می‎فرماید: ﴿إِذۡ تَبَرَّأَ ٱلَّذِینَ ٱتُّبِعُواْ مِنَ ٱلَّذِینَ ٱتَّبَعُواْ وَرَأَوُاْ ٱلۡعَذَابَ وَتَقَطَّعَتۡ بِهِمُ ٱلۡأَسۡبَابُ١۶۶﴾ [البقره: ۱۶۶]. «آنگاه که پیشوایان از پیروانشان، اظهار بیزاری کنند و(پیروان باطل) عذاب الله را ببینند و تمام وسایل نجات بریده شود(و دستشان، از همه­ جا کوتاه گردد)».

 

[۱]– بیضاوی۵/۷۰٫

[۲]– ابن جریر۳/۸٫

[۳]– البحر المحیط۸/۱۶۱ و اصل آن در کلام ابن عطیه در المحرر الوجیز ۵ /۲۰۲ است.

[۴]– روایت بخاری در صحیح ش۹۹٫

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …