انجام دهنده آن از دایره اسلام خارج نمیشود لیکن در عقایدش نقص وارد میشود و وسیلهای است که انسان را به شرک اکبر میرساند، این نوع شرک دو نوع است.
نوع اول: شرک ظاهری، این نوع شرک به وسیله لفظ و سخن واقع میشود.
شرک لفظی: مانند سوگند به غیر الله. رسول الله صلی الله علیه و سلم میفرماید: «مَنْ حَلَفَ بِغَیْرِ اللَّهِ فَقَدْ کَفَرَ وَأَشْرَکَ»[۱]. «هر کس به غیر الله سوگند بخورد، بیقین که کفر و شرک ورزیده است».
یا بگوید آنچه خدا و تو بخواهی. پیامبر صلی الله علیه و سلم خطاب به مردی که گفت: آنچه خدا و تو بخواهی، فرمود: «أجعلتنی لله نداً؟ قل ما شاء الله وحده»[۲]. «آیا مرا شریک خدا قرار دادهای؟ بگو: آنچه فقط خدا بخواهد». یا گفتهی: اگر خدا و فلانی نبود [آن کار نمیشد] که باید بگوید: اگرخدا بخواهد، سپس فلانی [کار درست میشود]، و اگر [کمک] خدا و سپس [همکاری] فلانی نبود [چنان میشد]، چون سپس برای ترتیب و تأخیر است اراده عبد را تابع اراده خداوند میکند، خداوند میفرماید:
﴿وَمَا تَشَآءُونَ إِلَّآ أَن یَشَآءَ ٱللَّهُ رَبُّ ٱلۡعَٰلَمِینَ﴾ [التکویر: ۲۹].
«اراده انجام هیچ کاری را ندارید مگر اینکه خداوند، پروردگار جهانیان اراده داشته باشد».
اما «واو» فقط برای مطلق جمع و اشتراک است، نه برای ترتیب و تأخیر، مثلاً صحیح نیست گفته شود: کسی را ندارم غیر از خدا و تو. یا: این از برکات خدا و برکات تو است. بلکه گفته شود کسی را ندارم غیر از خدا سپس تو. این کار از برکات خدا است سپس از تو.
شرک افعالی و عملی: مانند به دست یا به گردن یا به پیشانی بستن حلقه و پارچه برای رفع یا دفع بلایا، آویزان کردن تمیمه از ترس چشم و غیره، اگر معتقد باشد اینکه سبب رفع یا دفع بالا میشود، از نوع شرک اصغر است چون خداوند اینها را جزو اسباب قرار نداده است. اما اگر معتقد باشد که خود حلقه یا پارچه دفعکننده بلا است، در این صورت شرک از نوع اکبر محسوب میشود. چون به غیر خدا توکل کرده است.
نوع دوم از شرک اصغر: شرک خفی [پوشیده] است، و آن شرک در اراده و نیت است، مانند ریا و شهرت طلبی، مثلاً کسی عملی که به واسطه آن به خدا نزدیک میشود را انجام دهد، تامردم او را تحسین کنند. مانع اینکه نمازش را در انظار مردم به خوبی ادا کند یا صدقه بدهد تا او را مدح و تعریف کنند یا با صدای بلند ذکر کند، صوتش را زیبا کند، تا مردم آنرا بشنوند و او را ستایش کنند. ریا به قدری خطرناک است که اگر با هر عملی آمیخته شود آن عمل را باطل میکند. خداوند میفرماید:
﴿فَمَن کَانَ یَرۡجُواْ لِقَآءَ رَبِّهِۦ فَلۡیَعۡمَلۡ عَمَلٗا صَٰلِحٗا وَلَا یُشۡرِکۡ بِعِبَادَهِ رَبِّهِۦٓ أَحَدَۢا﴾ [الکهف: ۱۱۰].
«پس هر کس امید دیدار پروردگارش را داشته باشد باید عمل صالح انجام دهد و در عبادت پروردگارش هیچ کسی را شریک نگرداند».
پیامبر صلی الله علیه و سلم میفرماید: «أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَیْکُمُ الشِّرْکُ الأَصْغَرُ، قَالُوا: یَا رَسُولَ اللَّهِ، وَمَا الشِّرْکُ الأَصْغَرُ؟ قَالَ : الرِّیَاءُ»[۳]. «خطرناکترین چیزی که بر شما بیم دارم، شرک اصغر است، گفتند: ای رسول خدا! شرک اصغر چیست؟ فرمود: ریاء».
یکی از نمونههای شرک اصغر این است که فرد عملی را به طمع دنیوی انجام دهد، مثلاً به نیت طلب مال حج کند، اذان دهد، امامت کند، تحصیل علم شرعی یا جهاد کند، و در هیچکدام از این اعمال رضای خدا در دل نداشته باشد، بلکه هدفش کسب ثروت و مال باشد.
پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: «تَعِسَ عَبْدُ الدِّینَارِ، تَعِسَ عَبْدُ الدِّرْهَمِ، تَعِسَ عَبْدُ الْخَمِیصَهِ، إِنْ أُعْطِیَ رَضِیَ، وَإِنْ لم یعط سخط»[۴]. «هلاک شود بنده دینار، هلاک شود بنده درهم، هلاک شود بنده خمیصه[۵]، اگر به او چیزی داده شود راضی و خشنود میگردد و اگر داده نشود خشمگین و عصبانی میشود».
امام ابن القیم رحمه الله میگوید: «شرک در نیتها و ارادهها دریایی است که ساحل ندارد، و کماند کسانی که از آن نجات مییابند، پس هر کس از عمل خود طلب رضای غیر خدا کند و نیتش در کار تقرب به خدا نباشد، در اراده و نیتاش برای خدا شریک قرار داده است».
و اخلاص آن است که شخص اعمال، گفتار، اراده و نیت خود را برای خدا خالص گرداند، و این همان دین حنیف ابراهیم علیه السلام است که الله تمام بندگانش را به پیروی از آن امر کرده و غیر از آن را از هیچ کس قبول نمیکند و این حقیقت اسلام است. خداوند میفرماید:
﴿وَمَن یَبۡتَغِ غَیۡرَ ٱلۡإِسۡلَٰمِ دِینٗا فَلَن یُقۡبَلَ مِنۡهُ وَهُوَ فِی ٱلۡأٓخِرَهِ مِنَ ٱلۡخَٰسِرِینَ﴾ [آلعمران: ۸۵].
«هر کس غیر از اسلام دینی را برگزیند، از او قبول نخواهد شد و او در آخرت از زیان کاران است».
اسلام دین ابراهیم علیه السلام است، دینی که هر کسی از آن روی گرداند، از بیخردان است»[۶].
[۱]– ترمذی روایت کرده و آن را حسن میداند و حاکم آن را تصحیح کرده است.
[۲]– نسائی روایت کرده است.
[۳]– احمد، طبرانی و بغوی در شرح السنه.
[۴]– بخاری.
[۵]– خمیصه نوعی لباس قیمتی است.
[۶]– الجواب الکافی، ص ۱۱۵٫