بعضی از علما، زمانی تقلید را برای عامی جایز دانستهاند که اجتهاد کند تا داناترین و مطمئنترین مجتهد را بیابد و آنگاه از او تقلید کند. ابن سریج و قفال چنین نظری دارند.([۱])
بعضی دیگر از علما این را شرط نکردهاند و گفتهاند که عامی میتواند از هرکدام از علما که در حضور مجتهدان دیگر اجتهاد میکند، تقلید نماید؛ به دلیل اینکه اگر عامی مکلف به اجتهاد و سعی در پیداکردن داناترین و مطمئنترین مجتهد باشد، وی دچار مشقت و سختی میشود.([۲])
برخی از اصولیون بر این باورند که تقلید از مجتهد مرده جایز نیست. ([۳])
عدهای از فقها از جمله ابن عقیل تقلید از مجتهد مرده را جایز میدانند.([۴])
در مذهب شافعی و احمد و دیگران دو قول مشهور در این زمینه وجود دارد.([۵])
نظر ابن تیمیه حرّانی این است که اگر قولی که این امامان چهارگانه و دیگران گفتهاند و بعضی از عالمانی که مذهبشان باقی است، آن را بگویند، هیچ اشکالی وجود ندارد که قول امامش را با موافقت قول اینان تأیید و محکم کند.([۶]) بعضی از فقهای شیعه با استناد به دلایل عقلی، جواز تقلید از مجتهد مرده را، مگر در حالتهای استثنایی، منتفی میدانند.([۷])
البته بنابر قول أرجح تقلید از مجتهد مرده جایز است؛ چرا که هیچ نهیی در این رابطه و یا اختصاص قبول فتوا از زنده در این زمینه وجود ندارد و در مسائلی که تغییرات زمان و مکان در آن نقش دارد و یا مسایل مستحدثه، اقوال مجتهدین زنده مقبول است.
([۱]) سمعانی، قواطع الادله فی الاصول، ۲/۳۴۵ ./- ابن بدران، المدخل، ۱/۳۹۰ .
([۴]) آل تیمیه، المسوده، ۱/۴۱۵ ./- غزالی، المنخول، ۱/۴۸۰ .
([۵]) ابن تیمیه، الفتاوی الکبری، ۲/۴۴۶ – ۴۴۷