شرم و حیا انسان را متصف به اخلاق نیک مینماید و از کردار بد دور میسازد؛ همین که انسان دارای اخلاق حسنه و دور از صفات رذیله شد، راه درستی و پاکی را انتخاب کرده، قول دروغ نداده و پیروزی از نفس ننموده، آرزوی و نفسانی از خود بدر کرده و خودرأی و خودخواه نبوده است و تمایلات شیطانی بر او غلبه نخواهد کرد.
حیای به این معنی آن است که رسول الله صلی الله علیه و سلمتأکید کرده و این نوع شرم و حیا مختص به اصحاب حضرت رسول صلی الله علیه و سلماست که همیشه پیرو آن حضرت صلی الله علیه و سلمبودند و پیامبر صلی الله علیه و سلمآنها را به این امر تشویق مینمود.
حضرت صلی الله علیه و سلممیفرمود: «از خداوند شرم و حیا داشته باش، همانگونه که از بزرگ قوم خود حیا داری».
شرمداشتن از خداوند را حضرت صلی الله علیه و سلماینچنین بیان داشته است: «از خدا حیا کن، حیایی که شایسته حضور اوست. گفتند: یا رسول اللهr! از خدا حیا میکنیم و حمد و سپاس او را به جای میآوریم. فرمود: چنین نیست، حیایی که شایستۀ حضور او باشد آن است که؛ سر و آنچه در سر میگذرد را حفظ کنی، شکم و آنچه دربر دارد را حفظ کنی و مرگ و بلا را یاد کنی و هرکس آخرت را میخواهد زینت دنیا را رها کند؛ پس هرکس که از خداوند چنانکه سزاوار اوست حیا کند، حق حیا را به جا آورده است»([۱]).
این حدیث به آن شاراه دارد که حیا نباید آن باشد که مردم به خاطر دگرگونی احوال و شکست نفسی، بدت را گویند و سرزنشت کنند؛ بلکه باید به خاطر خدا باشد و اندام و اعضای انسان هرکدام باید حیا داشته باشند و حیا در این امور باشد:
۱- حفظ حواس: مانند چشم و گوش و زبان، تا منکری انجام ندهند و بدی کسی را نگوید که این حیای آنهاست.
۲- حفظ شکم: از میل شدید به طعام و بسیار خوردن (پرخوری) و نگهداری آن از خوردن مال حرام و دوری از زنا از نشانههای حیاست.
۳- ترک زینت: دنیا و آنچه که خداوند حرام نموده، حیاست و شرم و حیایی که خداوند از بندگانش انتظار دارد همین است که اگر انسان به شرم و حیا آراسته شد به نهایت کمال میرسد و اگر دارای این شرایط نباشد و حیا در وجودش خالی شود به سرعت به سوی شر در حرکت است؛ پس در این صورت به دشنام و فحش و ناسزاگویی اعتنایی ندارد و مرتکب ظلم و خیانت و حرام میشود و به چیزی گوش فرا نمیدهد.
پیامبر صلی الله علیه و سلمفرمود: «از سخنان انبیای پیشین که به ما رسیده است، این است که: اگر حیا نداشتی هرچه خواهی بکن»([۲]).
یعنی آنچه که مردم از میراث پیامبران به دست آورده و شناخته اند، شخص همین که حیا نداشت مرتکب تمام منکرات و ظلم و جور و بیحرمتی میشود و بر هتک حرمت و آبروریزی جرأت پیدا میکند.
از ابن عمر رصی الله عنهما روایت شده پیامبر صلی الله علیه و سلمفرمود: «خداوند متعال اگر بخواهد کسی را هلاک کند، حیا را از او میگیرد، وقتی که حیا از او گرفته شد، بدبخت و نفرتانگیز میشود؛ همین که مذموم شد امانت از او گرفته میشود، وقتی که امانتدار نباشد خائن و خیانتکار میشود و رحمت خدا از او سلب میشود، وقتی که رحمت خدا از او سلب شد، نفرین شده و پلید میشود و هنگامی که نفرین شد از رشته اسلامیت خارج میشود»([۳]).
چون شرم و حیا از آثار پاک زندگی بشری است، اسلام آن را در طلیعه اخلاق قرار داده است.
حضرت رسول صلی الله علیه و سلمفرمود: «برای هر دینی قاعده و قانونی است و قاعده و قانون اسلام، حیاست»([۴]).
بیحیایی عین بیدینی است.
پیامبر صلی الله علیه و سلمفرمود: «حیا شاخهای از ایمان است، کسی که حیا ندارد ایمان ندارد».
حضرت رسول صلی الله علیه و سلمبر مردی از انصار گذر کرد که برادرش را در مورد حیا نصیحت میکرد. برادرش گویا به او میگفت: حیا ضرری به شما وارد کرده است. پیامبر صلی الله علیه و سلمفرمود: «او را ترک کن، چون حیا از ایمان است»([۵]).
از عمران بن حصین رضی الله عنه روایت است که پیامبر صلی الله علیه و سلمفرمود: «حیا جز نیکی به بار نمیآورد»([۶]).
و در روایتی دیگر آمده است که: «حیا همهاش خیر است».
و حیا راهی به سوی بهشت و رضوان الهی است.
پیامبر صلی الله علیه و سلمفرمود: «حیا از ایمان است و ایمان در بهشت، دشنام و سخن زشت از درشتی و خشونت است و خشونت و جفاکاری در جهنم است»([۷]).
دشنام و بدخویی و بیشرمی و فحشگویی موجب سیاهی دل است و صاحبش را به آتش میرساند، در حالی که حیا بهترین زینت شخص است.
حضرت رسول صلی الله علیه و سلمفرمود: «بیحیایی و فحاشی، نشانه بیآبرویی و بیحرمتی است، حیا در هرکس باشد علامت نیکی و زینت اوست»([۸]).
حیا از صفات خداوند سبحان است.
پیامبر صلی الله علیه و سلمفرمود: «همانا خداوند صاحب حیا و کرم است؛ هنگامی که مرد هردو دستش را به سوی او بلند میکند، شرم میکند که آن دستان را صفر و خالی برگرداند»([۹]).
و در حدیث دیگر آمده است که: «خداوند صاحب حیا و صاحب پوشش است [پوشانندۀ عیوب] و حیا و پوشش را دوست دارد، پس اگر کسی از شما خواست غسل کند باید پوشش برگیرد».
این از اخلاق پیامبر صلی الله علیه و سلماست، همچنانکه؛ از ابوسعید خدری رضی الله عنه روایت است که «رسول الله صلی الله علیه و سلمباحیاتر از دختری است که در پرده و حجابش باشد، و هرگاه چیزی خلاف را میدید از چهره مبارکش معلوم بود»([۱۰]).
ابوبکر و عمر رصی الله عنهما به حضور حضرت صلی الله علیه و سلمآمدند، پیامبر صلی الله علیه و سلمنشسته بود و قسمتی از رانش برهنه بود. حضرت عثمان رضی الله عنه اجازه ورود خواست، پیامبر لباسش را بر رانش پوشاند. حضرت عایشهل از سبب این کار سؤال نمود، پیامبر صلی الله علیه و سلمفرمود: «ای عایشه، آیا شرم نکنم از مردی که به خدا قسم ملائکه از او شرم دارند».
از نتایج پشتکردن و دوری از تعلیمات دینی و اخلاق، آن است که در میان مردم، بیحرمتی در اماکن عمومی و اهانتکردن به روشهای نیکو و اعراض و دوری از فضیلتهای انسانی رایج است و پلیدیها انتشار مییابد که مسیرش تباهی دلهاست. انواع خود آرائیها و بیحجابیها و نشاندادن زینتها در مجالس، آوازخوانیهای پست و بیارزش و انتشار آن در میان مردم و سرودن سرگذشتهای بیهوده و عرضهکردن تصاویر شرمآور در مجلات و روزنامهها و در فیلمهای بیارزش سینمائی که انسان را به سوی تباهی و فساد میبرد و بسیاری دیگر از این نمونهها که سبب بیادبی انسان میگردد و بدی را در دیدارها میآراید و انسان را در آرزوهای بد و شهوانیات نفسانی غوطهور میکند، پس لازم است به خاطر حفظ و نگهداری اجتماع مسلمین از خطر منحرفان و بیهودهگویان و خرابکاران، دست آنان از این اجتماع قطع شود تا مورد حملهمکاران و حیلهگران واقع نشود. همچنین بر پدران و مربیان لازم است که پسرانشان را با اخلاق حسنه تربیت دهند و با آنچه که لازم باشد راهنمایی کنند و از منکرات و مخالفات شرع برحذر دارند و برای آنان رفیق و دوست را از انسانهای درستکار انتخاب و ایشان را از رفقای بداخلاق و سفله و فرومایه منع کنند و آنان را به کار و کسب خوب و روش درست تشویق نمایند و با این دستور فرزندان را تربیت کنند، تا افراد صالح و مفیدی برای جامعه و عامل خیر و برکت باشند. بر تربیتدهندگان لازم است عاقلانه و حکیمانه برخورد کنند و نباید به طریق اجبار و اکراه باشد، مبادا به شرمندگی و مأیوسی و به شکست شخصیت مبدل گردد.
در روایت بخاری و غیره از حضرت عایشهل روایت است که گفت: «بهترین زنان زنهای انصار هستند، برای آموختن مسایل دینی و آگاهی در دین، حیا مانع ایشان نمیشود» که با این نوع تربیت عاقلانه و حکیمانه، انسان به درجه کمال میرسد.
[۱]– روایت ترمذی و طبرانی.
[۲]– روایت بخاری و مسلم. و قطعهای شعر در توصیف کسی که حیا ندارد:
إذا لم تخش عاقبه اللیالی | ولم تستحی فافعل ما تشاء | |
فلا والله ما فی العیش خیر | ولا الدنیا إذا ذهب الحیاء | |
یعیش المرء ما استحیاء بخیر | ویبقى العود مابقی اللحاء | |
هر زمان که از عاقبت روزگار نترسیدی | و شرم و حیا نداشتی هرچه میخواهی انجام بده | |
پس به خدا قسم، در زندگی خیر نیست | و هرگاه شرم و حیا رفت دنیا ارزشی ندارد | |
زندگی میکند انسان در آن زندگی خیری نیست | باقی میماند بوی عود اما چوبش میسوزد |
[۳]– روایت ابن ماجه.
[۴]– روایت مالک در موطأ «مرسل». و روایت ابن ماجه از حدیث ابن عباس و از حدیث أنس.
[۵]– روایت بخاری و مسلم و احمد.
[۶]– روایت بخاری و مسلم.
[۷]– روایت احمد و ترمذی، حدیث حسن صحیح.
[۸]– روایت احمد از یعلی بن أمیه.
[۹]– روایت احمد و ابن ماجه و ترمذی – حدیث حسن غریب.
[۱۰]– روایت ابوداود.