۷- استعداد فطری برای اجتهاد
شرط دیگری هم وجود دارد که گرچه اصولیون به صورت صریح آن را بیان نکردهاند، اما به نظر ما شرطی ضروری است. آن شرط این است که فردِ عالم دارای استعداد فطریای برای اجتهاد باشد، یعنی دارای طرزِ تلقی و اندیشهی فقهی به همراهِ ادراکی لطیف بوده، پاکیِ ذهن، بصیرت نافذ، فهمِ درست و حدّتِ ذهن داشته باشد، زیرا بدون این استعداد فطری، شخص نمیتواند مجتهد شود، هرچند که ابزار اجتهاد را که در بحث شرایط اجتهاد ذکر کردیم هم فرا گیرد، چرا که این امور اگر که با استعداد فطریای برای اجتهاد در شخص همراه نشود، شخص را مجتهد نمیکند و البته این سخنِ ما سخنی عجیب نیست، زیرا اگر انسان زبان عربی و علوم آن و اوزان شعر را فرا گیرد، اما استعدادِ فطریِ شاعری را نداشته باشد، شاعر نمیشود؛ وضع در اجتهاد نیز بر همین منوال است و مجتهدان بزرگ بیشتر از دیگران به علوم اجتهاد و وسایل و ابزار آن علم نداشتهاند، بلکه تنها بیشتر از دیگران دارای قابلیت اجتهاد و استعداد فطری برای اجتهاد بودهاند.