در “مسند بَزّار” و “دلایل أبی نُعیم” از محمد بن علی رضیالله عنه روایت است که روزی سیدنا علی رضی الله عنه بر سر منبر مردم را موعظه میکرد، باری در میان خطبه پرسید:
چه کسی از همه شجاعتر و بهادرتر است؟ مردم گفتند: “شما شجاعترین هستید!” حضرت امیر گفت: “من که هر کس را که با من رو در رو مقابله کرده، از پای در آوردهام، اما از همه شجاعتر ابوبکر رضی الله عنه بود؛ باری، در اوایل اسلام قریشیان رسولخدا ﷺ را میزدند و میگفتند: “أَنت جَعَلْتَ الآلهه إلهاً واحِداً؟ تو همهٔ معبودان را گذاشتهایی و به یک معبود فرا میخوانی؟” جمعیت کفار آنقدر زیاد بود که هیچ یک از ما جرأت نزدیک شدن به رسولخدا ﷺ را نداشت!
تا اینکه ابوبکر صدیق رضی الله عنه از راه رسید و به دل دشمن زد و یکی را با مشت میزد و دیگری را با پا از آنحضرت ﷺ دور میکرد و مانند “مؤمن آل فرعون”، شجاعانه فریاد میزد:
{وَیلَکُم أَتَقْتُلُونَ رجُلاً أنْ یَقُولَ رَبِّیَ اللّٰهُ} وای بر شما! آیا مردی را میکشید که میگوید: پروردگار من الله است؟
چه کسی برتر است مومن آل فرعون یا ابوبکر رضی الله عنه؟ حضرت علی رضی الله عنه این را گفت و اندکی گریست وانگهی پرسید: شما را به خدا سوگند میدهم منصفانه بگویید: “آیا مومن آل فرعون افضل/برتر بود یا ابوبکر رضی الله عنه؟”
هیچ کس پاسخ نداد! حضرت فرمود: به خدا سوگند، یک ساعت از زندگی ابوبکر رضی الله عنه از تمام زندگی مؤمن آل فرعون به مراتب بهتر است؛ به دو علت:
نخست اینکه مومن آل فرعون ایمانش را پنهان نگه میداشت؛ اما ابوبکر رضی الله عنه ایمانش را آشکار کرد؛
دوم اینکه مومن آل فرعون تنها به وعظ و نصیحت بسنده کرد، اما ابوبکر رضی الله عنه پا به پای رسولخدا ﷺ میرفت و لحظهایی از یاری و حمایتِ آنحضرت ﷺ دریغ نورزید.