شبهه دیگر:
به خرافهای دیگر در مورد جنها توجه فرمائید. این یکی شاه خرافات است بخوانید و لذت ببرید: نگهبانان آسمان با شهاب سنگ , جن ها را میزنند. برخی از جنها که تازه مسلمان شده بودند به پیامبر اسلام تعریف میکردند که پیش از آمدن اسلام، ما(جن ها) آزاد بودیم که با سوار شدن بر کول همدیگر، تا آسمان طبقهی هفتم پیش رویم(چه قدرتی!)؛
نکتهای که در آیات سوره جن جالب این است که جن ها در کنار آسمان، صندلی داشتند و با نشستن بر آنها، آسمان را لمس میکردند. چه خرافه ای بالاتر از این داستان؟
پاسخ: در کجا آمده که سوار کول همدیگر میشدند؟ و در کجا آمده تا طبقه هفتم پیش میرفتند؟ چرا دروغ؟ همچنین در کجا آمده که صندلی داشته و بر روی صندلی م ینشستند؟
خداوند در آیه ۸ سوره جن فرموده است «وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاء» یعنی ما قصد آسمان کردیم. نگفته السماوات. همچنین در اینجا لمس یعنی قصد کردن طلبیدن و جستجو کردن و خواستن. مثلا در فارسی نیز میگوییم التماست میکنم یعنی ازت خواهش میکنم ازت درخواست دارم. و کسی التماست میکنم را دست بر تو میکشم معنی نمیکند.
و در آیه ۹ هم میفرماید: «وَأَنَّا کُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ» یعنی: ما در گوشهها و کنارهای آسمان برای استراق سمع مینشستیم. اینجا مراد اطراف و اکنافی است که بشود در آنجاها نشست و کمین کرد.
این این از نظر زندیق خرافات است چه بسا وجود الله نیز برای او خرافات باشد و این مساله نقصی بر قرآن نیست بلکه نقص بر عقل شبهه پرداز است. مثلا سیم، برق از آن رد میشود ولی جریان برق دیده نمیشود. آیا ندیده شدن برق دلیل بر عدم وجود برق است؟ اما وقتی اثر برق را بر روشن شدن لامپ میبینیم پی به وجود برق میبریم به همین شکل وقتی اثر جن زدگی را بر افراد میبینیم پی به وجود جن میبریم.