شبهۀ اول: فهم سلف منبعی انسانی است و سلف معصوم نیستند پس نباید در التزام به آن با آنچه منبع آن وحی است مقایسه شود، پس بنابراین باید بین شریعت و فقه فرق گذاشت.
شبهۀ دوم: سلف در فهم نصوص اختلاف دارند، و اشتباهات بعضی از آنها و استنباط از اسرائیلیات مانع التزام به فهم آنان می شود.
شبهۀ سوم: التزام به فهم سلف به جمود و تقلید و بسته شدن دروازۀ اجتهاد میانجامد.
شبهۀ چهارم: التزام به فهم سلف بر خلاف فرمان الهی است، که به تدبّر و اندیشیدن در قرآن کریم و استنباط احکام جدید که در زمان سلف کسی آن را نمیشناخته، فرمان داده است.
شبهۀ پنجم: التزام به فهم سلف صالح به توقف عقل و حرکت علمی می انجامد.
شبهۀ ششم: انگیزۀ از طرح التزام به فهم سلف صالح احساسات و مقدس دانستن اشخاص و محبت به نیاکان است.
شبهۀ هفتم: التزام به فهم سلف صالح یعنی نشخوار کردن گذشته و پرسیدن از مرده ها در مورد زندگان.
شبهۀ هشتم: فهم سلف میراث باقی مانده گذشتگان است و میراث کلمۀ مجملی است که حق و باطل را شامل میشود.
شبهۀ نهم: تغییر زمان مستلزم تغییر درک و فهم است. و بحث را با نتیجه گیری و ذکر منابع و مأخذ آن و فهرست کلی موضوعات به پایان خواهیم رساند.
قبل از پاسخ گفتن به این شبهات نا گفته نماند که باید دانست که:
اول: اینکه ذکر یک شبهه به معنی این نیست که عیناً با همین کلمات مطرح شده، یا همه مخالفان آن را مطرح کردهاند، بلکه از مجموعه طرحها و چون و چراهای آنان این شبهه ثابت میشود، قبل از پرداختن به هر شبهای، پارهای از اقوال مخالفان را ذکر میکنم که این شبهه و پرسش از آن برمیآید، و موضع آنها را در برابر فهم سلف صالح روشن میکند، هر چند آن را به صراحت نگفته باشند.
و گاهی مطلبی را میگوئیم که ممکن است برای آنها جای سوال و شبهه باشد، هر چند به صراحت آن را مطرح نکردهاند و اینگونه بر همه شبهاتیکه مطرح شده یا احتمال طرح آن میرود پاسخ خواهیم گفت.
دوم: اینکه گفته های بعضی از این دانشمندان متناقض و متضاد است و در بسیاری از کتابهایشان این تضاد مشاهده میشود، چون هرکس فقط به عقل استناد ورزد دچار اینگونه تناقضی خواهد شد، زیرا او از روش روشنی که دارای نشانه های واضح و به هم پیوسته پیروی نمیکند، بلکه رأی و دیدگاههای است که بر حسب شرایط تغییر می یابد.