سالها از ظهور پیامبر رحمت و عرضه اسلام بر جهان می گذرد و در این مدت طولانی انسانهای مواجه با این حقیقت بزرگ به سه دسته تقسیم شده اند: دسته مؤمن، دسته کافر و دسته منافق.
مؤمنان همواره با جان و دل پذیرای اسلام بوده و برای انتشار آن بنا به میزان ایمان و ظرفیتهای خود کوشیده اند. و منافقان و کافران برای خاموش کردن این نور از هیچ تلاشی دریغ نکرده اند و امروز که هزار و چهارصد و بیست و نه سال، از آغاز اولین حکومت اسلامی می گذرد باز هم شاهد تلاش این دوگروه یعنی منافقان و کافران برای جلوگیری از انتشار حقیقت و توحید هستیم.
اما موضوعی که من می خواهم به آن بپردازم درباره کسانی است که روش شک اندازی و ایجاد شبهه را در پیش گرفته اند تا مسلمانان را نسبت به عقیده و دین خود متزلزل و مشتاقان درک حقیقت را منصرف سازند.
و اکنون که به خاطر پیشرفت رسانه های گروهی همچون شبکه های ماهواره ای و اینترنت، سرعت انتشار آن چند برابر شده و گاه و بی گاه دلهای مؤمنان را به درد می آورد، بد ندیدم که درباره منشاء ، اصول و مقاصد آن چند خطی مختصر با توفیق الله سبحانه و تعالی بنویسم…
هرکس با دقت و عمق نظر نسبت به شبهه هایی که امروزه در شبکه های ماهواره ای ، اینترنت یا هر وسیله دیگری، مطرح شده و توسط جاهلان به مسائل شریعت یا منافقان مشتاق به فتنه اندازی تکرار می شود،نظر بیافکند به خوبی می فهمد که این شبهه ها چیز جدیدی نبوده و بلکه تکرار همان اقاویل سالهای دارز است که از مشرکین مکه گرفته تا مستشرقین و ملحدین امروزی پیوسته با شیوه های جدید و رنگهای متفاوت عرضه می شود تا شاید بتواند قلبهایی را به بیراهه بکشاند.
برای واضح شدن بیشتر ماهیت این شبهات ، می توان سرفصل آنها را به صورت زیر دسته بندی کرد:
۱٫ایجاد شک و تردید در صحت عقیده اسلامی و مأخذ آن و همچنین شبهه نسبت به دریافت وحی توسط رسول الله صلی الله و علیه وسلم ،که خداوند متعال آنرا از زبان مشرکین مکه در آیه های مختلف قرآن بیان می کند و از جمله آنها آیه ۴ سوره فرقان می باشد: « وقال الذین کفروا إن هذا إلا إفک افتراه و أعانه علیه قوم آخرون»
(کافران می گویند این ( قرآن) دروغی بیش نیست که خود آن را از پیش خود به هم بافته و گروهی او را در این کار یاری داده اند).
۲٫مشوش نمودن شخصیت مبارک رسول الله صلی الله وعلیه و سلم به صورت طعنه و تمسخر و یا تخریب . و این همان چیزیست که در این سالها با شیوع کاریکاتورهای مزعوم از شخصیت بزرگوار رسول الله صلی الله و علیه و سلم بیشتر احساس می شود. و خداوند متعال هم در قرآن کریم درباره این افراد اینگونه می فرماید: « و کذلک جعلنا لکل نبی عدوا من المجرمین» فرقان ۳۱
(اینگونه برای هر پیغمبری گروهی از بزهکاران را دشمن ساخته ایم).
۳٫مشوش نمودن چهره پیشگامان اسلام خصوصا مهاجرین و انصار رضی الله عنهم اجمعین که منزلت و احترام خاصی در قلوب مسلمانان دارند، با ایجاد شبهه در ایمان، اعمال و رفتار آنها و معرفی این نسل به عنوان هواپرستان دنیا دوست و تفسیر مادی از حوادث بوجود آمده در آن زمان .
در حالی که خوض در آبروی این صالحان مخصوصا صحابه رضی الله عنهم اجمعین ،دشنام دادن یا بی حرمتی به آنها سبب عقوبت بیان شده در این آیه از قرآن می شود: « والذین یؤذون المؤمنین و المؤمنات بغیر ما اکتسبوا فقد احتملوا بهتانا و إثما مبینا » احزاب ۵۸
( کسانی که مردان و زنان مؤمن را بدون اینکه کاری کرده باشند و گناهی داشته باشند،آزار می رسانند مرتکب دروغ زشتی و گناه آشکاری شده اند)
۴٫مشوش نمودن تاریخ اسلام و عرضه آن به صورتی مهمل و تاریک که هیچ مسلمانی نتواند به آن افتخار کرده یا از آن بهره گیرد.
این کار را با تمرکز بر اختلافات داخلی مسلمانان در قرنهای اولیه و بزرگنمایی این حوادث و نشان دادن پیشگامان تاریخ اسلام در چهره افراد حکومت طلب و خودخواه که هیچ توجهی به مصالح امت نداشته و فقط برای مصالح شخصی در تلاش بوده اند، به مقصد می رسانند.
و این درحالیست که از پیروزیها ،پیشرفتها و افتخاراتی که در سراسر تاریخ اسلام نظیر آن کم نیست و بلکه غالب بر نقاط مبهم تاریخ اسلام می باشد،سخنی به میان نیاورده و اگر هم از آن یادی کنند به صورت خیلی ساده ،گذرا و کم رنگ و یا با تأویلات منحرف خودشان، می باشد و متأسفانه تاریخی که امروزه بیشتر ما به عنوان تاریخ اسلام فرا گرفته ایم،دستپخت همین افراد است.
۵٫القای این تفکر که اسلام با شمشیر گسترش یافته ، تا اینکه مسلمانان در دفاع از این اشتباه ساختگی موضع گیری نموده و بگویند: نه. اسلام فقط برای دفاع از خود می جنگد.
و هدف از این کار از بین بردن روح جهاد در درون مسلمانان و فرار از این شبهه دروغین با انکار فریضه جهاد توسط آنها می باشد.
اما آنچه که آشکار است این بوده که مسلمانان هیچگاه کسی را مجبور به پذیرفتن دین نکرده ،بلکه با جهاد خویش حکومتهای دیکتاتور و طاغوت را از سر ملتها برداشته اند تا آنها بتوانند در سایه اسلام آزادانه همانگونه که فرمان خداوند متعال است در مورد دین خود تصمیم بگیرند: « و قاتلوهم حتی لا تکون فتنه و یکون الدین کله لله » أنفال ۳۹
( با آنان پیکار کنید تا فتنه ای باقی نماند و دین خالصانه از آن خدا گردد)
۶٫القای این تفکر که اسلام دوره اش به پایان رسیده و جزئی از میراث گذشتگان شده. این سخن در واقع طعنه ایست در جهانی بودن اسلام و ختم نبوت رسول الله صلی الله و علیه و سلم.
۷٫القای اینکه اسلام دین عربی است که برای عربها و مناسب با محیط و آداب و رسوم آنها ساخته شده و نفی جهانی بودن آن و این در حالی است که در جای دیگر خود شان این تفکر را با ادعای استمداد احکام دین اسلام از مصادر یهودی، نصرانی و فارس قدیم ،نقض می کنند.
۸٫ادعای اینکه اسلام دین عقب افتاده و جامدی است که برای جامعه امروز صلاحیت ندارد و حقوق انسانها مخصوصا زنان را ضایع می کند و سدی است در جلوی آزادی و پیشرفت آنها.
۹٫اینکه دین اسلام نظم خاصی ندارد ،بلکه مجموعه ای از رهنمودهای عام است و از خودش نظام حکومتی خاصی را ارائه نکرده،بلکه نظامش را از روم و فارس گرفته است. اما هرکس با کمی تعمق و انصاف در اصول و قواعد اسلام چه درزمینه عقیده یا احکام فردی یا جمعی نظر بیافکند بطلان این شبهه برایش آشکار خواهد شد.
۱۰٫ربط دادن و خلط میان حقیقت اسلام و اوضاع کنونی مسلمانان،تا ثابت کنند که اگر اسلام دینی کامل و دارای صلاحیت بود احوال کنونی مسلمانان اینگونه نمی شد. درحالی که حقیقت کاملا برعکس است و این ضعف و عقب ماندگی مسلمانان عصر حاضر به خاطر دور شدن آنها از اسلام و پیروی از افکار و عقاید غیر توحیدی می باشد.
۱۱٫تحریف فهم صحیح اسلامی و دور کردن اسلام از مسائل حکومتی و ادعای در سلامت بودن آن بدون حکم بما أنزل الله.
۱۲٫تلقین این تفکر که مسلمانان اگر خواهان پیشرفت هستند باید اسلام را دور بیاندازند و تمدن غربی را به صورت کامل قبول کنند و از اسلام ، اسم و رسم آن برایشان کافیست.
۱۳٫حمایت از حرکتهای منحرف و تعریف و تمجید از آنها و بزرگنمایی افکار و عقایدشان
۱۴٫تعریف و ستایش از رهبران و نویسندگان اسلامی که وابستگی فکری و عاطفی آنها به غرب آشکار است و برعکس تخریب شخصیتهای مخلص و علمای ربانی دنیای اسلام.
بله اینها تماما راههایی بود برای رسیدن هواپرستان به اهداف شوم خود که هر ساعت و هر روز فقط ظاهر آن را عوض کرده تا آنرا نو و جدید بنمایانند، و تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
در آخر هم چیزی نمی گویم جز کلام الله سبحانه و تعالی که می فرماید:« یریدون لیطفئوا نور الله بأفواههم،والله متم نوره و لو کره الکافرون» الصف آیه ۸(می خواهند نور خدا را با دهانهایشان خاموش گردانند ولی خدا نور خود را کامل می گرداند هرچند که کافران دوست نداشته باشند)
پاک و منزه است پروردگار تو از توصیفهایی که( مشرکان ) می کنند، پروردگار عزت و قدرت، و درود بر پیامبران باد، و ستایش الله را سزاست که پروردگار جهانیان است.
مصدر: کتاب مذاهب فکریه فی المیزان ، دکتر علاء بکر، با تلخیص و اضافه
ترجمه: ابوعمر انصاری