شاگردان امام مالک

شاگردان امام مالک

هیچ یک از ائمه، به سان امام مالک از شاگردان بسیار و فراوان برخوردار نیست، چرا که ایشان دارای ۹۹۳ شاگرد بودند و این تعداد شاگرد برای هیچ یک از ائمه، میسر نشده است. و علت فزونی شاگردان امام مالک بر دیگر ائمه، به جهت اقامت گزیدن وی، در مدینه‌‌ی منوره بود. وی پیوسته در مدینه بود و جز برای انجام مناسک حج از مدینه بیرون نمی‌شد – و ثابت نیز نشده که امام مالک از بلاد حجاز خارج شده باشد – و مردم نیز پس از فراغت از انجام مناسک حج، مکه‌ی مکرمه را به مقصد مدینه‌ی منوره، برای زیارت روضه‌ی اطهر پیامبر صلی الله علیه وسلم، و نماز و نیایش در مسجد نبوی، ترک می‌کردند و در همین مدت، به ملاقات امام مالک می‌رفتند و از او علم و حدیث را تعلیم گرفته و سپس آن را در اطراف و اکناف بلادشان، نشر و پخش می‌کردند.

خداوند در عمر امام مالک، برکت (عجیب و شگرفی) را به ودیعه نهاده بود به طوری که ۸۶ سال عمر کرد که از این ۸۶ سال، ۶۰ بهار از عمر مبارکش را به کار مقدس تدریس و تعلیم، وآموزش و پرورش، و خدمت به دانش‌پژوهان اسلامی صرف نمود، و در این مدت چند سال، هر ساله بر تعداد مشتاقان و تشنگان معارف دینی، و شیفتگان تحصیل و فراگیری اوامر و فرامین الهی و تعالیم و آموزه‌های نبوی و احکام و دستورات شرعی و حقایق و مفاهیم والای قرآنی، افزوده می‌شد و استقبال بی‌نظیری را از حلقه‌ی تعلیم و آموزش امام مالک می‌نمودند.

از مشهورترین شاگردان امام مالک، می‌توان به این افراد اشاره کرد:

  • «ابومحمد، عبدالله بن وهب بن مسلم قرشی» (متوفی ۱۹۷ ه‍): وی از ۴۰۰ عالم، حدیث سماع و روایت کرده که در این تعداد، امام مالک نیز داخل است. وی از امام مالک فقه را آموخت و به مدت بیست سال، همدم و هم‌رکاب او بود و پس از آن، مذهب استادش را در مصر انتشار و گسترش داد.[۱]
  • «ابومحمد، عبدالله بن عبدالحکم بن أعین»: وی از زمره‌ی کسانی است که موطأی امام مالک را روایت کرده، و از داناترین شاگردان امام مالک به اقوال و آراء و نظریاتِ مختلف استادش، به شمار می‌آید که پس از «اشهب» ریاست مذهب، در مصر به وی می‌رسد. ایشان به سال ۱۵۵ه‍ در مصر زاده شد و در رمضان ۲۱۴ ه‍ چشم از جهان فروبست و در جوار قبر امام شافعی، به خاک سپرده شد.[۲]
  • «ابوعبدالله، عبدالرحمن بن قاسم مصری»: وی از زمره‌ی ثابت‌ترین و عالم‌ترین مردمان، به اقوال و نظریات امام مالک می‌باشد که به مدت ۲۰ سال، همدم و هم‌رکاب استادش بود. وی فقه را از امام مالک و علمای همطرازش فراگرفت، و به سال ۱۹۱ه‍ در مصر درگذشت و چهره در نقاب خاک کشید.[۳]
  • «ابوعمر، اشهب بن عبدالعزیز بن داود مصری»: برخی از علماء گفته‌اند: نام وی «مسکین» است، و «اشهب» لقبش می‌باشد. وی فقه را از امام مالک آموخت و ریاست مذهب مالکی نیز در مصر، پس از وفات ابن قاسم، به او می‌رسد. وی در مصر به سال ۱۴۰ه‍ زاده شد و در همانجا به سال ۲۰۴ ه‍ ، ۱۸ روز پس از فوت امام شافعی، درگذشت.[۴]

[۱]– شجره النور الزکیه (۱/۵۸، ۵۹)

[۲]–  همان

[۳]– همان (۱/۵۸) و الفتح المبین مراغی (۱/۱۲۶)

[۴]–  همان (۱/۵۹) و الاعلام(۱/۳۳۳)

مقاله پیشنهادی

امام غزالی و حب‌ جاه

در احیاء العلوم عنوانی به نام «بیان سبب کون الجاه محبوباً بالطبع حتی لا یخلو …