صفت اول: استمرار
بدان اولین صفتی که طائفه منصوره را از دیگران متمایز نموده، استمرار آنها می باشد. به این معنا که عوامل و عناصر اساسی، اصول، دعوت، منهج و رجال آنها همواره وجود دارند و از زمان رسول خدا بوده و تا قیامت می باشند.
و دلیل این امر قرآن کریم است که می فرماید: «وَالسَّابِقُونَ الأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِینَ وَالأَنصَارِ وَالَّذِینَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ رَّضِیَ اللهُ عَنْهُمْ وَرَضُواْ عَنْهُ» (توبه: ۱۰۰) «و پیشگامان نخستین از مهاجرین و انصار و کسانیکه به نیکی از آنها پیروی کردند، الله از آنها خشنود گشت و آنها (نیز) از او خشنود شدند».
اینکه خداوند متعال می فرماید: «وَالسَّابِقُونَ الأَوَّلُونَ» اشاره دارد به تاریخ ظهور این گروه و اینکه آنها مردمانی بودند نه فقط یک منهج و روش و بس.
و اینکه می فرماید: «وَالَّذِینَ اتَّبَعُوهُم» اشاره به تداوم و استمرار آنها و فراگیری و عدم انقطاع ایشان دارد.
چنانکه در هر زمانی کسانی خواهند بود که پیوسته بر این راه باشند. و قوام و استواری این استمرار و تداوم، همان اتباع و پیروی می باشد. (اتَّبَعُوهُم)
بنابراین اگر «صفت» این منهج یا شرط «اتباع» وجود نداشته باشد، این گروه این صفت را از دست داده و به دنبال آن دیگر طائفه منصوره نخواهد بود.
اما دلیل آن از سنت نبوی:
رسول خدا فرمودند: «لَا تَزَالُ طَائِفَهٌ مِنْ أُمَّتِی ظَاهِرِینَ عَلَی الحَق حَتَّى یَأْتِیَهُمْ أَمْرُ اللَّهِ وَهُمْ ظَاهِرُونَ»[۱]: «پیوسته گروهی از امت من با حق پیروز هستند تا اینکه امر خداوند می آید و آنها همچنان پیروزند.»
اینکه رسول خدا فرمودند: «لَا تَزَالُ»: (پیوسته) دلیل آشکاری بر صفت استمرار و تداوم طائفه منصوره می باشد.
و اینکه فرمودند: «طَائِفَهٌ» دلیل بر وجود گروهی است که نصرت می کنند و نصرت و یاری می شوند.
شیخ الاسلام ابن تیمیه می گوید: «اما اهل سنت باقی می مانند و ذکر و یاد آنها باقی خواهد ماند و اهل بدعت می میرند و ذکر و یاد آنها نیز می میرد.»[۲]
بنابراین طائفه منصوره یِ نجات یافته عبارت است از: منهج و عوامل و عناصر و گروه و افرادی که بر این منهج می باشند و بر این عوامل و عناصر اساسی تمسک جسته و بر این مبنا در عقیده و راه و روش، شریعت و اخلاق و جهاد، با قول و عمل و سلاح و با در نظر داشتن ظروف و شرایط و مقتضای شریعت، پیروز و غالب هستند.
و رسول الله صلی الله علیه و سلم و اصحاب بزرگوارش چنین بودند… چنانکه گاهی با قرآن جهاد می کردند. خداوند متعال می فرماید: «وَجَاهِدْهُم بِهِ جِهَاداً کَبِیرا» (فرقان: ۵۲) «و بوسیله آن (= قرآن) با آنها جهاد بزرگی بنما»
و گاهی با دعوت جهاد می کردند: «ادْعُ إِلِى سَبِیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَهِ وَالْمَوْعِظَهِ الْحَسَنَهِ» (نحل: ۱۲۵) «با حکمت و پند نیکو (مردم را) به راه پروردگارت دعوت نما»
و گاهی با سلاح به جهاد می پرداختند: «وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَکُونَ فِتْنَهٌ» (بقره: ۱۹۳) «و با آنها جنگ کنید تا فتنه (شرک) باقی نماند».
[۱] – بخاری: ۷۳۱۱، ۷۴۵۹؛ و مسلم: ۳/۱۵۳۳ و…
[۲] – مجموع الفتاوی: ۲۸/۳۸