و ابیهریره رضی الله عنه روایت میکند که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرموده است: «أَیها النَّاسُ إِنَّ اللَّهَ طَیِّبٌ لاَ یَقْبَلُ إِلاَّ طَیِّبًا وَإِنَّ اللَّهَ أَمَرَ الْمُؤْمِنِینَ بِمَا أَمَرَ بِهِ الْمُرْسَلِینَ فَقَالَ: ﴿یَٰٓأَیُّهَا ٱلرُّسُلُ کُلُواْ مِنَ ٱلطَّیِّبَٰتِ وَٱعۡمَلُواْ صَٰلِحًاۖ إِنِّی بِمَا تَعۡمَلُونَ عَلِیمٞ ۵١﴾ [المؤمنون: ۵۱]. وَقَالَ: ثُمَّ ذَکَرَ الرَّجُلَ یُطِیلُ السَّفَرَ أَشْعَثَ أَغْبَرَ یَمُدُّ یَدَیْهِ إِلَى السَّمَاءِ یَا رَبِّ یَا رَبِّ وَمَطْعَمُهُ حَرَامٌ وَمَشْرَبُهُ حَرَامٌ وَمَلْبَسُهُ حَرَامٌ وَغُذِىَ بِالْحَرَامِ فَأَنَّى یُسْتَجَابُ لِذَلِکَ»[۱]. «ای انسانها خداوند پاک است و بجز پاک را قبول نمیکند خداوند همان چیزی را که به فرستادگانش امر نموده به مؤمنین نیز امر مینماید، سپس فرمود: «ای فرستادگان از چیزهای طیب بخورید و عمل صالح انجام دهید، همانا من به آنچه میکنید آگاهم» و فرمود: «ای کسانیکه ایمان آوردهاید از چیزهای پاکی که روزیتان قرار دادیم بخورید» سپس مردی را مثال زد که سفرش طول میکشد و پریشان موی و غبارآلود دو دستش را بسوی آسمان برده و میگوید: ای پروردگار! ای پروردگار! [و این درحالی است که] خوراکش حرام و نوشیدنیش حرام و لباسش حرام و روزی داده میشد با حرام، و از این رو دعایش مستجاب نمیشود». از نعمان بن بشیر رضی الله عنه از پیامبر صلی الله علیه وسلم : «إِنَّ الْحَلاَلَ بَیِّنٌ وَإِنَّ الْحَرَامَ بَیِّنٌ وَبَیْنَهُمَا مُشْتَبِهَاتٌ لاَ یَعْلَمُهُنَّ کَثِیرٌ مِنَ النَّاسِ فَمَنِ اتَّقَى الشُّبُهَاتِ اسْتَبْرَأَ لِدِینِهِ وَعِرْضِهِ وَمَنْ وَقَعَ فِى الشُّبُهَاتِ وَقَعَ فِى الْحَرَامِ کَالرَّاعِى یَرْعَى حَوْلَ الْحِمَى یُوشِکُ أَنْ یَرْتَعَ فِیهِ أَلاَ وَإِنَّ لِکُلِّ مَلِکٍ حِمًى أَلاَ وَإِنَّ حِمَى اللَّهِ مَحَارِمُهُ…»[۲]. «حلال آشکار است و حرام [نیز] آشکار است و بین آن دو مشتبهات وجود دارد که عدۀ زیادی از مردم از آنان بیخبرند، هرکس از مشتبهات به علت تقوا دوری کند دین و ناموسش را پاک نگه داشته است و کسیکه در مشتبهات وارد شود، وارد مسائل حرام شده است مانند چوپانی که دامش را نزدیک مناطق ممنوعه میچراند، در حالیکه نزدیک است دامش وارد آن منطقه شوند؛ آگاه باشید که هر پادشاهی منطقۀ ممنوعۀ دارد و منطقۀ ممنوعۀ خداوند چیزهایی است که او حرام نموده است». حدیث ابیهریره رضی الله عنه که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرموده است: «إِنِّی لَأَنْقَلِبُ إِلَى أَهْلِی فَأَجِدُ التَّمْرَهَ سَاقِطَهً عَلَى فِرَاشِی فَأَرْفَعُهَا لِآکُلَهَا ثُمَّ أَخْشَى أَنْ تَکُونَ صَدَقَهً فَأُلْقِیهَا»[۳]. «چه بسا وارد خانهام میشوم و خرمایی را میبینم که روی رختخوابم افتاده است، آن را برداشته تا بخورم، پس از ترس آنکه مبادا از مال صدقه باشد، آن را میاندازم». در صحیح بخاری از عائشهل آمده است: «کَانَ لِأَبِی بَکْرٍ غُلَامٌ یُخْرِجُ لَهُ الْخَرَاجَ وَکَانَ أَبُو بَکْرٍ یَأْکُلُ مِنْ خَرَاجِهِ فَجَاءَ یَوْمًا بِشَیْءٍ فَأَکَلَ مِنْهُ أَبُو بَکْرٍ فَقَالَ لَهُ الْغُلَامُ أَتَدْرِی مَا هَذَا فَقَالَ أَبُو بَکْرٍ وَمَا هُوَ قَالَ کُنْتُ تَکَهَّنْتُ لِإِنْسَانٍ فِی الْجَاهِلِیَّهِ وَمَا أُحْسِنُ الْکِهَانَهَ إِلَّا أَنِّی خَدَعْتُهُ فَلَقِیَنِی فَأَعْطَانِی بِذَلِکَ فَهَذَا الَّذِی أَکَلْتَ مِنْهُ فَأَدْخَلَ أَبُو بَکْرٍ یَدَهُ فَقَاءَ کُلَّ شَیْءٍ فِی بَطْنِهِ»[۴]. «ابوبکر رضی الله عنه غلامی داشت که برای او خراج میگرفت و ابوبکر رضی الله عنه از آن خراج میخورد، روزی چیزی را آورد و ابوبکر رضی الله عنه از آن خورد؛ غلام به او گفت: آیا میدانی این چیست؟ ابوبکر رضی الله عنه گفت: آن چیست؟ غلام گفت: در زمان جاهلیت برای شخصی کهانت میکردم و کسی بهتر از من کهانت نمیکرد او را فریب دادم و وقتی مرا دید این را به من عطا کرد و این همان چیزی است که از آن خوردی، پس از آن ابوبکر رضی الله عنه دستش را در گلویش کرد و هر آنچه که در شکمش بود خارج کرد». زید بن أسلم آورده است: «شَرِبَ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ س لَبَنًا فَأَعْجَبَهُ فَسَأَلَ الَّذِى سَقَاهُ مِنْ أَیْنَ لَکَ هَذَا اللَّبَنُ؟ فَأَخْبَرَهُ أَنَّهُ وَرَدَ عَلَى مَاءٍ قَدْ سَمَّاهُ فَإِذَا نَعَمٌ مِنْ نَعَمِ الصَّدَقَهِ وَهُمْ یَسْقُونَ فَحَلَبُوا لِى أَلْبَانَهَا فَجَعَلْتُهُ فِى سِقَائِى هَذَا فَأَدْخَلَ عُمَرُ س إِصْبَعَهُ وَاسْتَقَاءَهُ»[۵]. «عمر بن خطاب رضی الله عنه شیری نوشید و از آن تعجب نمود، و از کسیکه به او [شیر] نوشانده بود پرسید: این را از کجا آوردهای؟ به او گفت که به آبی رسیدم که علامت دار بود و شتری از شتران صدقه آنجا بود و آنها از [شیر] آن مینوشیدند و از شیر آن در این مَشگ من ریختند؛ حضرت عمر رضی الله عنه [نیز] دستش را در دهانش برد و هر چه در آن بود قِی نمود [زیرا اموال صدقه برای اوحرام بود]». و در مورد پاک بودن خوردنیهای حضرت علی رضی الله عنه آمده است: «او در حالی از مدینه میآمد که نانش در کوله پشتی اش بود»[۶].
[۱]– صحیح مسلم: ۲۳۹۳؛ سنن ترمذی: ۲۹۸۹٫
[۲]– صحیح مسلم: ۴۱۷۸؛ سنن ابوداود: ۳۲۲۹؛ سنن ترمذی: ۱۲۹۵؛ سنن نسائی: ۴۴۵۳- ۵۷۱۰؛ سنن ابن ماجه: ۳۹۸۴؛ صححه آلبانی.
[۳]– صحیح بخاری: ۲۴۳۲؛ صحیح مسلم: ۲۵۲۵- ۲۵۲۶٫
[۴]– صحیح بخاری: ۳۸۴۲٫
[۵]– موطا مالک: ۶۰۶؛ شعب الإیمان: ۵۷۷۱٫
[۶]– شعب الإیمان: ۵۷۷۱٫