مسلم بن یسار رحمه الله از زمره عبادتگزاران عصر خویش بهشمار میرفت، یکی از افراد خاندان ابن سیرین بیان میکند: مسلم بن یسار رحمه الله را در حال سجده در مسجد دیدم، محل سجدهشان بر اثر اشکهایشان خیس شده بود. حبیب بن شهید میگوید: یک دفعه مسلم بن یسار رحمه الله مشغول خواندن نماز بود که در نزدیکی همان محل آتشسوزی مهیبی پیش آمد، اما ایشان هیچگونه توجهی ننمودند تا اینکه آتش خاموش گردید. عبدالحمید بن عبدالله میگوید: یک دفعه مسلم بن یسار رحمه الله را در حال سجده مشاهده نمودم که (با پروردگارش) اینچنین راز و نیاز میکردند: «خداوندا، چه موقع با تو ملاقات مینمایم، در آن حالیکه از من خشنود شده باشی». سپس آوازش در تاریکی شب فرو میرفت. مالک بن دینار رحمه الله میفرماید: بعد از درگذشت مسلم بن یسار رحمه الله ایشان را در خواب دیدم، وی را سلام دادم، لیکن جوابی نداد، پرسیدم: چرا پاسخ نمیدهید؟ بعداً در پاسخم گفت: مگر نمیدانی که من مردهام، آخر چگونه برخورد نمود؟ در ضمن پاسخ دادن گفت: خداوند نیکیهایم را پذیرفت و بدیهایم را مورد عفو و بخشش قرار داد. راوی میگوید: بعد از اینکه مالک بن دینار رحمه الله این واقعه را بیان کرد بیهوش شد و بعد از چند روز درگذشت. بعد از آن مردم بر این واقعه اینطور تبصره مینمودند که مالک بن دینار رحمه الله نتوانسته این گفتگو را تحمل کند.