تمکین: برخی در توجیه احزاب سیاسی سکولار در بین امت اسلامی، و یا احزاب نیمه و یا حتی در بعضی موارد غیر اسلامی، چون حزب النهضه تونس و عدالت و توسعه ترکیه می گویند که “آنها ادعای اسلامی بودن حزب و ساختارشان را نکرده اند. آنچه مطرح شده این است که سکان این احزاب سیاسی بازیگر در صحنه سکولار، برعهده چند تن از مسلمانان است.”
لذا آنچه لازمه کمی بیشتر تامل برای مسلمانان می باشد این است که مسلمانی که اسلام را راهکاری برای حل مشاکل خود نمی داند و مسلمانی که به دنبال سکولار کردن جامعه اسلامی است چگونه مسلمانیست؟ آیا این چنین مسلمانانی اسوه و الگوی ما هستند یا رسول الله ﷺ و صحابه کرامش مسلمانی که اسلام را به عنوان برنامه زندگی قبول ندارد و در جهت بازگشت آن به زندگی، جامعه و دولت مسلمانان حرکت نمی کنند آیا شایستگی این را دارد که عنوان مسلمانیت را با خود یدک بکشند؟
از نظر صاحبان و حامیان این اندیشه، اسلام هیچ راهکار و نظامی برای اداره امور امت اسلامی ندارد. بنابراین این سوال پیش می آید که نقش قرآن و سنت رسول الله ﷺ در این جهان در زندگی مسلمانان چیست؟ آیا رسول اکرم ﷺ برای رسیدن به حکومت و تشکیل دولت اسلامی و رساندن دعوت اسلامی به جهانیان از شیوه سکولاره کردن جامعه استفاده کرد؟ حاشا وکلا…
در ادامه به این آقایان باید به صراحت گفت که آنان نه معنای مفاهیم اساسی اسلام را فهمیده اند و نه معنای نظام را. پاک و منزه است الله از این گفته ها… آنان ۱۳۰۰ سال تشکیلات سیاسی و حکومت اسلامی در قالب حکمرانی پیامبر ﷺ و ۴ خلافت راشده، اموی، عباسی و عثمانی را چه گونه توجیه می کنند؟ با وجود اینکه گاهی ظلم ها و ناعدالتی هایی در حکمرانی حاکمان اموی، عباسی و عثمانی صورت می گرفت ولی هیچ یک از این حکام به خود اجازه ندادند برای حکومت، احکامی غیر از اسلام را برای اداره امور مسلمین در پیش بگیرند.
در ایدئولوژی اسلامی اجرا و تنفیذ احکام اسلامی توسط شخص حاکم بستگی به تقوای فرد دارد؛ و هرچه تقوای فردی بالاتر باشد احکام و دستورات اسلامی را به شکل بهتری اجرا می کند. بنابراین وجود برخی کاستی ها در حکومتداری اسلامی در طول تاریخ ۱۳۰۰ ساله به هیچ وجه دلیل بر عدم کارآمدی نظام و راهکار اسلام برای حکومتداری نیست. لذا مسلمانان صاحب دیدگاه سکولاری در بین امت اسلامی نیازمند توجه و بازگشت مجدد و صحیح به مطالعه تاریخ حکومتداری اسلامی در طول تاریخ می باشند.