گاهی سکوت کردن در مورد بعضی مسائل موجب سالم ماندن فکر و اعتقاد ما نسبت به آنها میشود، چه بسا زیاد گفتن درباره آنها ما را از حق منحرف کند، پس همان بِه که زبان خود را حفظ کنیم، چرا که هرچه بر زبان آوریم ثبت خواهند شد و در قیامت مسئول آن خواهیم بود و از آن سوال میشویم.
عن حصین بن عبد الرحمن، عن میمون، قال: «أربع لا تکلم فیهن: علی وعثمـان والقدر والنجوم»[۱].
از حصین بن عبدالرحمن روایت شده که میمون بن مهران فرمود: «چهار چیز هستند که نباید در مورد آنها (زیاد) تکلم (و سخن پراکنی) کرد (زیرا ممکن است به ناحق گویی و بیراهه برسد): علی رضی الله عنه و عثمان رضی الله عنه و قضاء و قدر، و نجوم (یکی از ابزارهای سحر و کهانت و طالع بینی)».
وعن وهب بن منبّه قال: «أجمعت الأطبّاء (على) أنّ رأس الطّبّ الحمیه، وأجـمعت (الحکمـاء) أنّ رأس الحکمه الصّمت»[۲].
و از وهب بن منبه نقل است که فرمود: «اطباء متفق هستند که رأس سلامت، پرهیز و خودداری کردن است، و حکماء نیز متفقند که رأس حکمت؛ سکوت است».
وقال النخعی رحمه الله: «یـهلک الناس فی فضول الـمـال والکلام»[۳].
و نخعی رحمه الله فرمود: «مردم بخاطر زیاده روی در کسب مال و سخن گفتن به هلاکت میروند».
وأخرج ابن باکویه، عن أحـمد بن خالد عن أبیه؛ قال: «أدنى نفع الصّمت السّلامه، وأدنى ضرر (الـمنطق) النّدامه. والصّمت عمّـا لا یعنی من أبلغ الحکم»[۴].
احمد بن خالد از پدرش نقل میکند که گفت: «کمترین نفع سکوت، سلامت است، و کمترین ضرر سخن گفتن پشیمانی است، و سکوت در چیزی که سودی ندارد از کمال حکمت است».
وقال محمد بن عجلان رحمه الله: «إنمـا الکلام أربعه: أن تذکر الله، وتقرأ القرآن، وتسأل عن علم فتخبر به، أو تکلم فیمـا یعنیک من أمر دنیاک»[۵].
محمد بن عجلان رحمه الله فرمود: «سخن و کلام (مفید) تنها چهار تا هستند: اینکه ذکر خدا کنی، و قرآن قرائت کنی، و از علمی سوال کنی که بتوانی آنرا به دیگران برسانی، و درباره چیزی سخن بگویی که برای دنیایت مفید باشد».
[۱]– «حلیه الأولیاء» حافظ أبو نعیم اصفهانی.
[۲]– «حسن السمت فی الصمت» للسیوطی (ص: ۲۴).
[۳]– «جامع العلوم والحکم» (ص: ۱۴۴).
[۴]– «حسن السمت» (۳۲).
[۵]– «جامع العلوم والحکم» (ص: ۱۴۴).