سوالی که ذهن مرا مشغول داشته این است که: اگر ابوبکر به خدا ایمان داشت چرا خداوند در ایه غار می فرماید “فانزل الله سکینته عیله”یعنی خداوند ارامش را بر پیامبر نازل کرد وبر ابوبکر انزال سکینه نشد؟در حالی که در چند ایه قبل از همین سوره می خوانیم که”ثم انزل الله سکینته علی رسوله وعلی المومنین”یعنی ارامش بر پیامبر ومومنان نازل کرد.پس ابوبکر به خدا ایمان نداشت .درسته؟ و حدیث منزلت را هیچ یک از فرق اسلامی انکار نمی کند ومتواتراست که پیامبر به مولا امیر المومنین فرمود”انت بمنی بمزله هارون من موسی الا انه لا نبی بعدی”و در قران کریم می خوانیم:”وَقَالَ مُوسَى لأَخِیهِ هَارُونَ اخْلُفْنِی فِی قَوْمِی وَأَصْلِحْ وَلاَ تَتَّبِعْ سَبِیلَ الْمُفْسِدِینَ”ایا این برهان برخلافت مولا امیر المومنین روحی فداک نیست
الحمدلله،
شرح این نوع مسائل بطول مى انجامد زیرا هر دلیلى که اهل سنت بیاورند باز مغرضین شبهاتى را ایراد میکنند، و همچنین آنها مصادر اهل سنت را قبول ندارند ولى از آنجاییکه خداوند به همه ما نعمت عقل داده است و همچنین قرآن نیز قابل قبول همه ما است پس ما جوابتان را از طریق قرآن و منطق بیان میکنیم.
۱- اگر شما قرآن را بخوانید در بسیارى از آیات خداوند رضایت خود را از اصحاب پیغمبر صلى الله علیه و سلم ذکر کرده است، پس چطور میشود که خداوند از آنها (مخصوصا ابوبکر که از نزدیکترین اشخاص به پیغمبر بودند) راضى باشد و آنها مؤمن نباشند؟
۲- و از لحاظ منطق، چطور ممکن است که خداوند دوست مسافرى را براى پیغمبرش پسند کند که مؤمن نباشد و یا چطور پیغمبر راضى میشود اسرار سفرش را با کسى در میان نهد که کافر و دشمن خدا باشد؟ اهل تشیع روایتى دارند در اصول کافى کلینى که معتبر ترین کتاب آنها به شمار میآید که میگوید: تمام صحابه بعد از پیغمبر مرتد شدند مگر ۳ و یا ۴ نفر !” که البته ابوبکر، عمر، و عثمان شامل آنها نیستند. آیا خود آنها هنگام سفر دور و طولانى بهترین دوست را براى خود انتخاب نمیکنند؟ پس چطور ممکن است که پیغمبر صلى الله علیه و سلم شخص نا صالحى را براى سفرش انتخاب کند؟
۳- و در مورد غصب خلافت که ابوبکر و بقیه اصحاب را متهم میکنند، چطور ممکن است که آنهمه صحابه که در مدرسه بهترین خلق خداوند تعلیم و تربیت دیده اند خیانت کنند و غصب خلافت را اقرار کنند؟
۴- اما در مورد آیه: “ثم انزل الله سکینته علی رسوله وعلی المومنین” ابوبکر سرور همه مؤمنان هست پس او نیز شامل است اما در آیه ” فانزل الله سکینته عیله” از کجا معلوم میشود که ضمیر “علیه” به چه کسى بر میگردد به ابوبکر و یا پیغمبر؟ این مسئله محل خلاف است بین علماء، و بفرض رجوع ضمیر به پیغمبر صلى الله علیه و سلم باز هم آنرا نمیرساند که ابوبکر مؤمن نیست زیرا در آیه قبل از آن خداوند سکینتش بر مؤمنان نیز نازل کرده که ابوبکر سرور همه آنان هست که همه صحابه و اهل سنت آنرا قبول دانسته اند.
وصلی الله وسلم علی محمد و علی آله و اتباعه الی یوم الدین