سوءتفاهم البوطی درباره التزام به یک مذهب معین

سوءتفاهم البوطی درباره التزام به یک مذهب معین

قبل از اینکه به این موضوع بپردازیم می‌خواهم بگویم که البوطی، عبارت معصومی و نظر ما را درباره عدم التزام به یک مذهب معین را نفهمیده است، بلکه او فکر می‌کند که منظور ما از عدم التزام این است که ما معتقدیم شخص ناآگاه التزام و تقلید خود رادر هر فاصله زمانی بین یک مذهب و مذهب دیگر تقسیم کند، مثلا یک ماه خود را ملزم و مقیّد به مذهب شافعی بکند وماه دیگر به مذهب حنفی وهمچنین به مذهب مالکی و در طول یک سال التزام خود را اینگونه بین مذاهب تقسیم کند.

واقعا نوع برداشت و فهم دکتر عجیب و غریب است زیرا هیچکس این حرف را نگفته است، و ما از کسی هم نشنیده‌ایم، و این‌ها افکار و خیالات وسیع دکتر البوطی است و مقصودو منظور ما از اینکه مسلمانان را دعوت می‌کنیم تا ملتزم و مقید به یک مذهب واحد نباشد آن است که مسلمانان ناآگاه و جاهل به کتاب و سنت در تمامی مسایلی که در طول عمرش که برای او پیش می‌آید خود را مقید و محدود به یک مذهب معین نکند، بلکه بر او واجب است که آنچه را که خدواند- تبارک و تعالی- به او دستور داده، انجام دهند، بدین صورت که در مسایلی که ناآگاه و جاهل بدانها است از اهل علم سئوال کند، بدون اینکه قصد و نیت التزام و تقلید به هیچکدام از این علما را داشته باشد و خود را به هیچکدام از آنان نسبت دهد.ماآنچه را که امروز مردم انجام می‌دهند، انکار کرده و رد می‌کنیم، زیرا اگر مسائله ای یا مشکلی برای یکی از آنان پیش می‌آید.از اینکه در مورد این مساله از عالمی غیر از مذهب خود سئوال کند، امتناع و خودداری می‌کند، یا هرگاه از یک عالم سئوال می‌کند، او را مشروط می‌کند به اینکه بنابر مذهب او به سئوالش جواب دهد، همچنین عالم یا بزرگ دینی نیز هرگاه کسی از او سئوال می‌کند که حکم دین در رابطه با این مساله چیست؟ ابتدا از مذهبش سئوال می‌کند. سپس جواب او را می‌دهد. ما معتقد هستیم که این روش بدعت است، و هر بدعتی گمراهی است، همانطور که در حدیث ثابت شده است.اینکه ما مردم را دعوت به عدم التزام یا تقلید مذهب معینی می‌کنیم درست همانند حالتی است که مردم در انجام کارهای خود بکار می‌برند مانند، معالجه دکتر، کمک گرفتن از افراد ماهر در امور تربیتی و علوم مختلف، بدین معنا که هر گاه به چیزی یا موردی از موارد مذکور نیاز پیدا کردی، دنبال شخصی که در کار مورد نیازتو واردتر، ماهرترو آگاه تر است، سئوال می‌کنی، اگر مریض شدی پیش دکتری می‌روی که قبلاً هیچگونه ارتباطی هم با او نداشتی و اگر مریضی تو عودت پیدا کند چه بسا پیش همان دکتر اول یا پیش دکتر دیگری خواهی رفت، به همین ترتیب اگر به مهندس و یا بنایی نیاز پیدا کردی، برای انجام کار خود که هدف اصلی تو همین است، نفری یا شخصی را برای انجام این کار انتخاب می‌کنی بدون اینکه تعهد یا تقیّد یا التزامی نسبت به آن شخص داشته باشی. بنابراین ما از هر مسلمانان مقلّد می‌خواهیم هرگاه کسی که از لحاظ دینی و علمی مورد اعتماد و اطمینان شما است، چیزی از کتاب و یا حدیث رسول اللهص را برای شما بیان کرد و آن چیز مخالف با رای و نظر آن امام مجتهدی باشد که شما از او تقلید می‌کنید، باید قول آن امام مجتهد را کنار گذاشته و به آنچه که در کتاب و سنت است، عمل کنید، زیرا هیچ کلامی یا قولی در مقایسه با کلام خداوند- تبارک و تعالی- و رسول او هیچ ارزش واعتباری ندارد. بعد از ذکر مطلب فوق به جواب دادن به وجوه سه گانه ای که البوطی برای جایز بودن التزام و تقیّد به مذهب معین و مشخص استدلال کرده، می‌پردازم و می‌گویم.