آن است که یک یا دو نفر، یعنی تعدادی که به حد تواتر نرسیدهاند، آن را از رسول خدا صلی الله علیه وسلم روایت کردهاند و سپس در عصر تابعین یا تبع تابعین به تواتر رسیده است، یعنی راویان آن (در عصر تابعین یا تبع تابعین) جمعهای زیادی هستند که توهّم تبانیِ آنان بر دروغ نمیرود[۱]؛ پس سنّت مشهور آن است که در اصل از اخبارِ آحاد، یعنی اخباری است که افرادی کمتر از حد تواتر آن را از پیامبر صلی الله علیه وسلم نقل کردهاند و سپس در قرن دوم و سوم، یعنی عصر تابعین یا تبع تابعین مشهور شده و به تواتر رسیده است[۲]. از این تعریف، به خوبی برای ما روشن میشود که در صحت انتساب سنّت مشهور به رسول خدا صلی الله علیه وسلم یقین وجود ندارد، لکن در صحت انتساب آن به راوی از رسول خدا صلی الله علیه وسلم یقین هست و به همین دلیل، احناف در مورد آن میگویند: سنّت مشهور یک ظن قوی به صحت انتساب آن به پیامبر ج افاده و ایجاد میکند؛ ظنی در حد یقین و این همان چیزی است که «علم طمأنینه» خوانده میشود. این سنت، از جهتِ لزوم عمل به آن و قرار دادن آن به عنوان یکی از مصادر تشریع و دلیلی از ادلّهی احکام، در نزد حنفیه مانند متواتر است. از این نوع است، حدیث: «إِنَّمَا الْأَعْمَالُ بِالنِّیَّاتِ، وَإِنَّمَا لِامْرِئٍ مَا نَوَى»، «اعتبار اعمال تنها بسته به نیت است و برای هر فرد فقط آن چیزی هست که نیت کرده است». و «لَا تُنْکَحُ الْمَرْأَهُ عَلَى عَمَّتِهَا وَلَا عَلَى خَالَتِهَا»، «ازدواجِ همزمان با زنی به همراهِ عمه یا خالهاش حرام است»[۳].
[۱]– مسلم الثبوت ۲/ ۱۱۱؛ حاشیه الإزمیری ۲/ ۱۹۶٫
[۲]– عصر تابعین عصرِ بعد از صحابهی رسول خداست و عصر تبع تابعین عصرِ بعد از تابعین است. تواتر یا شهرت بعد از این سه عصر فاقد اعتبار است، زیرا در این عصرها سنّت تدوین یافت و شایع و مشهور بود و مردم همه از همدیگر آن را نقل کردند.
[۳]– أصول سرخسی ۱/ ۳۹۲٫