سنت تقریری، سکوتِ رسول خدا صلی الله علیه وسلم و رد و انکار نکردنِ ایشان در مورد قول یا فعلی است که در حضور ایشان صادر شده است، یا این که در غیاب ایشان صادر شده و ایشان بعداً به آن علم یافتهاند. این سکوت بر جواز و مباح بودنِ فعل دلالت دارد، زیرا رسول خدا صلی الله علیه وسلم در مورد امر باطل یا منکر سکوت نمیکند. از این نوع سنّت میتوان به این موارد اشاره کرد: سکوت ایشان در مورد بازی بچهها با نیزه در مسجد و عدم رد آن و سکوت ایشان در مورد آوازخوانی حماسیِ دو کنیزک در روز عید.
شادمانشدن و اظهار رضایت رسول خدا صلی الله علیه وسلم از یک کار و نیکدانستن کاری از جانب ایشان هم، مانند سکوت است و بلکه این اظهار رضایت و نیکدانستن، در مقایسه با سکوتِ تنها، دلالت آشکارتری بر جواز فعل دارد.
البته باید توجّه داشت که این مباحبودنِ انجام فعل که از سکوت رسول خدا صلی الله علیه وسلم استفاده شده، بدان معنی نیست که فعل فقط جایز است، چون که گاهی فعل بنابر دلیلی دیگر واجب است و بنابراین، صِرفِ سکوت رسول خدا ج فقط بر مباحبودن فعل دلالت دارد[۱] و گاهی هم، فعل صفتِ وجوب یا ندب را از دلیلی دیگر به دست میآورد.
[۱]– الإحکام، ابن حزم ۲/ ۶٫