همچنین الله متعال خبر داده است که رسول الله دین را کامل کرده است. همچنین رسول الله میفرمایند: «ما ترکت من شیء یقربکم الی الجنه الا وقد حدثتکم به و ما من شیء یبعدکم عن النار الا وقد حدثتکم به»: «هرچیزی که سبب نزدیکی شما به بهشت میشود، برایتان گفتهام و هر چیزی که سبب دوری شما از آتش میشود، برایتان بیان کردهام.»
بر مبنای این اصل، رسول الله تمام اصول دین را که الله متعال از اسماء و صفات خود در قرآن آورده است، به روشنی برای ما بیان کرده است و تمامی این اصول را به بهترین شکل برای اصحاب خود شرح داده است.
ابوذر رضیاللهعنه میگوید: «رسول الله در حالی وفات نمود که هیچ پرندهای در آسمان پرواز نمیکرد مگر اینکه در مورد آن آگاهی داشتیم.» صحابه نسبت به شناخت و فهم دقیق و کامل هرچه از قرآن و حدیث فرامیگرفتند، حریص بودند. عثمان بن عفان و عبدالله بن مسعود و … هرگاه از پیامبر ده آیه فرامیگرفتند، تا به طور کامل علم و عملی که در آن آیات است نمیآموختند، آیات دیگری فرا نمیگرفتند. میگفتند: «قرآن، علم و عمل را با هم فراگرفتیم.» عبدالله بن عمر چنان در شناخت و فهم سورهی بقره غرق شد که مدت هشت سال به طول انجامید تا آنرا حفظ کرد.[۱]
ام دردا، همسرش را اینگونه توصیف میکند که برترین عمل ابودردا تفکر بود.[۲]
برعکس این حقیقت، این ادعا که صحابه مشغول به جهاد بودند – چنانکه برخی متکلمان میگویند – و صحابه را نکوهش میکند و بیانگر آن است که رسول قرآنی را ابلاغ کرد که معنای آنرا نمی فهمید، از صفات الله میگفت درحالیکه معنای آنرا نمیدانست حتی جبرئیل، صحابه، تابعین و … نیز چنین بودند، چنانکه شیخ الاسلام بیان میکند، گمراهی بزرگ است.[۳]
ابن تیمیه استناد میکند که شناخت عمیق آیات قرآن و احادیث نبوی، صحابه را در برترین و بالاترین جایگاه قرار داد. و تاریخ و قواعدی راسخی که بر آن استقامت کردند و مقایسه آن با روش کسان پس از آنها خود بیانگر این مطلب است. اما این برتری با کسانی که از منهج صحابه پیروی کنند، خواهد بود و جماعت اسلامی متصل و پیرو سلف، محکم و استوار به کتاب الله و سنت رسول الله چنگ میزند.
پس از این بود که طوفانی بر سرزمین وحدت مسلمانان شروع به وزیدن گرفت و آنها را از هم جدا کرد و به تدریج، عوامل استقرار و استحکام آنرا از ریشه درآورد و گودالهای عمیق فتنه را ایجاد کرد که ظهور آنها با شهادت عثمان رضیاللهعنه بود.
[۱] – الفتاوی: ج ۵، ص ۱۵۵- ۱۵۶
[۲] – نقض المنطق، ص ۸۷
[۳] – شرح حدیث النزول، ص ۶۵