سلفی ها متهم شده اند که قبل از رشدِ افکار جوانان مسلمان، شیفته ی آموزش دادن علوم گذشتگان به آنان هستند؛ که در نتیجه این جوانان از فراگیری علوم جدید و قبول آن منصرف می شوند

گمان به این که راه سلفی­ها بدون رشد افکار و بدون عمل به علوم جدید، آموزش علوم گذشتگان است، پنداری نادرست و زشت نشان دادن تعمّدی چهره­ ی سلفیت است. به کرّات گفته ­ایم سلفی­ ها با علوم دنیایی دشمنی ندارند. چگونه چنین اندیشه ­ای ممکن است حال آن­که فراگیری برخی از این علوم بر امت، فرض کفایه است. حتی برخی دیگر از علوم برای آنان که مشغول به آن هستند، هم­چون پزشکی، مهندسی و دیگر صنایع سنگین فرض عین است.

اگر نیم ­مگاهی به علمای سلف بیندازیم، خواهیم دید که از پیشگامان فراگیری علوم شرعی و دنیوی بوده­اند. می­بینیم در کنار فراگیری علوم دینی شغل و حرفه ­هایی داشتند که با آن ارتزاق کرده و جامعه را سودمند می­ کردند.

علمای سلفی به علوم غیرشرعی هم توجه نمودند و در آن حضوری دیرینه دارند. مثلاً ابن تیمیه رحمه الله  نظریات خویش در علوم ریاضی و طبیعی در کتاب­­های( الرد علی المنطقیین) و (نقض المنطق) ارائه می­ دهد. و روش استنباطی ارسطو را زیر سؤال می­ برد. و تلاش و توجه خود نسبت به رویکرد تحقیقی که برتری علوم تجربی معاصر ما به آن بر می­ گردد را، آشکار می­ کند. لذا ابن تیمیه رحمه الله در این زمینه از پیشکسوتانِ دوران خویش است.

اما شاگردش ابن قیم جوزی رحمه الله که سلفیتش مانع از تحصیل او در علوم دنیوی و تبحّر در آن­ها نشد، کتاب­هایش را در پیش رویمان نظاره­ گر هستیم که گواه آگاهی او بر علوم پزشکان قدیم و علم پزشکی دوران خود اوست. از امثال بقراط و جالینوس نقل قول­ها دارد. باب­های ۱۶ و ۱۷ آخرِ کتابش به نام (تحفه المودود) بر این امر گواهی می­ دهد. همین­طور کتابش در زمینه­ ی طِبّ نبوی.

در این راستا ابن رجب حنبلی رحمه الله را هم فراموش نکن.

طلب حق و رسیدن به آن مرهون بازگشت به قرآن و سنت است. و برای فهم قرآن و سنت از کلام ائمه­ و سلف صالحِ امت بهره ­گرفتن عیب نیست. بلکه این کار یعنی بهره ­مند شدن و استفاده از تلاش آنان و شیفته بودن به آگاهی کامل بر علم و تلاش ایشان که قبل از ما با آن، قرآن و سنت را فرا گرفتند.

مقاله پیشنهادی

نشانه‌های مرگ

مرگ انسان با افتادن و شل شدن دو طرف گیج‌گاه، کج شدن بینی، افتادن دست‌ها، …