اتفاقات سال هشتم هجری
غزوه ی حُنَیْن ۴:
۵۳۶- سوارکاران بنی سُلیم که عقب نشینی کردند، و عفو شدگان اهل مکه نیز به دنبال آنان عقب نشینی کردند. و بدین ترتیب فرار مسلمانان از هر جهت آغاز شد.
۵۳۷- بَرَاء بن عازِب میگوید: مسلمانان با گروهی تیر انداز مواجه شدند که یک تیر از نیزه هایشان هم به خطا نمی رفت.
۵۳۸- رسول الله ﷺ به سمت راست میدان رفتند. عده ی اندکی از مهاجرین و انصار و اهل بیتشان از جمله ابو بکر و عمر و علی رضی الله عنهم با ایشان مانده بودند.
۵۳۹- رسول الله ﷺ به مسلمانانی که فرار می کردند، ندا دادند: “به سوی من بشتابید ای بندگان الله، به سوی من بشتابید، من رسول الله هستم، من محمدم”. (روایت احمد، و سند آن حسن است)
۵۴۰- کسی بازنگشت. سپس رسول الله ﷺ با قاطرشان به سوی مشرکین حمله کردند، در حالیکه می گفتند: من پیامبر هستم، در این سخن دروغ نیست، من پسر عبد المطلب هستم. (متفق علیه)
۵۴۱- عباس رضی الله عنه افسار اسبشان را گرفته بود و پسر عمویشان ابو سفیان بن الحارث رکاب آن را، تا ایشان را از رفتن به سوی دشمن منع کنند.