و از شفقت و مهر رسول الله صلی الله علیه وسلم بر همسرانش در سفر به شخصی که حداء می خواند سفارش می کرد شتران را آهسته براند.
از انس بن مالک رضی الله عنه روایت است که فرمود: در یکی از سفرهای رسول الله صلی الله علیه وسلم برده ی سیاهی بنام انجشه حداء می خواند، رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:
«یَا أَنْجَشُ، رُوَیْدَکَ سَوْقَاً بِالْقَوَارِیرِ»[بخاری: ۶۱۶۱؛ مسلم: ۲۳۲۳].
(ای انجشه بلور ها را آهسته تر ببر).
«سَوقاً» یعنی: بلورها را با رفق و مهربانی ببر، منظورش بخاطر ضعف زنان است.
علما می گویند: بخاطر ضعف عزم و اراده ی زنان آنان را بلور نامیده اند، تشبیه به بلور شیشه است که ضعیف و شکننده است.
و منظور از آن: آهسته راه رفتن است؛ زیرا وقتی شتر حداء را بشنود لذت برده و سریع حرکت می کند، و سواره اذیت می شود، لذا او را از این کار منع نمود؛ زیرا زنان هنگام حرکت سریع دچار ضعف بیشتری می شوند، و ترس ضرر یافتن و افتادن آنان بوجود می آید .
و رسول الله صلی الله علیه وسلم مزاح میان همسرانش را تأیید می کرد، و لبخند می زد:
عایشه رضی الله عنها می گوید:
«زَارَتْنَا سَوْدَهُ یَوْمًا فَجَلَسَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ بَیْنِی وَبَیْنَهَا إِحْدَى رِجْلَیْهِ فِی حِجْرِی، وَالْأُخْرَى فِی حِجْرِهَا، فَعَمِلْتُ لَهَا حَرِیرَهً، فضحک النبى صلى الله علیه وسلم فوضع فخذه لها وقال لسوده الطخى وجهها فلطخت وجهى فضحک النبى -صلى الله علیه وسلم- أیضًا فإذا عمر یقول: یا عبد الله بن عمر، یا عبد الله بن عمر، فَقَالَ لَنَا رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: «قُومَا فَاغْسِلَا وُجُوهَکُمَا، فَلَا أَحْسِبُ عُمَرَ إِلَّا دَاخِلًا» [السنن الکبری نسائی: ۸۹۱۷؛ الصحیحه: ۳۱۳۱].
روزی سوده به دیدن ما آمد، رسول الله صلی الله علیه وسلم میان من و او نشست، یکی از پاهایش را در دامان من و پای دیگر را در دامان او قرار داد، برای او (سوده) حریره (سوپی است که با آرد و روغن و آب می پزند) درست کردم، گفتم بخور خود داری کرد، گفتم: به الله قسم یا می خوری، یا صورتت را آلودی می کنم، خود داری کرد، مقداری (غذا) از ظرف برداشتم، و صورتش را آلوده کردم، پیامبر صلی الله علیه وسلم خندید، ران خود را بخاطر او پایین آورد و به سوده گفت: صورتش را آلوده کن، او نیز چنین کرد، پیامبر صلی الله علیه وسلم باز خندید، ناگهان عمر می گفت: ای عبد الله بن عمر، ای عبد الله بن عمر، رسول الله صلی الله علیه وسلم به ما فرمود: گروهی آمده اند، بروید و صورت های خود را بشویید؛ من گمانی جز این نداشتم که عمر وارد می شود).
اگر چنین چیزی در این زمان میان دو زن صورت گیرد، و شوهرشان نشسته باشد؛ ممکن است بخاطر ندانستن روش رسول الله صلی الله علیه وسلم که با همسرانش مزاح و شوخی می کرد، آنان را طلاق دهد.
در این حدیث این مسأله آشکار است: همراهی پیامبر صلی الله علیه وسلم با جو شوخی و خوشحالی، و همچنین عدالت پیشگی ایشان صلی الله علیه وسلم در شوخی و گشاده رویی.
با وجود اینکه ایشان صلی الله علیه وسلم عایشه را بیشتر دوست داشتند، اما این امر باعث نشد در ظاهر به طرف او میل کند، بلکه همسر دیگر خود سوده را یاری کرد تا صورت عایشه را با غذا آلوده کند، و آنچه پیامبر صلی الله علیه وسلم می خواست صورت گرفت، و شوخی و خوشحالی و شادی آن مجلس را فرا گرفت.