رسول الله صلی الله علیه وسلم در رفتار با همسرانش همیشه آسان گیر و آرام و نرم خو بود:
زمانی که همسرش چیزی را دوست داشت که حرام نبود در آن مورد با همسرش موافق می شد.
از جابر بن عبد الله رضی الله عنهما در مورد صفت حج رسول الله صلی الله علیه وسلم روایت است که عایشه رضی الله عنها گفت:
«یَا رَسُولَ اللَّهِ إِنِّى أَجِدُ فِى نَفْسِى أَنِّى لَمْ أَطُفْ بِالْبَیْتِ حَتَّى حَجَجْتُ»، قال جابر: «وَکَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه وسلم رَجُلاً سَهْلاً إِذَا هَوِیَتِ الشَّىْءَ تَابَعَهَا عَلَیْهِ» [مسلم: ۱۲۱۳].
(یا رسول الله من دلم آرام نیست که هنگام حج طواف را انجام نداده ام) جابر گفت: (و رسول الله صلی الله علیه وسلم مردی بسیار آسان بود، هرگاه (عایشه) چیزی می خواست در خواستش را قبول می کرد).
«رَجُلاً سَهْلاً» یعنی: اخلاقش آسان گیری بود، دارای طبعی بزرگوار بود، همانطور که الله متعال می فرماید: «وَإِنَّکَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِیمٍ»{القلم: ۴} (و یقیناَ تو (ای محمد) بر اخلاق وخوی بسیار عظیم و والایی هستی).
اما امروزه: میان زوجین بجز جنگ و جدال و اختلاف و دشمنی در هر زمینه ای چیز دیگری مشاهده نمی کنی.
همسر خود را برای نگاه کردن به سرگرمی مباح تأیید می کرد:
از عایشه رضی الله عنها روایت است که گفت:
«کَانَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّم جَالِسًا فَسَمِعْنَا لَغَطًا وَصَوْتَ صِبْیَانٍ، فَقَامَ رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ فَإِذَا الْحَبَشَهُ یَلْعَبُونَ بِحِرَابِهِمْ، فَقَالَ: یَا عَائِشَهُ تَعَالَیْ فَانْظُرِی فَجِئْتُ فَوَضَعْتُ لَحْیَیَّ عَلَى مَنْکِبِ رَسُولِ اللهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ، فَجَعَلْتُ أَنْظُرُ إِلَیْهَا مَا بَیْنَ الْمَنْکِبِ إِلَى رَأْسِهِ، فَقَالَ لِی: أَمَا شَبِعْتِ، أَمَا شَبِعْتِ. قَالَتْ: فَجَعَلْتُ أَقُولُ لاَ لأَنْظُرَ مَنْزِلَتِی عِنْدَهُ» [سنن ترمذی: ۳۶۹۱؛ و آلبانی آن را صحیح دانسته است].
(رسول الله صلی الله علیه وسلم نشسته بود، که همهمه و صدای بچه ها را شنیدیم، پس رسول الله صلی الله علیه وسلم بلند شد، و دید که حبشی ها با سلاح جنگی خود بازی می کنند، فرمود: «ای عایشه بیا و نگاه کن»، رفتم، و چانه خود را بر کتف رسول الله صلی الله علیه وسلم قرار دادم، و از میان کتف و سر رسول الله به آنها نگاه می کردم، به من فرمود: «هنوز سیر نشده ای؟ هنوز سیر نشده ای؟» گفتم خیر، می خواستم ببینم قدر و منزلتم نزد ایشان چه اندازه است؟.
«از جمله مسائلی که در حدیث است: اخلاق نیک و زیبای ایشان، و رفتار زیبای ایشان با خانواده اش» .
و ابن بطال می گوید: «از جمله مسائلی که در حدیث است: اخلاق نیکویی که رسول الله صلی الله علیه وسلم داشتند، که شایسته است شخص با خانواده اش آنگونه باشد؛ آنچه اسباب خوشحالی آنان است (که از لحاظ شرعی) اشکالی ندارد را برایشان فراهم سازد» .
و در روایتی چنین آمده:
«فَجَعَلْتُ أَنْظُرُ إِلَى لَعِبِهِمْ حَتَّى کُنْتُ أَنَا الَّتِى أَنْصَرِفُ عَنِ النَّظَرِ إِلَیْهِمْ»[مسلم: ۸۹۲].
(پس به بازی آنان نگاه کردم تا اینکه خودم از نگاه کردن به آنان منصرف شدم).
و در روایتی چنین آمده است:
« قُلْتُ: یَا رَسُولَ اللهِ لَا تَعْجَلْ، فَقَامَ لِی ثُمَّ قَالَ: «حَسْبُکِ» فَقُلْتُ: «لَا تَعْجَلْ یَا رَسُولَ اللهِ» قَالَتْ: «وَمَا لِی حُبُّ النَّظَرِ إِلَیْهِمْ، وَلَکِنِّی أَحْبَبْتُ أَنْ یَبْلُغَ النِّسَاءَ مَقَامُهُ لِی وَمَکَانِی مِنْهُ»[السنن الکبری: ۸۹۵۱؛ سلسله الصحیخه: ۳۲۵۷].
(گفتم یا رسول الله عجله نکن، پس بخاطر من ایستاد سپس فرمود: برایت کافیست، گفتم: یا رسول الله عجله نکن، عایشه می گوید: بیش از آن دوست نداشتم به آنان نگاه کنم، اما دوست داشتم به زنان خبر برسد که ایشان بخاطر من ایتاده اند، و اینکه جایگاه من نزد ایشان چقدر است).
«تفسیر نیک رفتاری از این حدیث گرفته می شود که عبارت است از: موافقت، و کمک برای چیزی که حرام نیست، و صبر بر اخلاق زنان در سرگرمی هایی که حرام نیست، گرچه شخصی که صبر می کند کاری که خانواده اش دوست دارد را دوست نداشته باشد» .